۵۳۷
ویرایش
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
{{نقل قول|به خاطر [[سانسا استارک|دخترت]] متاسفم، ند. واقعا. منظورم [[لیدی (دایرولف)|گرگه]] است. پسرم دروغ می گفت، حاضرم سر روحم شرط ببندم. پسرم ...{{رف|بتت|30}}|[[رابرت براتیون]] به [[ادارد استارک]]}} | {{نقل قول|به خاطر [[سانسا استارک|دخترت]] متاسفم، ند. واقعا. منظورم [[لیدی (دایرولف)|گرگه]] است. پسرم دروغ می گفت، حاضرم سر روحم شرط ببندم. پسرم ...{{رف|بتت|30}}|[[رابرت براتیون]] به [[ادارد استارک]]}} | ||
{{نقل قول|خیلی پیش اومده که رویای ترک سلطنت رو دیده باشم. با اسب و پتکم سوار کشتی بشم و به [[شهرهای آزاد]] برم، وقتم رو با جنگیدن و فاحشه بازی بگذرونم، چیزی که براش ساخته شدم. پادشاه مزدور، چقد ترانه سازها | {{نقل قول|خیلی پیش اومده که رویای ترک سلطنت رو دیده باشم. با اسب و پتکم سوار کشتی بشم و به [[شهرهای آزاد]] برم، وقتم رو با جنگیدن و فاحشه بازی بگذرونم، چیزی که براش ساخته شدم. پادشاه مزدور، چقد ترانه سازها خوششون میاد. می دونی چی جلومو می گیره؟ فکر جافری رو [[تخت آهنین]]، در حالی که سرسی از پشت سر تو گوشش می خونه. پسر من. چطور ممکنه من یه همچین پسری داشته باشم، ند؟{{رف|بتت|30}}|[[رابرت براتیون]] به [[ادارد استارک]]}} | ||
{{نقل قول|باید پسر[[سرسی لنیستر|ش]]و قبل از اینکه همه ما رو نابود کنه، مهار کرد.{{رف|بتت|69}}|[[تایوین لنیستر]]}} | {{نقل قول|باید پسر[[سرسی لنیستر|ش]]و قبل از اینکه همه ما رو نابود کنه، مهار کرد.{{رف|بتت|69}}|[[تایوین لنیستر]]}} |
ویرایش