۲٬۱۰۱
ویرایش
جز (no summary specified) |
|||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
او اغلب علاقه مند بود تا از ویرانههای [[سامرهال]] (Summerhall) بازدید کند آن هم در حالی که تنها چنگش را به همراه داشت،. و هرگاه باز میگشت نغمههایی چنان زیبا مینواخت که چشم بانوان را تر میکرد. با وجود این که ریگار اغلب سرسخت و خوددار بود و برخوردی رسمی داشت در میان مردم بسیار محبوب بود، [[سرسی لنیستر]] (Cersei Lannister) اشاره میکند که مردم عامه (smallfolk) لرد [[تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister) را دوبرابر بیش تر از شاه ایریس دوم (Aerys II) تشویق کردند، اما صدای این تشویق نصف صدایی که برای تشویق ریگار بلند شد نبود. جیمی لنیستر (Jaime Lannister) هم هنوز فکر میکند که ریگار میتوانست پادشاه خوبی شود. [[باریستان سلمی]] (Barristan Selmy) که به سه شاه خدمت کرده است، معتقد است ریگار میتوانست پادشاه بهتری از ترکیب هرسهی آن ها با هم باشد. | او اغلب علاقه مند بود تا از ویرانههای [[سامرهال]] (Summerhall) بازدید کند آن هم در حالی که تنها چنگش را به همراه داشت،. و هرگاه باز میگشت نغمههایی چنان زیبا مینواخت که چشم بانوان را تر میکرد. با وجود این که ریگار اغلب سرسخت و خوددار بود و برخوردی رسمی داشت در میان مردم بسیار محبوب بود، [[سرسی لنیستر]] (Cersei Lannister) اشاره میکند که مردم عامه (smallfolk) لرد [[تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister) را دوبرابر بیش تر از شاه ایریس دوم (Aerys II) تشویق کردند، اما صدای این تشویق نصف صدایی که برای تشویق ریگار بلند شد نبود. جیمی لنیستر (Jaime Lannister) هم هنوز فکر میکند که ریگار میتوانست پادشاه خوبی شود. [[باریستان سلمی]] (Barristan Selmy) که به سه شاه خدمت کرده است، معتقد است ریگار میتوانست پادشاه بهتری از ترکیب هرسهی آن ها با هم باشد. | ||
ملازمان ریگار [[میلس موتون]] (Myles Mooton) و [[ریچارد لونموث]] (Richard Lonmouth) بودند، و بعد از این که ریگار آنها را شوالیه کرد، همراهان نزدیک او باقی ماندند. لرد جان کانینگتون (Jon Connington) هم دوست نزدیک ریگار بود، اما صمیمیترین و قدیمیترین دوست ریگار، سر [[آرتور دین]] (Arthur Dayne) بود. پادشاه ایریس، وقتی هنوز چندان دیوانه نبود، بزرگترین پسر عمویش [[استفان | ملازمان ریگار [[میلس موتون]] (Myles Mooton) و [[ریچارد لونموث]] (Richard Lonmouth) بودند، و بعد از این که ریگار آنها را شوالیه کرد، همراهان نزدیک او باقی ماندند. لرد جان کانینگتون (Jon Connington) هم دوست نزدیک ریگار بود، اما صمیمیترین و قدیمیترین دوست ریگار، سر [[آرتور دین]] (Arthur Dayne) بود. پادشاه ایریس، وقتی هنوز چندان دیوانه نبود، بزرگترین پسر عمویش [[استفان باراتیون]] (Steffon Baratheon) را در جستجوی عروسی برای ریگار، که خواهری نداشت تا با او ازدواج کند، روانه کرد. ماموریت او بی ثمر ماند. بعدها ریگار با پرنسس [[الیا مارتل]] (Elia Martell) دورنی ازدواج کرد، کسی که از صاحب دو فرزند شد : یک دختر، [[رینیس]] (Rhaenys)، و یک پسر، [[اگان تارگرین ششم|اگان تارگرین]] (Aegon Targaryen). | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
=== بازی تاج و تخت === | === بازی تاج و تخت === | ||
[[پرونده:Rhaeg-winterfell.jpg|300px|thumb|left|ریگار]] | [[پرونده:Rhaeg-winterfell.jpg|300px|thumb|left|ریگار]] | ||
[[رابرت | [[رابرت باراتیون]] (Robert Baratheon)، وقتی به ریگار اشاره میکند، او را یک هیولا و متجاوز توصیف میکند. هرچند، به نظر نمیرسد دوست او، [[ادارد استارک]] (Eddard Stark)، در این عقیده با او شریک باشد. | ||
[[دنریس]] (Daenerys)، در رویای خود، برادرش ریگار را سوار بر نرینهای به سیاهی زرهاش میبیند. در حالی که تلالوء سرخ آتش از میان شکاف چشم کلاهخودش میدرخشد. دنی دریچهی صیقلی کلاهخود سیاه را بالا میکشد و می بیند چهرهی درون آن متعلق به خودش است. | [[دنریس]] (Daenerys)، در رویای خود، برادرش ریگار را سوار بر نرینهای به سیاهی زرهاش میبیند. در حالی که تلالوء سرخ آتش از میان شکاف چشم کلاهخودش میدرخشد. دنی دریچهی صیقلی کلاهخود سیاه را بالا میکشد و می بیند چهرهی درون آن متعلق به خودش است. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
ریگار در شهود دنریس تارگرین (Daenerys Targaryen)، در [[خانه ی نامیرایان]] (House of the Undying) ظاهر میشود. او درحال گفتگو با همسرش الیا (Elia) دربارهی سرنوشت پسرشان (اگان) و این که نام او را چه میگذارد، دیده میشود. او همچنین اظهار میکند که … | ریگار در شهود دنریس تارگرین (Daenerys Targaryen)، در [[خانه ی نامیرایان]] (House of the Undying) ظاهر میشود. او درحال گفتگو با همسرش الیا (Elia) دربارهی سرنوشت پسرشان (اگان) و این که نام او را چه میگذارد، دیده میشود. او همچنین اظهار میکند که … | ||
{{نقل قول|اژدها سه سر دارد، باید یکی دیگر هم باشد.{{رف|نش|48}}}} | {{نقل قول|اژدها سه سر دارد، باید یکی دیگر هم باشد.{{رف|نش|48}}}} | ||
به علاوه، دنریس در خانهی نامیرایان (House of the Undying)، مرگ ریگار در گدار یاقوتِ ترایدنت (Trident) توسط رابرت | به علاوه، دنریس در خانهی نامیرایان (House of the Undying)، مرگ ریگار در گدار یاقوتِ ترایدنت (Trident) توسط رابرت باراتیون (Robert Baratheon) را هم میبیند: | ||
{{نقل قول|یاقوت ها مانند قطرات خون از سینهی پرنس درحال مرگ به پرواز درآمد، او به روی زانوهایش در آب فرو افتاد و با آخرین نفسش نام یک زن را زمزمه کرد.}} | {{نقل قول|یاقوت ها مانند قطرات خون از سینهی پرنس درحال مرگ به پرواز درآمد، او به روی زانوهایش در آب فرو افتاد و با آخرین نفسش نام یک زن را زمزمه کرد.}} | ||
===طوفان شمشیرها=== | ===طوفان شمشیرها=== |