لنسل لنیستر: تفاوت میان نسخهها
استاد آمون (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
استاد آمون (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در حال ترجمه|[[کاربر:Stannis Baratheon|Stannis Baratheon]] ([[بحث کاربر:Stannis Baratheon|بحث]])}} | {{در حال ترجمه|[[کاربر:Stannis Baratheon|Stannis Baratheon]] ([[بحث کاربر:Stannis Baratheon|بحث]])}} | ||
لنسل لنیستر فرزند ارشد سر [[کوان لنیستر]] می باشد. | لنسل لنیستر فرزند ارشد سر [[کوان لنیستر]] می باشد. |
نسخهٔ ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۱۴
| در حال ترجمه این موضوع توسط [[کاربر:Stannis Baratheon (بحث)]] در حال ترجمه است. این الگو برای این قرار داده شده است که سایر اعضا به صورت موازی این مقاله را ترجمه نکنند. |
لنسل لنیستر فرزند ارشد سر کوان لنیستر می باشد.
ظاهر
لنسل مردی جوان، قوی، خوش قیافه و با موهای بلوند است و گفته می شود که بسیار به پسر عموی خود جیمی لنیستر شباهت دارد. او چشم هایی سبز و موهایی به رنگ ماسه و شانزده سال سن دارد.
اتفاقات اخیر
بازی تاج و تخت
لنسل همراه پسر عمویش تایرک لنیستر به عنوان ملازم پادشاه رابرت براتیون خدمت می کند و مستقیما مسوول مرگ او می باشد : بر اساس خواسته ی ملکه سرسی لنیستر، هنگامی که رابرت قصد دنبال کردن مسیر یک گراز بزرگ را هنگام شکار در جنگل شاهی دارد، لنسل برای او مقدار زیادی شراب بسیار قوی تدارک می بیند. در نتیجه گراز رابرت را به قتل می رساند.
نزاع پادشاهان
در ازای خدماتی که انجام داده بود، سرسی به لنسل نشان شوالیه داد و او را به تخت خودش برد. اگر چه این ماجرا سبب بروز احساسات قوی ای از سوی لنسل شد، سرانجام سرسی خسته شد و او رد کرد. تیریون لنیستر به این معاشقه مظنون شده بود و لنسل را مجبور کرد که اقرار کند و او را تهدید کرد تا برای او جاسوسی سرسی را بکند . لنسل در نبرد بلک واتر جنگید و شدیدا مجروح شد. او برای خدماتش لرد جدید دری در سرزمین های رودخانه نامیده شد.
طوفان شمشیر ها
ضیافتی برای کلاغ ها
رقصی با اژدهایان
نقل قول هایی درباره لنسل
” به او نگاه کن . انقدرها هم بلند نیست و چهره اش نیز چندان عالی نیست و موهایش در عوض طلایی مجعد به رنگ ماسه است . با این حال حتی یک کپی ضعیف از جیمی شیرین تر از یک تخت خالی است . “
” شوالیه کردن او یک اشتباه بود و خوابیدن با او یک اشتباه بزرگ تر . “ — سرسی لنیستر در حال فکر کردن به لنسل
” کوتوله دروغ می گه . سرسی باید زودتر جنازه ی رابرت رو بین پاهاش می داشت نسبت به احمق پرهیزکاری مثل لنسل . تایرون ای حرامزاده ی شیطانی ، تو می بایست قابل باورتر در مورد کسی دروغ بگی . “