۵٬۹۰۷
ویرایش
←کتابشناسی
| خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
== کتابشناسی == | == کتابشناسی == | ||
== زندگی شخصی == | |||
در اوایل دهه ی 70 مارتین درگیر رابطه ای با نویسنده ی علمی- تخیلی/فانتزی همکار [[W:Lisa Tuttle|لیسا تاتل]] (Lisa Tuttle) بود که با او مشترکا ''[[W:Windhaven|بندرگاه بادخیز]]'' (Windhaven) را نوشت. | |||
در پی حضور در کنگره ی علمی تخیلی ساحل شرقی، او با همسر اولش گیل بورنیک آشنا شد؛ آنها در 1975 ازدواج کردند، اما این ازدواج بدون فرزند در 1979 به طلاق انجامید. | |||
مارتین از 1979 در [[w:Santa Fe, New Mexico|سانتا فه نیومکزیکو]] (Santa Fe, New Mexico) ساکن شده است؛ او در 2013 سینمای جین کوکتئو در سانتا فه که از 2006 بسته شده بود، خرید تا با تعمیر و بازسازی این سینمای برجسته ی سانتا فه آن را به عنوان سالن تئاتر رویدادهای فراگیر و خاص به نهایت کارکرد برساند. | |||
در 15 فوریه ی 2011 مارتین با [[W:Intimate relationship|معشوقه ی]] (Paramour) بلند مدت خود پاریس مک براید در طی جشنی کوچک در خانه شان در سانتا فه ی نیومکزیکو ازدواج کرد؛ این زوج حلقه های ازدواج الهام گرفته از فرهنگ سلتیک (Celtic) که توسط صنعتگران محلی برای آنها ساخته شده بود، رد و بدل کردند. دوستان محلیشان نیز حاضر بودند و به آنها در برگزاری جشن یاری رساندند. در 19 آگوست 2011 در رینوویشن (Renovation) [[W:69th World Science Fiction Convention|69امین کنگره ی جهانی علمی تخیلی]] (69th World Science Fiction Convention) در [[ٌ:Reno, Nevada|رینوی نوادا]](Reno, Nevada) آنها جشن ازدواج و ضیافت بزرگی برای گروه بزرگتری از دوستانشان در زمینه های فانتزی و علمی تخیلی ترتیب دادند. | |||
مارتین حسابی کاربری در [[W:LiveJournal|لایو ژورنال]] (LiveJournal) (شبکه ای اجتماعی در روسیه که کاربران می توانند وبلاگ، ژورنال یا خاطرات روزانه در آن داشته باشند.) به نام «این یک وبلاگ نیست» (Not A Blog) دارد که درباره ی کارهایش و موضوعات غیرمرتبط مختلفی همچون سیاست و [[و:لیگ ملی فوتبال (آمریکایی)|NFL]] (National Football League) (لیگ حرفه ای فوتبال آمریکایی) پست می گذارد؛ او حامی مادام العمر [[و:حزب دموکرات ایالات متحده آمریکا|حزب دموکرات]] (Democratic Party) است و در مصاحبه ای با Authors@Google ادعا کرد [[و:جیمی کارتر|جیمی کارتر]] (Jimmy Carter) « به وضوح بهترین انسانی است که در طول زندگی من رییس جمهور شده است». او اخیرا از [[و:باراک اوباما|باراک اوباما]] (Barack Obama) تمجید کرده و تلاش ها در سرکوبی رای دهندگان را قویا محکوم کرد و آن را با رفتار دموکرات های [[W:Solid South|جنوب یکپارچه]] (Solid South) (لغتی که حمایت انتخاباتی ایالت های جنوبی از کاندیداهای حزب دموکرات از سال 1877 تا 1964 را نشان می دهد.) مقایسه کرد و از [[و:حزب جمهوری‌خواه ایالات متحده آمریکا|جمهوری خواهان]] (Republicans) هوادار حق رای در جوانیش به عنوان الگویی بسیار بهتر برای جنبش محافظه کاری یاد کرد و خصوصا [[W:Everett Dirksen|اورت دیرکسن]] (Everett Dirksen)، [[W:Henry Cabot Lodge, Jr.|هنری کبوت لاج جونیور]] (Henry Cabot Lodge Jr.)، [[W:Clifford P. Case|کلیفرد کیس]] (Clifford Case)، [[W:William Scranton|ویلیام اسکرنتون]] (William Scranton) و [[و:بری گلدواتر|بری گلدواتر]] (Barry Goldwater) مورد تمجید قرار داد. مارتین هوادار مشتاق و مادام العمر هر دو تیم نیویورک جتس (New York Jets) و نیویورک جاینتس (New York Giants) است. پست های «این یک وبلاگ نیست» توسط شخصی دیگر در صفحه فیسبوک (Facebook) جرج آر. آر. مارتین دوباره پست می شود، اما مارتین هرگز عضوی از آن جامعه ی آنلاین یا خواننده ی پست های آن نبوده است؛ او از توییتر (Twitter) هم استفاده نمی کند. | |||
مارتین وقت آزادش را به خواندن حریصانه ی موضوعات مختلف، جمع کردن مجسمه های مینیاتوری (Miniatures) قرون وسطایی، تماشای فوتبال حرفه ای در تلویزیون (در فصلش)، خواندن و جمع آوری کتاب های علمی تخیلی، فانتزی و ترسناک و اندوختن کلکسیون بزرگی از کتاب های کامیک (مصور) که شامل نخستین چاپ «سیلور ایج» مارول از مرد عنکبوتی (Spider Man) و چهار شگفت انگیز (Fantastic Four) می شود، می گذراند. | |||
او و همسرش، پاریس حامیان پناهگاه گرگ های وایلد اسپیریت (Wild Spirit Wolf Sanctuary) در نیومکزیکو هستند. مارتین تحسین از گرگ ها را نه تنها در کتاب هایش بلکه در جمع آوری کمک های مالی نیز لحاظ کرده است. | |||
مارتین در پاسخ به سوالی مربوط به دیدگاه های دینی اش، گفت: « من خود را یک کاتولیک از دین برگشته فرض می کنم. شما احتمالا مرا ملحد یا خدانشناس می دانید. من دین و معنویت را مجذوب کننده یافتم. من دوست دارم باور کنم که این پایان راه نیست و چیز بیشتری وجود دارد، اما نتوانستم بخش منطقی وجود خود را متقاعد کنم که در کل درک کند. این همان چیزی است که تالکین (Tolkien) از قلم انداخت – هیچ پیشوای دینی نیست، هیچ معبدی نیست؛ در حلقه ها (سه گانه ی ارباب حلقه ها) هیچ کس هیچ چیز را پرستش نمی کند.» | |||
== جوایز == | == جوایز == | ||