۱٬۹۴۶
ویرایش
استاد آمون (بحث | مشارکتها) |
استاد آمون (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
در طی مدت انتظارشان در شندی استون، آریانه به طور فزاینده ای نسبت به ستاره سیاه محتاط شد، او با نقشه آریانه موافق نبود و آن را غیر واقعی می دانست، او اشاره کرد که تنها کشتن میرسلا باعث به وجود آمدن جنگ مورد نظر آریانه می شود. هنگامی که میرسلا و سر اریس رسیدند، آریانه دخترک سرگردان را با عنوان "''علیا حضرت''" خطاب کرد و دشمنان او را دوستانش معرفی کرد. کسانی که حاضرند به او برای بازپس گیری حق مادر زادی اش و گرفتن تخت آهنین کمک کنند. | در طی مدت انتظارشان در شندی استون، آریانه به طور فزاینده ای نسبت به ستاره سیاه محتاط شد، او با نقشه آریانه موافق نبود و آن را غیر واقعی می دانست، او اشاره کرد که تنها کشتن میرسلا باعث به وجود آمدن جنگ مورد نظر آریانه می شود. هنگامی که میرسلا و سر اریس رسیدند، آریانه دخترک سرگردان را با عنوان "''علیا حضرت''" خطاب کرد و دشمنان او را دوستانش معرفی کرد. کسانی که حاضرند به او برای بازپس گیری حق مادر زادی اش و گرفتن تخت آهنین کمک کنند. سر اریس به اطلاع آریانه رساند که لرد [[تایوین لنیستر]] به دست پسرش [[تیریون لنیستر|تیریون]] کشته شده است و اکنون [[سرسی لنیستر]] نایب السلطنه پسرش تامن است. آریانه با شنیدن این اخبار خوشحال شد، با مرگ خطرناک ترین دشمنشان، لنیستر ها شروع به درگیری با خودشان می کنند و در این شرایط مردم بسیار راحت تر میرسلا را به عنوان ملکه خودشان قبول می کنند و بر تخت نشاندن او راحت تر می شود. | ||
ویرایش