۸۳۱
ویرایش
King Robert (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
*[[بارا]]، کوچکترین حرامزاده ی شناخته شده ی رابرت، [[میگان|مادرش]] از خود فروشان بار انداز پادشاه بود. [[آلار دیم]] (Alar Deem) طبق دستور سرسی بارا را کشت. | *[[بارا]]، کوچکترین حرامزاده ی شناخته شده ی رابرت، [[میگان|مادرش]] از خود فروشان بار انداز پادشاه بود. [[آلار دیم]] (Alar Deem) طبق دستور سرسی بارا را کشت. | ||
==نقل قول های رابرت == | |||
{{نقل قول|قسم می خورم، هیچ وقت به اندازه ی زمانی که تاج رو می بردم سرزنده نبودم و هیچ وقت مثل الان که تاج رو بردم دلمرده نبودم.{{رف|بتت|12}}|رابرت خطاب به [[ادارد استارک | |||
]]}} | |||
{{نقل قول|من هر تارگرینی که دستم بهش برسه می کشم، تا وقتی که نسلشون مثل اژدهاهاشون منقرض بشه، بعد رو قبرشون می شاشم.{{رف|بتت|12}}|رابرت خطاب به [[ادارد استارک]]}} | |||
==نقل قول های در مورد رابرت== | |||
{{نقل قول|می گن رابرت در موقع جنگ قدرت یک بوفالو را داره و بسیار نترسه، مردی که هیچ چیزی را به اندازه ی جنگ دوست ندارد.{{رف|نش|27}}|[[دنریس تارگرین]] در حال اشاره به خصوصیات رابرت}} | |||
{{نقل قول|رابرت طالب خنده و شادی بود، همیشه، برای همین جا هایی می رفت که می تونست این ها رو پیدا کنه، پیش دوستانش و فاحشه هایش. رابرت دوست داشت که محبوب باشد. برادرم [[تیریون لنیستر|تیریون]] دچار همین بیماری است.{{رف|یش|52}}|[[سرسی لنیستر]]}} | |||
{{اسپویلر| | |||
{{نقل قول|اگه نمی تونست اون رو بک..، باهاش بجنگه یا اون رو بنوشه؛ از اون خسته می شد.{{رف|یش|34}}|[[سندور کلگان]] (Sandoer Clegane)}} | |||
{{نقل قول|رابرت... اون هم توی رویا هام هست. می خنده. می نوشه. لاف می زنه. کار هایی که رابرت توشون بهترین بود. این ها، و جنگیدن. من هرگز تو هیچ چیزی از اون بهتر نبودم.{{رف|یش|36}}|[[استنیس براتیون]] در حالی که به [[ملیساندره]] (Mellisandre) پیش نهاد می کند که رابرت باید قهرمان [[رلور]] (R'hllor) می شد.}} | |||
{{نقل قول|اون کسی که من حسرتش رو می خورم [[ایریس تارگرین دوم|ایریس]] نیست، رابرته... چرا هیچ کس به رابرت سوگند شکن نمی گه؟ او مملکت رو تیکه پاره کرد، با این وجود کسی که شرفش گهه من هستم.{{رف|یش|37}}|[[جیمی لنیستر]]}} | |||
}} | |||
== منابع== | == منابع== | ||
{{منابع|2}} | {{منابع|2}} |
ویرایش