رقص اژدهایان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۱: خط ۸۱:
پس از مرگ ملکه ائما در {{تاریخ|105}}، ویسریس رسماً رینيرا را وارث خود نامید و صدها [[لرد]] و [[شوالیهٔ زمین‌دار]] به او ادای احترام کردند. این تصمیم سوابق {{تاریخ|92}} و {{تاریخ|101}} را نادیده گرفت.{{رف|آوخ|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}}
پس از مرگ ملکه ائما در {{تاریخ|105}}، ویسریس رسماً رینيرا را وارث خود نامید و صدها [[لرد]] و [[شوالیهٔ زمین‌دار]] به او ادای احترام کردند. این تصمیم سوابق {{تاریخ|92}} و {{تاریخ|101}} را نادیده گرفت.{{رف|آوخ|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}}
در {{تاریخ|106}} ویسریس دوباره ازدواج کرد، این بار با [[آلیسنت های‌تاور]]، و از او چهار فرزند به دنیا آمد: [[اگان تارگرین دوم|اگان]]، [[هلاِنا تارگرین|هلاِنا]]، [[ایموند تارگرین|ایموند]] و [[دارون تارگرین (پسر ویسریس تارگرین اول)|دارون]].
در {{تاریخ|106}} ویسریس دوباره ازدواج کرد، این بار با [[آلیسنت های‌تاور]]، و از او چهار فرزند به دنیا آمد: [[اگان تارگرین دوم|اگان]]، [[هلاِنا تارگرین|هلاِنا]]، [[ایموند تارگرین|ایموند]] و [[دارون تارگرین (پسر ویسریس تارگرین اول)|دارون]].
در {{تاریخ|111}}، به مناسبت پنجمین سالگرد ازدواج ویسریس و آلیسنت، یک [[تورنی]] بزرگ در [[کینگز لندینگ]] برگزار شد. در ضیافت آغازین، ملکه آلیسنت لباسی سبز رنگ پوشید، در حالی که رینيرا لباس‌های سرخ و سیاه خاندان [[تارگرین]] را بر تن داشت. از آن پس رسم شد که برای اشاره به گروه آلیسنت از واژهٔ «[[سبزها]]» و برای گروه رینيرا از واژهٔ «[[سیاهان]]» استفاده شود. در همان تورنی، [[کریستون کول]] با حمایت از رینيرا، همهٔ قهرمانان آلیسنت (از جمله دو پسرعمو و برادر کوچکترش [[گواین های‌تاور]]) را از اسب پایین انداخت.{{رف|آوخ|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}}
در {{تاریخ|111}}، به مناسبت پنجمین سالگرد ازدواج ویسریس و آلیسنت، یک [[تورنی]] بزرگ در [[بارانداز پادشاه]] برگزار شد. در ضیافت آغازین، ملکه آلیسنت لباسی سبز رنگ پوشید، در حالی که رینيرا لباس‌های سرخ و سیاه خاندان [[تارگرین]] را بر تن داشت. از آن پس رسم شد که برای اشاره به گروه آلیسنت از واژهٔ «[[سبزها]]» و برای گروه رینيرا از واژهٔ «[[سیاهان]]» استفاده شود. در همان تورنی، [[کریستون کول]] با حمایت از رینيرا، همهٔ قهرمانان آلیسنت (از جمله دو پسرعمو و برادر کوچکترش [[گواین های‌تاور]]) را از اسب پایین انداخت.{{رف|آوخ|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}}
ویسریس در {{تاریخ|114}} جایگاه رینيرا را در جانشینی محکم‌تر کرد و او را به ازدواج [[لینور ولاریون]] درآورد؛ لینور از طرف مادرش [[رینیس تارگرین (دختر ایمون)|رینیس تارگرین]] خون تارگرین داشت. این ازدواج سبب تیرگی رابطهٔ رینيرا با کریستون شد. رینيرا در طول این ازدواج سه پسر به دنیا آورد: [[جاکریس ولاریون|جاکریس]]، [[لوسریس ولاریون|لوسریس]] و [[جافری ولاریون]]. هرچند شایعاتی وجود داشت که پدر واقعی این شاهزادگان نه لینور، بلکه [[هاروین استرانگ]] بوده است.{{رف|آوخ|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}}
ویسریس در {{تاریخ|114}} جایگاه رینيرا را در جانشینی محکم‌تر کرد و او را به ازدواج [[لینور ولاریون]] درآورد؛ لینور از طرف مادرش [[رینیس تارگرین (دختر ایمون)|رینیس تارگرین]] خون تارگرین داشت. این ازدواج سبب تیرگی رابطهٔ رینيرا با کریستون شد. رینيرا در طول این ازدواج سه پسر به دنیا آورد: [[جاکریس ولاریون|جاکریس]]، [[لوسریس ولاریون|لوسریس]] و [[جافری ولاریون]]. هرچند شایعاتی وجود داشت که پدر واقعی این شاهزادگان نه لینور، بلکه [[هاروین استرانگ]] بوده است.{{رف|آوخ|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}}
پس از قتل لینور در [[اسپایس‌تاون]] در {{تاریخ|120}}، رینيرا با عمویش، شاهزاده [[دیمون تارگرین]] – برادر کوچک‌تر ویسریس – ازدواج کرد. از او نیز دو پسر آورد: [[اگان تارگرین سوم|اگان جوان]] (برای تمایز از عمویش، اگان آلیسنت، که او را «اگان پیر» می‌نامیدند) و [[ویسریس تارگرین دوم|ویسریس]].
پس از قتل لینور در [[اسپایس‌تاون]] در {{تاریخ|120}}، رینيرا با عمویش، شاهزاده [[دیمون تارگرین]] – برادر کوچک‌تر ویسریس – ازدواج کرد. از او نیز دو پسر آورد: [[اگان تارگرین سوم|اگان جوان]] (برای تمایز از عمویش، اگان آلیسنت، که او را «اگان پیر» می‌نامیدند) و [[ویسریس تارگرین دوم|ویسریس]].
خط ۹۶: خط ۹۶:
به روایت اورویل که در جلسه حضور داشت، اوتو دستور داد لایمن بیزبری را دستگیر و به [[سیاه‌چال]] بیفکنند، جایی که از سرما مرد. در مقابل، اوستاس ادعا کرد که کریستون گلوی لایمن را با خنجر برید. در حالی که [[قارچ (دلقک دربار)|قارچ]] ادعا کرد که کریستون او را از پنجره به پایین انداخت. هرچند اوستاس و قارچ در جلسه حاضر نبودند. به هر صورت، لایمن بیزبری نخستین قربانی رقص اژدهایان شد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}}
به روایت اورویل که در جلسه حضور داشت، اوتو دستور داد لایمن بیزبری را دستگیر و به [[سیاه‌چال]] بیفکنند، جایی که از سرما مرد. در مقابل، اوستاس ادعا کرد که کریستون گلوی لایمن را با خنجر برید. در حالی که [[قارچ (دلقک دربار)|قارچ]] ادعا کرد که کریستون او را از پنجره به پایین انداخت. هرچند اوستاس و قارچ در جلسه حاضر نبودند. به هر صورت، لایمن بیزبری نخستین قربانی رقص اژدهایان شد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}}


پس از ماجرای بیزبری، شورای سبز نقشه‌های خود را کشید، وفاداری‌شان را به پادشاه جدید سوگند خوردند و همهٔ کسانی را که ممکن بود در [[کینگز لندینگ]] به رینيرا وفادار باشند دستگیر کردند. در همین زمان کلاغ‌هایی به سوی کسانی که احتمال داشت به اگان وفادار باشند فرستاده شدند. در حالی که رینيرا همچنان در [[دراگون‌استون]] بی‌خبر از وقایع بود.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}}
پس از ماجرای بیزبری، شورای سبز نقشه‌های خود را کشید، وفاداری‌شان را به پادشاه جدید سوگند خوردند و همهٔ کسانی را که ممکن بود در [[بارانداز پادشاه]] به رینيرا وفادار باشند دستگیر کردند. در همین زمان کلاغ‌هایی به سوی کسانی که احتمال داشت به اگان وفادار باشند فرستاده شدند. در حالی که رینيرا همچنان در [[دراگون‌استون]] بی‌خبر از وقایع بود.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}}


=== تاج گذاری اگان دوم ===
=== تاج گذاری اگان دوم ===
{{مقاله اصلی|تاج گذاری اگان دوم}}
{{مقاله اصلی|تاج گذاری اگان دوم}}


شاهزاده [[ایموند تارگرین]] به [[استورمز اند]] فرستاده شد تا با یکی از دختران لرد [[بوروس براتیون]] نامزد شود و بدین‌وسیله خاندان [[براتیون]] را به جنگ در کنار [[اگان تارگرین دوم]] وادارند. در همان زمان، بوی مرگ از اتاق [[ویسریس تارگرین اول]] در [[مایگورز هولدفست]] به مشام می‌رسید. هفت روز پس از مرگ ویسریس، مرگ او به اهالی [[کینگز لندینگ]] اعلام شد و [[خواهران خاموش]] فراخوانده شدند.
شاهزاده [[ایموند تارگرین]] به [[استورمز اند]] فرستاده شد تا با یکی از دختران لرد [[بوروس براتیون]] نامزد شود و بدین‌وسیله خاندان [[براتیون]] را به جنگ در کنار [[اگان تارگرین دوم]] وادارند. در همان زمان، بوی مرگ از اتاق [[ویسریس تارگرین اول]] در [[مایگورز هولدفست]] به مشام می‌رسید. هفت روز پس از مرگ ویسریس، مرگ او به اهالی [[بارانداز پادشاه]] اعلام شد و [[خواهران خاموش]] فراخوانده شدند.


[[تاج‌گذاری اگان تارگرین دوم]] به‌سرعت و با شتاب آماده شد. مکان [[دراگون‌پیت]] انتخاب شد، چرا که درهای برنزی بزرگ، سقف مستحکم و دیوارهای قطور آن را به محلی قابل دفاع تبدیل می‌کرد. سر [[کریستون کول]] تاج را بر سر اگان نهاد، در حالی که [[آلیسنت های‌تاور]]، همسر-خواهر او [[هلاِنا تارگرین|هلاِنا]] را ملکه کرد.
[[تاج‌گذاری اگان تارگرین دوم]] به‌سرعت و با شتاب آماده شد. مکان [[دراگون‌پیت]] انتخاب شد، چرا که درهای برنزی بزرگ، سقف مستحکم و دیوارهای قطور آن را به محلی قابل دفاع تبدیل می‌کرد. سر [[کریستون کول]] تاج را بر سر اگان نهاد، در حالی که [[آلیسنت های‌تاور]]، همسر-خواهر او [[هلاِنا تارگرین|هلاِنا]] را ملکه کرد.
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:
[[رینيرا تارگرین]] در [[دراگون‌استون]] شورای خود را تشکیل داد که به «[[شورای سیاه]]» مشهور شد. اعضا شامل شوهر-عمویش [[دیمون تارگرین|شاهزاده دیمون]]، سه پسر بزرگ‌ترش [[جاکریس ولاریون|جاکریس]]، [[لوسریس ولاریون|لوسریس]] و [[جافری ولاریون|جافری]]، لرد [[کورلیس ولاریون]] و همسرش، شاهزاده [[رینیس تارگرین (دختر ایمون)|رینیس]]، و همچنین دیگر متحدان بودند.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}}
[[رینيرا تارگرین]] در [[دراگون‌استون]] شورای خود را تشکیل داد که به «[[شورای سیاه]]» مشهور شد. اعضا شامل شوهر-عمویش [[دیمون تارگرین|شاهزاده دیمون]]، سه پسر بزرگ‌ترش [[جاکریس ولاریون|جاکریس]]، [[لوسریس ولاریون|لوسریس]] و [[جافری ولاریون|جافری]]، لرد [[کورلیس ولاریون]] و همسرش، شاهزاده [[رینیس تارگرین (دختر ایمون)|رینیس]]، و همچنین دیگر متحدان بودند.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}}


در شورا، برخی مشاهده کردند که تعداد اژدهای آماده‌ی جنگ در دراگون‌استون (۹ اژدهای رام‌شده و ۳ اژدهای وحشی) بیشتر از تعداد اژدهای سبزها در کینگز لندینگ (۴ اژدها) است و پیشنهاد کردند فوراً به شهر حمله کنند. اما رینيرا یادآور شد که تنها پنج [[اژدهاسوار]] در دسترس دارند، چون خودش هنوز بهبود نیافته بود و نمی‌توانست پرواز کند، و سه نفر از این پنج سوار هم پسران خودش بودند. او اشاره کرد که از آن‌جا که یکی از اژدهای سبزها [[وگار]] است، نسبت پنج به چهار برتری واقعی به حساب نمی‌آید. شاهزاده دیمون با همسرش موافقت کرد و پیشنهاد داد به جای حملهٔ شتاب‌زده، بهتر است ابتدا با یک تاج‌گذاری علنی، مشروعیت رینيرا را در برابر اگان تثبیت کنند و سپس بکوشند با گفت‌وگو و جلب حمایت لردهای بزرگ قلمرو، جنگ را ببرند.
در شورا، برخی مشاهده کردند که تعداد اژدهای آماده‌ی جنگ در دراگون‌استون (۹ اژدهای رام‌شده و ۳ اژدهای وحشی) بیشتر از تعداد اژدهای سبزها در بارانداز پادشاه (۴ اژدها) است و پیشنهاد کردند فوراً به شهر حمله کنند. اما رینيرا یادآور شد که تنها پنج [[اژدهاسوار]] در دسترس دارند، چون خودش هنوز بهبود نیافته بود و نمی‌توانست پرواز کند، و سه نفر از این پنج سوار هم پسران خودش بودند. او اشاره کرد که از آن‌جا که یکی از اژدهای سبزها [[وگار]] است، نسبت پنج به چهار برتری واقعی به حساب نمی‌آید. شاهزاده دیمون با همسرش موافقت کرد و پیشنهاد داد به جای حملهٔ شتاب‌زده، بهتر است ابتدا با یک تاج‌گذاری علنی، مشروعیت رینيرا را در برابر اگان تثبیت کنند و سپس بکوشند با گفت‌وگو و جلب حمایت لردهای بزرگ قلمرو، جنگ را ببرند.


شاهزاده [[رینیس تارگرین (دختر ایمون)|رینیس]] باور داشت که خاندان [[براتیون]] در استورمز اند از رینيرا حمایت خواهند کرد، چون لرد [[بورموند براتیون]]، پدر درگذشتهٔ لرد [[بوروس براتیون]]، همواره پشتیبان خواهرزاده‌اش رینیس بود. شاهزاده دیمون نیز اطمینان داشت که بانو [[جین آرین]] پشتیبانی [[ویل]] را جلب خواهد کرد و لرد [[دالتون گری‌جوی]] از [[جزایر آهنین]] هم می‌تواند به صف آنان بپیوندد. گرچه شورا باور داشت [[شمال]] بیش از حد دور است و نقش مهمی در جنگ نخواهد داشت، تصمیم گرفته شد که برای آن‌ها هم پیام بفرستند.
شاهزاده [[رینیس تارگرین (دختر ایمون)|رینیس]] باور داشت که خاندان [[براتیون]] در استورمز اند از رینيرا حمایت خواهند کرد، چون لرد [[بورموند براتیون]]، پدر درگذشتهٔ لرد [[بوروس براتیون]]، همواره پشتیبان خواهرزاده‌اش رینیس بود. شاهزاده دیمون نیز اطمینان داشت که بانو [[جین آرین]] پشتیبانی [[ویل]] را جلب خواهد کرد و لرد [[دالتون گری‌جوی]] از [[جزایر آهنین]] هم می‌تواند به صف آنان بپیوندد. گرچه شورا باور داشت [[شمال]] بیش از حد دور است و نقش مهمی در جنگ نخواهد داشت، تصمیم گرفته شد که برای آن‌ها هم پیام بفرستند.
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
همچنین قرار شد تا زمانی که رینيرا در دراگون‌استون برای بازیابی سلامت خود می‌ماند، شاهزاده دیمون همراه با [[کارکسس]] به [[رودخانه‌سرزمین‌ها]] سفر کند و [[هارن‌هال]] را به پایگاه و مرکز گردآوری نیروهای رودخانه‌ای وفادار به رینيرا تبدیل کند. خاندان [[ولاریون]] هم مأمور شدند [[تنگه]] را مسدود کرده و تمام کشتیرانی از [[خلیج بلک‌واتر]] را قطع کنند.
همچنین قرار شد تا زمانی که رینيرا در دراگون‌استون برای بازیابی سلامت خود می‌ماند، شاهزاده دیمون همراه با [[کارکسس]] به [[رودخانه‌سرزمین‌ها]] سفر کند و [[هارن‌هال]] را به پایگاه و مرکز گردآوری نیروهای رودخانه‌ای وفادار به رینيرا تبدیل کند. خاندان [[ولاریون]] هم مأمور شدند [[تنگه]] را مسدود کرده و تمام کشتیرانی از [[خلیج بلک‌واتر]] را قطع کنند.


رینيرا سپس [[تاج‌گذاری رینيرا تارگرین|تاج‌گذاری]] شد؛ با تاجی که پدر و پدربزرگش بر سر نهاده بودند و آن را سر [[استفان دارکلین]] از کینگز لندینگ آورده بود. شاهزاده دیمون شخصاً تاج را بر سر رینيرا گذاشت و لقب «[[نگهبان قلمرو]]» گرفت. همچنین جاکریس رسماً به‌عنوان «[[شاهزاده دراگون‌استون]]» و وارث [[تخت آهنین]] نامیده شد.
رینيرا سپس [[تاج‌گذاری رینيرا تارگرین|تاج‌گذاری]] شد؛ با تاجی که پدر و پدربزرگش بر سر نهاده بودند و آن را سر [[استفان دارکلین]] از بارانداز پادشاه آورده بود. شاهزاده دیمون شخصاً تاج را بر سر رینيرا گذاشت و لقب «[[نگهبان قلمرو]]» گرفت. همچنین جاکریس رسماً به‌عنوان «[[شاهزاده دراگون‌استون]]» و وارث [[تخت آهنین]] نامیده شد.


به‌عنوان نخستین اقدامش در مقام ملکه، رینيرا [[اتو های‌تاور]] و ملکه-بیوه [[آلیسنت های‌تاور]] را خائن و شورشی اعلام کرد، اما برای برادران و خواهران ناتنی‌اش امکان بخشش قائل شد، به شرطی که زانو بزنند؛ چرا که «[[خویش‌کش]]» همواره نفرین‌شده است.
به‌عنوان نخستین اقدامش در مقام ملکه، رینيرا [[اتو های‌تاور]] و ملکه-بیوه [[آلیسنت های‌تاور]] را خائن و شورشی اعلام کرد، اما برای برادران و خواهران ناتنی‌اش امکان بخشش قائل شد، به شرطی که زانو بزنند؛ چرا که «[[خویش‌کش]]» همواره نفرین‌شده است.
خط ۱۳۳: خط ۱۳۳:
* دو پسر کوچک‌ترش به مقام [[ساقی شاه]] و [[جام‌دار شاه]] گماشته می‌شدند.
* دو پسر کوچک‌ترش به مقام [[ساقی شاه]] و [[جام‌دار شاه]] گماشته می‌شدند.
* به دیگر لردها و شوالیه‌های سیاه نیز عفو عمومی اعطا می‌شد.
* به دیگر لردها و شوالیه‌های سیاه نیز عفو عمومی اعطا می‌شد.
اما ملکه [[رینيرا تارگرین]] از اورویل پرسید آیا به یاد دارد که شاه [[ویسریس تارگرین اول]] او را وارث و جانشین خود معرفی کرده بود یا نه؟ سپس شروط را رد کرد و اعلام کرد اورویل استاد اعظم واقعی نیست. او زنجیر منصبش را گرفت و به [[جراردیس]]، استاد خودش، داد. اورویل و همراهانش را روانهٔ کینگز لندینگ کرد و به او پیام داد:
اما ملکه [[رینيرا تارگرین]] از اورویل پرسید آیا به یاد دارد که شاه [[ویسریس تارگرین اول]] او را وارث و جانشین خود معرفی کرده بود یا نه؟ سپس شروط را رد کرد و اعلام کرد اورویل استاد اعظم واقعی نیست. او زنجیر منصبش را گرفت و به [[جراردیس]]، استاد خودش، داد. اورویل و همراهانش را روانهٔ بارانداز پادشاه کرد و به او پیام داد:


{{نقل قول|«به اگان بگو من یا تاجش را خواهم داشت، یا سرش را.» {{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}}|رینیرا}}
{{نقل قول|«به اگان بگو من یا تاجش را خواهم داشت، یا سرش را.» {{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}}|رینیرا}}
خط ۱۴۸: خط ۱۴۸:
وقتی [[رینيرا تارگرین]] از مرگ [[لوسریس ولاریون]] باخبر شد، فرو ریخت و از پا افتاد. شاهزاده [[دیمون تارگرین]] که در [[هارنهال]] بود، کلاغی برای همسرش فرستاد و قول داد که خون فرزندشان گرفته خواهد شد.
وقتی [[رینيرا تارگرین]] از مرگ [[لوسریس ولاریون]] باخبر شد، فرو ریخت و از پا افتاد. شاهزاده [[دیمون تارگرین]] که در [[هارنهال]] بود، کلاغی برای همسرش فرستاد و قول داد که خون فرزندشان گرفته خواهد شد.


دیمون با کمک یکی از دوستانش در [[کینگز لندینگ]]، مردی را یافت که زمانی گروهبان [[نگهبانان شهر کینگز لندینگ]] بود و اکنون تنها با نام «[[خون (قصاب)|خون]]» شناخته می‌شد. او همچنین از یک موش‌گیر در [[رد کیپ]] به نام «[[پنیر (موش‌گیر)|پنیر]]» استفاده کرد. این دو با گذر از دالان‌های مخفی و درهای پنهان وارد [[برج دست]] شدند.
دیمون با کمک یکی از دوستانش در [[بارانداز پادشاه]]، مردی را یافت که زمانی گروهبان [[نگهبانان شهر بارانداز پادشاه]] بود و اکنون تنها با نام «[[خون (قصاب)|خون]]» شناخته می‌شد. او همچنین از یک موش‌گیر در [[رد کیپ]] به نام «[[پنیر (موش‌گیر)|پنیر]]» استفاده کرد. این دو با گذر از دالان‌های مخفی و درهای پنهان وارد [[برج دست]] شدند.


آنجا، ملکه [[آلیسنت های‌تاور]] را بستند و دهانش را با پارچه گرفتند و خدمتکارش را کشتند. وقتی [[هلاِنا تارگرین|ملکه هلاِنا]] همراه با سه فرزندش ظاهر شد، خون و پنیر درها را بستند و به او گفتند باید یکی از پسرانش را برای مرگ انتخاب کند. هلاِنا ناچار [[مایلور تارگرین|مایلور]] کوچک را برگزید، اما خون خلاف انتخاب او عمل کرد و [[جهیریس تارگرین (پسر اگان دوم)|جهیریس]] را سر برید. سپس سر کودک را با خود بردند و بقیه را زنده گذاشتند.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - پسری برای پسری}}
آنجا، ملکه [[آلیسنت های‌تاور]] را بستند و دهانش را با پارچه گرفتند و خدمتکارش را کشتند. وقتی [[هلاِنا تارگرین|ملکه هلاِنا]] همراه با سه فرزندش ظاهر شد، خون و پنیر درها را بستند و به او گفتند باید یکی از پسرانش را برای مرگ انتخاب کند. هلاِنا ناچار [[مایلور تارگرین|مایلور]] کوچک را برگزید، اما خون خلاف انتخاب او عمل کرد و [[جهیریس تارگرین (پسر اگان دوم)|جهیریس]] را سر برید. سپس سر کودک را با خود بردند و بقیه را زنده گذاشتند.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - پسری برای پسری}}
خط ۱۶۸: خط ۱۶۸:


=== دست سبز جدید ===
=== دست سبز جدید ===
سر [[اتو های‌تاور]]، [[دست پادشاه]]، تلاش کرد با جلب حمایت لردها، استخدام مزدوران، تقویت دفاعی [[کینگز لندینگ]] و بستن اتحادهای تازه، جایگاه سبزها را محکم کند. او کلاغ‌ها را به [[وینترفل]]، [[اری]]، [[ریورران]]، [[وایت هاربر]]، [[گالتاون]]، [[بیتربریج]]، [[فِر آیل]] و ده‌ها قلعهٔ دیگر فرستاد. همچنین سواره‌نظام به نواحی نزدیک‌تر به پایتخت اعزام شد تا لردها و بانوهایشان را برای ادای سوگند وفاداری به شاه [[اگان تارگرین دوم]] به دربار فرا بخوانند. او حتی به [[دورن]] نیز پیام فرستاد، چون دیمون در [[جنگ استپ‌استون‌ها]] با آن‌ها جنگیده بود، اما شاهزاده [[کورِن مارتل]] از مشارکت خودداری کرد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - اژدهای سرخ و اژدهای زرین}}
سر [[اتو های‌تاور]]، [[دست پادشاه]]، تلاش کرد با جلب حمایت لردها، استخدام مزدوران، تقویت دفاعی [[بارانداز پادشاه]] و بستن اتحادهای تازه، جایگاه سبزها را محکم کند. او کلاغ‌ها را به [[وینترفل]]، [[اری]]، [[ریورران]]، [[وایت هاربر]]، [[گالتاون]]، [[بیتربریج]]، [[فِر آیل]] و ده‌ها قلعهٔ دیگر فرستاد. همچنین سواره‌نظام به نواحی نزدیک‌تر به پایتخت اعزام شد تا لردها و بانوهایشان را برای ادای سوگند وفاداری به شاه [[اگان تارگرین دوم]] به دربار فرا بخوانند. او حتی به [[دورن]] نیز پیام فرستاد، چون دیمون در [[جنگ استپ‌استون‌ها]] با آن‌ها جنگیده بود، اما شاهزاده [[کورِن مارتل]] از مشارکت خودداری کرد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - اژدهای سرخ و اژدهای زرین}}


سقوط [[هارنهال]] و شکست‌های آسیاب سوخته و استون‌هیج اگان دوم را ترساند. هراس او بیشتر شد وقتی کلاغ‌ها از [[ریچ]] بازگشتند: اگرچه خاندان [[های‌تاور]] در [[اولدتاون]] و خاندان [[ردواین]] در [[آربور]] همچنان پشتیبان شاه بودند، اما لردهای [[کاستین]] از [[تری‌تاورز]]، [[مولندور]] از [[آپ‌لندز]]، [[آلن تارلی]] از [[هورن هیل]]، [[تدیوس روان]] از [[گلدنگروو]] و [[گریم]] از [[گری‌شیلد]] به سود رینيرا اعلام وفاداری کرده بودند. این شکاف باعث شد سرپرستان و قیم‌های لرد خردسال [[لیونل تایرل]] از ورود به جنگ خودداری کنند.
سقوط [[هارنهال]] و شکست‌های آسیاب سوخته و استون‌هیج اگان دوم را ترساند. هراس او بیشتر شد وقتی کلاغ‌ها از [[ریچ]] بازگشتند: اگرچه خاندان [[های‌تاور]] در [[اولدتاون]] و خاندان [[ردواین]] در [[آربور]] همچنان پشتیبان شاه بودند، اما لردهای [[کاستین]] از [[تری‌تاورز]]، [[مولندور]] از [[آپ‌لندز]]، [[آلن تارلی]] از [[هورن هیل]]، [[تدیوس روان]] از [[گلدنگروو]] و [[گریم]] از [[گری‌شیلد]] به سود رینيرا اعلام وفاداری کرده بودند. این شکاف باعث شد سرپرستان و قیم‌های لرد خردسال [[لیونل تایرل]] از ورود به جنگ خودداری کنند.
خط ۱۷۴: خط ۱۷۴:
سر اوتو از برادرزاده‌اش، لرد [[اورموند های‌تاور]] خواست تا شورش‌های ریچ را سرکوب کند. اما ناکامی‌های پیاپی و اختلاف در جبههٔ ریچ ضربهٔ سنگینی به سبزها زد. به این‌ها باید انکار حمایت از سوی [[ول]]، [[شمال]] و همچنین شکایت‌های بازرگانان از مسدود شدن [[خلیج بلک‌واتر]] به دست ناوگان [[مار دریایی]] را هم افزود.
سر اوتو از برادرزاده‌اش، لرد [[اورموند های‌تاور]] خواست تا شورش‌های ریچ را سرکوب کند. اما ناکامی‌های پیاپی و اختلاف در جبههٔ ریچ ضربهٔ سنگینی به سبزها زد. به این‌ها باید انکار حمایت از سوی [[ول]]، [[شمال]] و همچنین شکایت‌های بازرگانان از مسدود شدن [[خلیج بلک‌واتر]] به دست ناوگان [[مار دریایی]] را هم افزود.


از آن‌جا که تلاش‌ها برای جلب پشتیبانی [[دالتون گریجوی]] بی‌نتیجه مانده بود، سر اوتو باور داشت که دیمون بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف رینيرا است. بنابراین سراغ دشمن قدیمی دیمون، یعنی [[اتحاد سه دختر|سه‌گانه]] رفت و فرستادگانی با وعدهٔ امتیازات تجاری انحصاری در کینگز لندینگ و حتی واگذاری [[استپ‌استون‌ها]] ــ هرچند تخت آهنین هرگز آن‌ها را در تملک نداشت ــ به راهی کرد تا ناوگان ولاریون را در [[تنگه]] در هم بشکنند. اما تصمیم‌گیری در سه‌گانه به عهدهٔ [[شورای عالی سه‌گانه]] بود و روند کندشان باعث خشم اگان شد. سرانجام او پدربزرگش را از مقام دست برکنار کرد و [[کریستون کول]] را جایگزین او ساخت.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - اژدهای سرخ و اژدهای زرین}}
از آن‌جا که تلاش‌ها برای جلب پشتیبانی [[دالتون گریجوی]] بی‌نتیجه مانده بود، سر اوتو باور داشت که دیمون بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف رینيرا است. بنابراین سراغ دشمن قدیمی دیمون، یعنی [[اتحاد سه دختر|سه‌گانه]] رفت و فرستادگانی با وعدهٔ امتیازات تجاری انحصاری در بارانداز پادشاه و حتی واگذاری [[استپ‌استون‌ها]] ــ هرچند تخت آهنین هرگز آن‌ها را در تملک نداشت ــ به راهی کرد تا ناوگان ولاریون را در [[تنگه]] در هم بشکنند. اما تصمیم‌گیری در سه‌گانه به عهدهٔ [[شورای عالی سه‌گانه]] بود و روند کندشان باعث خشم اگان شد. سرانجام او پدربزرگش را از مقام دست برکنار کرد و [[کریستون کول]] را جایگزین او ساخت.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - اژدهای سرخ و اژدهای زرین}}


نخستین توصیهٔ کریستون به شاه این بود که همهٔ کسانی که از سوگند وفاداری به او سر باز زده‌اند، خائن شمرده شوند. پس همهٔ سیاهانی که در سیاهچال بودند به حیاط [[رد کیپ]] آورده شدند. هر کدام فرصتی آخرین داشتند تا به شاه اگان سوگند یاد کنند. تنها لردهای [[باترول]]، [[استوک‌ورث]] و [[رازبی]] زانو زدند، در حالی که لردهای [[هَیفورد]]، [[مری‌وِدر]]، [[هارت]]، [[باکلر]]، [[کاسول]] و [[بانو فِل]] وفادار به رینيرا ماندند و همراه با هشت [[شوالیهٔ زمین‌دار]] و بیش از چهل خدمتکار و ملازم گردن زده شدند. سرهایشان بالای دروازه‌های کینگز لندینگ بر نیزه نصب شد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - اژدهای سرخ و اژدهای زرین}}
نخستین توصیهٔ کریستون به شاه این بود که همهٔ کسانی که از سوگند وفاداری به او سر باز زده‌اند، خائن شمرده شوند. پس همهٔ سیاهانی که در سیاهچال بودند به حیاط [[رد کیپ]] آورده شدند. هر کدام فرصتی آخرین داشتند تا به شاه اگان سوگند یاد کنند. تنها لردهای [[باترول]]، [[استوک‌ورث]] و [[رازبی]] زانو زدند، در حالی که لردهای [[هَیفورد]]، [[مری‌وِدر]]، [[هارت]]، [[باکلر]]، [[کاسول]] و [[بانو فِل]] وفادار به رینيرا ماندند و همراه با هشت [[شوالیهٔ زمین‌دار]] و بیش از چهل خدمتکار و ملازم گردن زده شدند. سرهایشان بالای دروازه‌های بارانداز پادشاه بر نیزه نصب شد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - اژدهای سرخ و اژدهای زرین}}
=== دوئل دوقلوهای کارگیل ===
=== دوئل دوقلوهای کارگیل ===
{{مقاله اصلی|گارد پادشاه|گارد ملکه}}
{{مقاله اصلی|گارد پادشاه|گارد ملکه}}


حتی [[نگهبانان شاهی]] هم از آتش رقص بی‌نصیب نماندند. پس از مرگ شاه [[ویسریس تارگرین اول]]، هفت برادر سوگندخورده از هم جدا شدند. سر [[لورنت ماربرند]] و سر [[اریک کارگیل]] پیش‌تر در [[دراگون‌استون]] بودند و از [[رینيرا تارگرین]] و سیاهان دفاع می‌کردند. بعدها سر [[استفان دارکلین]] هم به آن‌ها پیوست و هستهٔ اصلی [[نگهبانان ملکه]] را تشکیل دادند. چهار نفر دیگر ــ سر [[کریستون کول]]، سر [[آریک کارگیل]]، سر [[ریکارد ثورن]] و سر [[ویلیس فِل]] ــ در [[کینگز لندینگ]] جانب [[اگان تارگرین دوم]] و سبزها را گرفتند.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}}
حتی [[نگهبانان شاهی]] هم از آتش رقص بی‌نصیب نماندند. پس از مرگ شاه [[ویسریس تارگرین اول]]، هفت برادر سوگندخورده از هم جدا شدند. سر [[لورنت ماربرند]] و سر [[اریک کارگیل]] پیش‌تر در [[دراگون‌استون]] بودند و از [[رینيرا تارگرین]] و سیاهان دفاع می‌کردند. بعدها سر [[استفان دارکلین]] هم به آن‌ها پیوست و هستهٔ اصلی [[نگهبانان ملکه]] را تشکیل دادند. چهار نفر دیگر ــ سر [[کریستون کول]]، سر [[آریک کارگیل]]، سر [[ریکارد ثورن]] و سر [[ویلیس فِل]] ــ در [[بارانداز پادشاه]] جانب [[اگان تارگرین دوم]] و سبزها را گرفتند.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}}


[[لوسئون اهل تارت]] بعدها آواز «وداع، برادرم» را دربارهٔ جدایی تلخ دو برادر کارگیل ساخت.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}}
[[لوسئون اهل تارت]] بعدها آواز «وداع، برادرم» را دربارهٔ جدایی تلخ دو برادر کارگیل ساخت.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}}
خط ۲۰۱: خط ۲۰۱:
زمانی که [[سان‌فایر]] و [[وگار]] نیز به میدان آمدند، نبرد اژدهایان در آسمان هزار پایی درگرفت. [[میلیس]] گردن سان‌فایر را گرفت، اما [[وگار]] بر آن‌ها فرود آمد و هر سه اژدها به زمین کوبیده شدند. از میان آتش و خاکستر، تنها وگار دوباره برخاست. سان‌فایر یک بال پاره‌پاره داشت و سوخته و نیمه‌جان بود، در حالی که سوارش شاه [[اگان تارگرین دوم]] دچار شکستگی چندین استخوان و سوختگی‌های شدید شده بود.
زمانی که [[سان‌فایر]] و [[وگار]] نیز به میدان آمدند، نبرد اژدهایان در آسمان هزار پایی درگرفت. [[میلیس]] گردن سان‌فایر را گرفت، اما [[وگار]] بر آن‌ها فرود آمد و هر سه اژدها به زمین کوبیده شدند. از میان آتش و خاکستر، تنها وگار دوباره برخاست. سان‌فایر یک بال پاره‌پاره داشت و سوخته و نیمه‌جان بود، در حالی که سوارش شاه [[اگان تارگرین دوم]] دچار شکستگی چندین استخوان و سوختگی‌های شدید شده بود.


رینیس کاملاً سوخته در کنار جسد میلیس یافت شد. پس از نبرد، شاهزاده [[ایموند تارگرین]] و کریستون روکزرست را تصرف کرده و تمام مدافعان را به قتل رساندند. سر اژدهای میلیس به کینگز لندینگ فرستاده شد و رعبی عظیم میان [[مردمان عامی]] انداخت، به‌طوری‌که هزاران نفر از پایتخت گریختند تا این‌که ملکه-بیوه [[آلیسنت های‌تاور]] دستور داد دروازه‌ها را ببندند.
رینیس کاملاً سوخته در کنار جسد میلیس یافت شد. پس از نبرد، شاهزاده [[ایموند تارگرین]] و کریستون روکزرست را تصرف کرده و تمام مدافعان را به قتل رساندند. سر اژدهای میلیس به بارانداز پادشاه فرستاده شد و رعبی عظیم میان [[مردمان عامی]] انداخت، به‌طوری‌که هزاران نفر از پایتخت گریختند تا این‌که ملکه-بیوه [[آلیسنت های‌تاور]] دستور داد دروازه‌ها را ببندند.


شاه اگان به کینگز لندینگ بازگردانده شد، جایی که استادان پزشکی با [[شیر خشخاش]] درد او را تسکین دادند. سان‌فایر بیش از حد بزرگ بود که جابه‌جا شود و چون توان پرواز هم نداشت، در روکزرست باقی ماند. برای محافظتش نگهبانانی گماشته شدند تا به او غذا دهند. با ناتوانی اگان، ایموند لقب «[[نگهبان قلمرو]]» را به خود گرفت.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - اژدهای سرخ و اژدهای زرین}}
شاه اگان به بارانداز پادشاه بازگردانده شد، جایی که استادان پزشکی با [[شیر خشخاش]] درد او را تسکین دادند. سان‌فایر بیش از حد بزرگ بود که جابه‌جا شود و چون توان پرواز هم نداشت، در روکزرست باقی ماند. برای محافظتش نگهبانانی گماشته شدند تا به او غذا دهند. با ناتوانی اگان، ایموند لقب «[[نگهبان قلمرو]]» را به خود گرفت.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - اژدهای سرخ و اژدهای زرین}}


=== بذر اژدهاها ===
=== بذر اژدهاها ===
خط ۲۴۶: خط ۲۴۶:


نبردی که آغاز شد، به خونین‌ترین نبرد زمینی رقص اژدهایان بدل شد. صدها نفر کشته شدند و این کشتار به «[[فیش‌فید]]» شهرت یافت؛ چرا که اجساد بی‌شمار سپاه لنیستر رودخانه را پر کرد و آن‌ها را خوراک ماهی‌ها ساخت.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}
نبردی که آغاز شد، به خونین‌ترین نبرد زمینی رقص اژدهایان بدل شد. صدها نفر کشته شدند و این کشتار به «[[فیش‌فید]]» شهرت یافت؛ چرا که اجساد بی‌شمار سپاه لنیستر رودخانه را پر کرد و آن‌ها را خوراک ماهی‌ها ساخت.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}
=== سقوط کینگز لندینگ ===
=== سقوط بارانداز پادشاه ===
{{مقاله اصلی|سقوط بارانداز پادشاه}}
 
مرگ [[جاکریس ولاریون]]، [[رینيرا تارگرین]] را در خشم و کینه غرق کرد و او تصمیم گرفت از اژدهایان استفاده کند.
مرگ [[جاکریس ولاریون]]، [[رینيرا تارگرین]] را در خشم و کینه غرق کرد و او تصمیم گرفت از اژدهایان استفاده کند.


با دور بودن [[کریستون کول]]، [[ایموند تارگرین]] و [[وگار]] از پایتخت، شاهزاده [[دیمون تارگرین]] با [[کارکسس]] به رینيرا پیوست و هر دو بر فراز [[کینگز لندینگ]] پرواز کردند، در حالی که ناوگان [[کورلیس ولاریون]] وارد [[خلیج بلک‌واتر]] شد. استاد اعظم [[اورویل]] که تلاش داشت کلاغ‌هایی برای درخواست کمک بفرستد، پیش از ارسال نامه‌ها دستگیر شد. فرستادگان نیز در دروازه‌های شهر توقیف شدند و هفت فرماندهٔ دروازه یا کشته یا دستگیر شدند؛ همه این‌ها با یاری [[طلایی‌جامگان]]ی که همچنان به دیمون وفادار بودند. دروازه‌های شهر باز شد و نیروهای ناوگان ولاریون وارد شدند. سقوط کینگز لندینگ در کمتر از یک روز کامل شد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - اژدهای سرخ و اژدهای زرین}}
با دور بودن [[کریستون کول]]، [[ایموند تارگرین]] و [[وگار]] از پایتخت، شاهزاده [[دیمون تارگرین]] با [[کارکسس]] به رینيرا پیوست و هر دو بر فراز [[بارانداز پادشاه]] پرواز کردند، در حالی که ناوگان [[کورلیس ولاریون]] وارد [[خلیج بلک‌واتر]] شد. استاد اعظم [[اورویل]] که تلاش داشت کلاغ‌هایی برای درخواست کمک بفرستد، پیش از ارسال نامه‌ها دستگیر شد. فرستادگان نیز در دروازه‌های شهر توقیف شدند و هفت فرماندهٔ دروازه یا کشته یا دستگیر شدند؛ همه این‌ها با یاری [[طلایی‌جامگان]]ی که همچنان به دیمون وفادار بودند. دروازه‌های شهر باز شد و نیروهای ناوگان ولاریون وارد شدند. سقوط بارانداز پادشاه در کمتر از یک روز کامل شد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - اژدهای سرخ و اژدهای زرین}}


لرد [[لاریس استرانگ]] همراه با شاه [[اگان تارگرین دوم]]، شاهدخت [[جهیرا تارگرین]] و شاهزاده [[مایلور تارگرین]] گریخت. او جیهیرا را به همراه سر [[ویلیس فِل]] به [[استورمز اند]] فرستاد و مایلور را با سر [[ریکارد ثورن]] نزد لرد [[اورموند های‌تاور]] برد.
لرد [[لاریس استرانگ]] همراه با شاه [[اگان تارگرین دوم]]، شاهدخت [[جهیرا تارگرین]] و شاهزاده [[مایلور تارگرین]] گریخت. او جیهیرا را به همراه سر [[ویلیس فِل]] به [[استورمز اند]] فرستاد و مایلور را با سر [[ریکارد ثورن]] نزد لرد [[اورموند های‌تاور]] برد.


دیگر اعضای شورای سبز که در کینگز لندینگ مانده بودند تسلیم شدند و رینيرا بر [[تخت آهنین]] نشست. ملکه‌بیوه [[آلیسنت های‌تاور]] بخشیده شد، اما پدرش سر [[اتو های‌تاور]] گردن زده شد و همچنین لرد [[جسپر واید]]. سر [[تایلند لنیستر]] به دست شکنجه‌گران سپرده شد تا شاید مکان طلای پنهان‌شده‌اش را فاش کند.
دیگر اعضای شورای سبز که در بارانداز پادشاه مانده بودند تسلیم شدند و رینيرا بر [[تخت آهنین]] نشست. ملکه‌بیوه [[آلیسنت های‌تاور]] بخشیده شد، اما پدرش سر [[اتو های‌تاور]] گردن زده شد و همچنین لرد [[جسپر واید]]. سر [[تایلند لنیستر]] به دست شکنجه‌گران سپرده شد تا شاید مکان طلای پنهان‌شده‌اش را فاش کند.


شاهزادگان [[جافری ولاریون]] و [[اگان تارگرین سوم|اگان جوان]] ــ که در آن زمان گمان می‌رفت [[ویسریس تارگرین دوم]] مرده است ــ به کینگز لندینگ فراخوانده شدند.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}
شاهزادگان [[جافری ولاریون]] و [[اگان تارگرین سوم|اگان جوان]] ــ که در آن زمان گمان می‌رفت [[ویسریس تارگرین دوم]] مرده است ــ به بارانداز پادشاه فراخوانده شدند.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}


در این میان، [[ایموند تارگرین]] و [[کریستون کول]] در [[هارنهال]] دیگر بر سر نقشهٔ بعدی توافق نداشتند. کریستون می‌خواست به جنوب عقب‌نشینی کند و به لرد اورموند و شاهزاده [[دارون تارگرین (پسر ویسریس تارگرین اول)|دارون]] بپیوندد، اما ایموند خواهان یورش مستقیم به پایتخت بود. در نهایت، کریستون ارتش سبزها را به سوی جنوب برد، در حالی که ایموند در ریورلندز به کشتار پرداخت و امیدوار بود رینيرا اژدهایی برای مقابله بفرستد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}
در این میان، [[ایموند تارگرین]] و [[کریستون کول]] در [[هارنهال]] دیگر بر سر نقشهٔ بعدی توافق نداشتند. کریستون می‌خواست به جنوب عقب‌نشینی کند و به لرد اورموند و شاهزاده [[دارون تارگرین (پسر ویسریس تارگرین اول)|دارون]] بپیوندد، اما ایموند خواهان یورش مستقیم به پایتخت بود. در نهایت، کریستون ارتش سبزها را به سوی جنوب برد، در حالی که ایموند در ریورلندز به کشتار پرداخت و امیدوار بود رینيرا اژدهایی برای مقابله بفرستد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}
خط ۲۷۱: خط ۲۷۳:
شاهزاده [[دیمون تارگرین]] در [[میدن‌پول]] همراه با [[نتلز]] اقامت گزید، در حالی که ایموند به ویرانی ریورلندز ادامه داد و به [[استونی‌هد]]، [[کوه‌های ماه]]، [[سویت‌ویلو]]، [[سالی‌دنس]] و دیگر نواحی تاخت. در همین زمان [[کارکسس]] و [[شیپ‌استیلر]] از میدن‌پول در جستجوی [[وگار]] پرواز می‌کردند، اما بی‌ثمر بازمی‌گشتند.
شاهزاده [[دیمون تارگرین]] در [[میدن‌پول]] همراه با [[نتلز]] اقامت گزید، در حالی که ایموند به ویرانی ریورلندز ادامه داد و به [[استونی‌هد]]، [[کوه‌های ماه]]، [[سویت‌ویلو]]، [[سالی‌دنس]] و دیگر نواحی تاخت. در همین زمان [[کارکسس]] و [[شیپ‌استیلر]] از میدن‌پول در جستجوی [[وگار]] پرواز می‌کردند، اما بی‌ثمر بازمی‌گشتند.
===  اول تامبلتون ===
===  اول تامبلتون ===
ارتش لرد [[اورموند های‌تاور]] به همراه شاهزاده [[دارون تارگرین (پسر ویسریس تارگرین اول)|دارون]] و اژدهایش [[تساریون]] آرام‌آرام به سوی [[کینگز لندینگ]] پیشروی کرد و هر جا نیروهای وفادار به [[رینيرا تارگرین]] را یافت، شکست داد. هنگام [[محاصره لانگ‌تیبل]]، شاهزاده [[مایلور تارگرین]] و محافظش، سر [[ریکارد ثورن]]، توسط جمعیتی از هواداران رینيرا در [[بیتربریج]] شناسایی شدند. مردم هجوم آوردند و در نزاعی خونین، پسر خردسال سه‌ساله را تکه‌تکه کردند. دارون که خشمگین شده بود، شهر را با [[غارت بیتربریج]] به آتش کشید.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}
ارتش لرد [[اورموند های‌تاور]] به همراه شاهزاده [[دارون تارگرین (پسر ویسریس تارگرین اول)|دارون]] و اژدهایش [[تساریون]] آرام‌آرام به سوی [[بارانداز پادشاه]] پیشروی کرد و هر جا نیروهای وفادار به [[رینيرا تارگرین]] را یافت، شکست داد. هنگام [[محاصره لانگ‌تیبل]]، شاهزاده [[مایلور تارگرین]] و محافظش، سر [[ریکارد ثورن]]، توسط جمعیتی از هواداران رینيرا در [[بیتربریج]] شناسایی شدند. مردم هجوم آوردند و در نزاعی خونین، پسر خردسال سه‌ساله را تکه‌تکه کردند. دارون که خشمگین شده بود، شهر را با [[غارت بیتربریج]] به آتش کشید.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}
در همین حال، شاهدخت [[جهیرا تارگرین]] همراه با سر [[ویلیس فِل]] به سلامت به [[استورمز اند]] رسید.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سلطنت کوتاه و غم‌انگیز اگان دوم}}
در همین حال، شاهدخت [[جهیرا تارگرین]] همراه با سر [[ویلیس فِل]] به سلامت به [[استورمز اند]] رسید.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سلطنت کوتاه و غم‌انگیز اگان دوم}}


خط ۲۷۸: خط ۲۸۰:
هرچند در [[نبرد اول تامبلتون]] لرد اورموند و پسرعمویش سر [[بریندون های‌تاور]] به دست [[رادریک داستین|رادی ویرانگر]] کشته شدند (که خود نیز مرگبار زخمی شد)، اما سپاه های‌تاور همچنان دست بالا را داشت. اژدهایان [[ورمیثور]]، [[سیلور وینگ]] و [[تساریون]] آتش بر شهر ریختند و تامبلتون را به‌طور وحشیانه‌ای ویران کردند.
هرچند در [[نبرد اول تامبلتون]] لرد اورموند و پسرعمویش سر [[بریندون های‌تاور]] به دست [[رادریک داستین|رادی ویرانگر]] کشته شدند (که خود نیز مرگبار زخمی شد)، اما سپاه های‌تاور همچنان دست بالا را داشت. اژدهایان [[ورمیثور]]، [[سیلور وینگ]] و [[تساریون]] آتش بر شهر ریختند و تامبلتون را به‌طور وحشیانه‌ای ویران کردند.


وقتی خبر خیانت دو بذر اژدها به رینيرا رسید، او دستور داد دروازه‌های [[کینگز لندینگ]] بسته شود. خیانت دو خیانتکار باعث شد اعضای [[شورای سیاه]] به وفاداری [[ادام ولاریون]] و [[نتلز]] هم مشکوک شوند. با وجود دفاع لرد [[کورلیس ولاریون]]، رینيرا دستور دستگیری هر دو را داد. اما کورلیس پنهانی ادام را آگاه کرد و او بر پشت [[سی‌اسموک]] گریخت. همین امر باعث شد خود کورلیس به زندان افتاد.
وقتی خبر خیانت دو بذر اژدها به رینيرا رسید، او دستور داد دروازه‌های [[بارانداز پادشاه]] بسته شود. خیانت دو خیانتکار باعث شد اعضای [[شورای سیاه]] به وفاداری [[ادام ولاریون]] و [[نتلز]] هم مشکوک شوند. با وجود دفاع لرد [[کورلیس ولاریون]]، رینيرا دستور دستگیری هر دو را داد. اما کورلیس پنهانی ادام را آگاه کرد و او بر پشت [[سی‌اسموک]] گریخت. همین امر باعث شد خود کورلیس به زندان افتاد.


در همین زمان، هرج‌ومرج هم کینگز لندینگ و هم تامبلتون را فرا گرفت. سر [[هوبِرت های‌تاور]] کوشید فرماندهی سپاه سبز را برعهده بگیرد، اما ناتوان بود. دارون فرمان توقف غارت را صادر کرد، ولی کارساز نشد. اُلف سفید رؤیای حکومت بر [[های‌گاردن]] را در سر داشت و هیو چکش به فکر تاج پادشاهی افتاد. ارتش سبز، بی‌رهبر و سرشار از فرار سربازان، هر روز ضعیف‌تر می‌شد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}
در همین زمان، هرج‌ومرج هم بارانداز پادشاه و هم تامبلتون را فرا گرفت. سر [[هوبِرت های‌تاور]] کوشید فرماندهی سپاه سبز را برعهده بگیرد، اما ناتوان بود. دارون فرمان توقف غارت را صادر کرد، ولی کارساز نشد. اُلف سفید رؤیای حکومت بر [[های‌گاردن]] را در سر داشت و هیو چکش به فکر تاج پادشاهی افتاد. ارتش سبز، بی‌رهبر و سرشار از فرار سربازان، هر روز ضعیف‌تر می‌شد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}
=== سقوط دراگون استون ===
=== سقوط دراگون استون ===
هم‌زمان با رخدادهای [[نبرد اول تامبلتون|تامبلتون اول]]، کشتی بازرگانی ''[[نِساریا]]'' که از مسیر خود در اثر طوفان منحرف شده بود، برای تعمیر و تدارکات در [[دراگون‌استون]] توقف کرد. ملوانان هنگام گذر از کنار [[دراگون‌مانت]]، دو اژدها را در حال نبرد دیدند. روز بعد، ماهیگیران محلی بقایای سوخته و شکستهٔ [[گرِی گوست]] را یافتند و قلعه‌بان [[رابرت کوینس]]، [[کانیبال (اژدها)|کانیبال]] را عامل مرگ او دانست.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}
هم‌زمان با رخدادهای [[نبرد اول تامبلتون|تامبلتون اول]]، کشتی بازرگانی ''[[نِساریا]]'' که از مسیر خود در اثر طوفان منحرف شده بود، برای تعمیر و تدارکات در [[دراگون‌استون]] توقف کرد. ملوانان هنگام گذر از کنار [[دراگون‌مانت]]، دو اژدها را در حال نبرد دیدند. روز بعد، ماهیگیران محلی بقایای سوخته و شکستهٔ [[گرِی گوست]] را یافتند و قلعه‌بان [[رابرت کوینس]]، [[کانیبال (اژدها)|کانیبال]] را عامل مرگ او دانست.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}


اما حقیقت این بود که لرد [[لاریس استرانگ]] شاه [[اگان تارگرین دوم]] را در جریان [[سقوط کینگز لندینگ]] پنهانی به دراگون‌استون برده بود و اندکی بعد، [[سان‌فایر]] اربابش را یافته بود. در واقع سان‌فایر بود که گری گوست را کشته بود، نه کانیبال. اژدها و سوارش بار دیگر به پرواز درآمدند و در این مدت، حامیان اگان در جزیره متحدانی یافتند که از رینيرا دل خوشی نداشتند.
اما حقیقت این بود که لرد [[لاریس استرانگ]] شاه [[اگان تارگرین دوم]] را در جریان [[سقوط بارانداز پادشاه]] پنهانی به دراگون‌استون برده بود و اندکی بعد، [[سان‌فایر]] اربابش را یافته بود. در واقع سان‌فایر بود که گری گوست را کشته بود، نه کانیبال. اژدها و سوارش بار دیگر به پرواز درآمدند و در این مدت، حامیان اگان در جزیره متحدانی یافتند که از رینيرا دل خوشی نداشتند.


دفاعیات دراگون‌استون بسیار ضعیف بود و دژ به‌راحتی سقوط کرد. رابرت کوینس به دست سر [[آلفرد برووم]] کشته شد؛ کسی که از اینکه به‌عنوان قلعه‌بان انتخاب نشده بود، خشمگین بود. شاهدخت [[بیلا تارگرین]]، دختر شاهزاده [[دیمون تارگرین]]، کوشید با [[مون‌دانسر]] بگریزد. سان‌فایر با آتش چشمان مون‌دانسر را کور کرد و سرانجام هر دو اژدها به زمین افتادند. مون‌دانسر کشته شد و بیلا، سوزانده و زخمی، اسیر گشت.
دفاعیات دراگون‌استون بسیار ضعیف بود و دژ به‌راحتی سقوط کرد. رابرت کوینس به دست سر [[آلفرد برووم]] کشته شد؛ کسی که از اینکه به‌عنوان قلعه‌بان انتخاب نشده بود، خشمگین بود. شاهدخت [[بیلا تارگرین]]، دختر شاهزاده [[دیمون تارگرین]]، کوشید با [[مون‌دانسر]] بگریزد. سان‌فایر با آتش چشمان مون‌دانسر را کور کرد و سرانجام هر دو اژدها به زمین افتادند. مون‌دانسر کشته شد و بیلا، سوزانده و زخمی، اسیر گشت.
خط ۳۰۲: خط ۳۰۴:
کارکسس نیمه‌جان خود را به زیر دیوارهای [[هارنهال]] کشاند و همان‌جا جان داد. وگار نیز در آب مرد و سال‌ها بعد با استخوان‌های ایموند که هنوز به زین زنجیر شده و شمشیر در کاسهٔ چشمش فرو رفته بود، یافت شد. اما جسد دیمون هرگز پیدا نشد؛ همین باعث شد آوازخوان‌ها بگویند او زنده مانده و واپسین روزهایش را در کنار نتلز گذرانده است. این نبرد در روز بیست‌ودوم ماه پنجم سال {{تاریخ|130}} رخ داد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}
کارکسس نیمه‌جان خود را به زیر دیوارهای [[هارنهال]] کشاند و همان‌جا جان داد. وگار نیز در آب مرد و سال‌ها بعد با استخوان‌های ایموند که هنوز به زین زنجیر شده و شمشیر در کاسهٔ چشمش فرو رفته بود، یافت شد. اما جسد دیمون هرگز پیدا نشد؛ همین باعث شد آوازخوان‌ها بگویند او زنده مانده و واپسین روزهایش را در کنار نتلز گذرانده است. این نبرد در روز بیست‌ودوم ماه پنجم سال {{تاریخ|130}} رخ داد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}
=== یورش به دراگون‌پیت ===
=== یورش به دراگون‌پیت ===
در [[کینگز لندینگ]]، ناوگان خاندان [[ولاریون]] که بیش از نیمی از ارتش را از [[دراگون‌استون]] همراه آورده بود، با شنیدن خبر زندانی شدن لرد [[کورلیس ولاریون]] در سیاه‌چال، ملکه [[رینيرا تارگرین]] را رها کرد. باقی‌ماندهٔ سپاه نیز دیگر قابل اعتماد نبودند.
در [[بارانداز پادشاه]]، ناوگان خاندان [[ولاریون]] که بیش از نیمی از ارتش را از [[دراگون‌استون]] همراه آورده بود، با شنیدن خبر زندانی شدن لرد [[کورلیس ولاریون]] در سیاه‌چال، ملکه [[رینيرا تارگرین]] را رها کرد. باقی‌ماندهٔ سپاه نیز دیگر قابل اعتماد نبودند.


در همان روز، ملکه [[هلاِنا تارگرین]] خود را از [[مایگورز هولدفست]] به بیرون افکند و بر نیزه‌های خندق فرود آمد و کشته شد. بسیاری از مردم باور داشتند او به دست سر [[لوتور لارگنت]] از [[طلایی‌جامگان]] کشته شده است. اژدهایش، [[دریم‌فایر]]، با غرش برخاست و دو زنجیرش را شکست.
در همان روز، ملکه [[هلاِنا تارگرین]] خود را از [[مایگورز هولدفست]] به بیرون افکند و بر نیزه‌های خندق فرود آمد و کشته شد. بسیاری از مردم باور داشتند او به دست سر [[لوتور لارگنت]] از [[طلایی‌جامگان]] کشته شده است. اژدهایش، [[دریم‌فایر]]، با غرش برخاست و دو زنجیرش را شکست.
خط ۳۰۸: خط ۳۱۰:
[[پرونده:Hobbthehewer.png|بندانگشتی|چپ|400px|[[هاب هیوِر]]، اثر اشلی هانتر رایس ©]]
[[پرونده:Hobbthehewer.png|بندانگشتی|چپ|400px|[[هاب هیوِر]]، اثر اشلی هانتر رایس ©]]


همان شب [[شورش کینگز لندینگ (رقص اژدهایان)|شورش]]ی در شهر آغاز شد. لوتور همراه با پانصد طلایی‌جامگان برای سرکوب آن به [[میدان کفاشان]] رفت، اما او و بسیاری از مردانش به دست ده‌ها هزار شورشی کشته شدند. یک شوالیهٔ ولگرد به نام سر [[پرکین فلی]]، شاگردش [[تریستین تروفایر]] را به‌عنوان پسر حرامزادهٔ شاه [[ویسریس تارگرین اول]] معرفی کرد و بر سر او تاج نهاد. پرکین به همهٔ هوادارانش مقام شوالیه داد و بدین ترتیب بسیاری به سپاهش پیوستند. فردای آن روز، بخشی از شهر آرام شد، اما هرج‌ومرج در دیگر محلات ادامه یافت.
همان شب [[شورش بارانداز پادشاه (رقص اژدهایان)|شورش]]ی در شهر آغاز شد. لوتور همراه با پانصد طلایی‌جامگان برای سرکوب آن به [[میدان کفاشان]] رفت، اما او و بسیاری از مردانش به دست ده‌ها هزار شورشی کشته شدند. یک شوالیهٔ ولگرد به نام سر [[پرکین فلی]]، شاگردش [[تریستین تروفایر]] را به‌عنوان پسر حرامزادهٔ شاه [[ویسریس تارگرین اول]] معرفی کرد و بر سر او تاج نهاد. پرکین به همهٔ هوادارانش مقام شوالیه داد و بدین ترتیب بسیاری به سپاهش پیوستند. فردای آن روز، بخشی از شهر آرام شد، اما هرج‌ومرج در دیگر محلات ادامه یافت.


وقتی خبر [[خیانت میدن‌پول]] و گریز [[نتلز]] رسید، رینيرا کلاغ‌هایی به [[وینترفل]] و [[اری]] فرستاد و درخواست کمک کرد. در همین حال، پرکین و تروفایر نیرو گرفتند. شب بعد، [[دروازه شاه]] و [[دروازه شیر]] به دست شورشیان گشوده شد؛ طلایی‌جامگانِ دروازه شاه گریخته بودند و نگهبانان دروازه شیر هم به شورشیان پیوستند. با سقوط [[دروازه رودخانه]]، سه دروازه از هفت دروازه شهر در اختیار دشمن افتاد.
وقتی خبر [[خیانت میدن‌پول]] و گریز [[نتلز]] رسید، رینيرا کلاغ‌هایی به [[وینترفل]] و [[اری]] فرستاد و درخواست کمک کرد. در همین حال، پرکین و تروفایر نیرو گرفتند. شب بعد، [[دروازه شاه]] و [[دروازه شیر]] به دست شورشیان گشوده شد؛ طلایی‌جامگانِ دروازه شاه گریخته بودند و نگهبانان دروازه شیر هم به شورشیان پیوستند. با سقوط [[دروازه رودخانه]]، سه دروازه از هفت دروازه شهر در اختیار دشمن افتاد.
خط ۳۲۳: خط ۳۲۵:
مشاوران رینيرا پذیرفتند که شهر از دست رفته است. او را قانع کردند که فردا از [[دروازه اژدها]] خارج شود و به [[داسکندیل]] بگریزد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا سرنگون‌شده}}
مشاوران رینيرا پذیرفتند که شهر از دست رفته است. او را قانع کردند که فردا از [[دروازه اژدها]] خارج شود و به [[داسکندیل]] بگریزد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا سرنگون‌شده}}
=== نبرد دوم تامبلتون ===  
=== نبرد دوم تامبلتون ===  
خبر آشوب در [[کینگز لندینگ]] به [[تامبلتون]] رسید و باعث شد ارتش [[های‌تاور]] تصمیم بگیرد به سوی شهر حرکت کند. اما سر [[هوبِرت های‌تاور]] مردد بود و [[دو خیانتکار]] ــ [[هیو چکش]] و [[اُلف سفید]] ــ تا زمانی که خواسته‌هایشان برآورده نمی‌شد، از همکاری سر باز زدند.
خبر آشوب در [[بارانداز پادشاه]] به [[تامبلتون]] رسید و باعث شد ارتش [[های‌تاور]] تصمیم بگیرد به سوی شهر حرکت کند. اما سر [[هوبِرت های‌تاور]] مردد بود و [[دو خیانتکار]] ــ [[هیو چکش]] و [[اُلف سفید]] ــ تا زمانی که خواسته‌هایشان برآورده نمی‌شد، از همکاری سر باز زدند.


با کشته شدن [[ایموند تارگرین]] و ناپدید بودن شاه [[اگان تارگرین دوم]]، سبزها بی‌رهبر ماندند. شاهزاده [[دارون تارگرین (پسر ویسریس تارگرین اول)|دارون]] نفر بعدی در صف جانشینی بود و برخی خواستار اعلام او به‌عنوان [[شاهزاده دراگون‌استون]] یا حتی پادشاه شدند. اما لرد [[هیو چکش]] مدعی تاج و تخت برای خود شد، زیرا بزرگ‌ترین و مسن‌ترین اژدهای زنده، [[ورمیثور]]، را در اختیار داشت که سه برابر اژدهای دارون، [[تساریون]]، بود. [[اُلف سفید]] نیز با او همراه شد.
با کشته شدن [[ایموند تارگرین]] و ناپدید بودن شاه [[اگان تارگرین دوم]]، سبزها بی‌رهبر ماندند. شاهزاده [[دارون تارگرین (پسر ویسریس تارگرین اول)|دارون]] نفر بعدی در صف جانشینی بود و برخی خواستار اعلام او به‌عنوان [[شاهزاده دراگون‌استون]] یا حتی پادشاه شدند. اما لرد [[هیو چکش]] مدعی تاج و تخت برای خود شد، زیرا بزرگ‌ترین و مسن‌ترین اژدهای زنده، [[ورمیثور]]، را در اختیار داشت که سه برابر اژدهای دارون، [[تساریون]]، بود. [[اُلف سفید]] نیز با او همراه شد.
خط ۳۳۷: خط ۳۳۹:
با وجود پیروزی، نیروهای ریورلندز نتوانستند شهر را تصرف کنند. دروازه‌های تامبلتون بسته بود و بدون اژدها یا تجهیزات محاصره، ناچار شدند غنایم را بردارند و عقب‌نشینی کنند. تنها یک اژدها در شهر باقی ماند: [[سیلور وینگ]].
با وجود پیروزی، نیروهای ریورلندز نتوانستند شهر را تصرف کنند. دروازه‌های تامبلتون بسته بود و بدون اژدها یا تجهیزات محاصره، ناچار شدند غنایم را بردارند و عقب‌نشینی کنند. تنها یک اژدها در شهر باقی ماند: [[سیلور وینگ]].


برای رهایی از اُلف سفید، هوبرت جامی از [[شراب طلایی آربور]] زهرآلود نوشید و او را هم به کام مرگ برد. بی‌رهبر شدن سبزها و نبود سواری برای سیلور وینگ، سبب شد لرد پیک سپاه را به عقب‌نشینی فرمان دهد. بدین ترتیب [[کینگز لندینگ]] از خطر سقوط به دست سبزها نجات یافت.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا سرنگون‌شده}}
برای رهایی از اُلف سفید، هوبرت جامی از [[شراب طلایی آربور]] زهرآلود نوشید و او را هم به کام مرگ برد. بی‌رهبر شدن سبزها و نبود سواری برای سیلور وینگ، سبب شد لرد پیک سپاه را به عقب‌نشینی فرمان دهد. بدین ترتیب [[بارانداز پادشاه]] از خطر سقوط به دست سبزها نجات یافت.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا سرنگون‌شده}}
===  مرگ رینیرا ===  
===  مرگ رینیرا ===  
ملکه [[رینيرا تارگرین]] همراه با پسرش [[اگان تارگرین سوم|اگان جوان]] از [[کینگز لندینگ]] به [[دراگون‌استون]] گریخت. او گمان می‌کرد دژ همچنان در دست وفادارانش است، اما به دام افتاد. دروازه‌ها بسته شد و او در درون قلعه با شاه [[اگان تارگرین دوم]] و [[سان‌فایر]] روبه‌رو شد.
ملکه [[رینيرا تارگرین]] همراه با پسرش [[اگان تارگرین سوم|اگان جوان]] از [[بارانداز پادشاه]] به [[دراگون‌استون]] گریخت. او گمان می‌کرد دژ همچنان در دست وفادارانش است، اما به دام افتاد. دروازه‌ها بسته شد و او در درون قلعه با شاه [[اگان تارگرین دوم]] و [[سان‌فایر]] روبه‌رو شد.
در حضور پسرش، رینيرا به [[سان‌فایر]] خورانده شد. اگان دوم، پس از دیدن این صحنه، پسر را وارث و جانشین خود اعلام کرد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا سرنگون‌شده}}
در حضور پسرش، رینيرا به [[سان‌فایر]] خورانده شد. اگان دوم، پس از دیدن این صحنه، پسر را وارث و جانشین خود اعلام کرد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا سرنگون‌شده}}


===ماه سه پادشاه===  
===ماه سه پادشاه===  
پس از مرگ [[رینيرا تارگرین]]، آشوب در [[کینگز لندینگ]] ادامه یافت. سه مدعی مختلف برای تخت آهنین ظاهر شدند که هر کدام خود را پادشاه نامیدند:
پس از مرگ [[رینيرا تارگرین]]، آشوب در [[بارانداز پادشاه]] ادامه یافت. سه مدعی مختلف برای تخت آهنین ظاهر شدند که هر کدام خود را پادشاه نامیدند:


* یک پسر بچهٔ یتیم در محلهٔ فلی‌باتم که او را «[[شاه‌ملخ]]» می‌خواندند.
* یک پسر بچهٔ یتیم در محلهٔ فلی‌باتم که او را «[[شاه‌ملخ]]» می‌خواندند.
خط ۳۶۵: خط ۳۶۷:
هرچند جنگ‌های بزرگ پایان یافته بود، اما آثار ویرانیِ رقص اژدهایان باقی بود: هزاران کشته، زمین‌های سوخته، شهرهای ویران و خاندان‌هایی که به شدت ضعیف شده بودند.
هرچند جنگ‌های بزرگ پایان یافته بود، اما آثار ویرانیِ رقص اژدهایان باقی بود: هزاران کشته، زمین‌های سوخته، شهرهای ویران و خاندان‌هایی که به شدت ضعیف شده بودند.
===  ساعت گرگ ===  
===  ساعت گرگ ===  
پس از مرگ شاه [[اگان تارگرین دوم]]، نظم و آرامش شکننده‌ای در [[کینگز لندینگ]] برقرار شد. برای مدت شش ماه، [[لرد کرِیگن استارک]] از [[وینترفل]]، که با ارتشی بزرگ به نام «[[گرگ‌های زمستانی]]» به پایتخت آمده بود، قدرت را در دست گرفت.
پس از مرگ شاه [[اگان تارگرین دوم]]، نظم و آرامش شکننده‌ای در [[بارانداز پادشاه]] برقرار شد. برای مدت شش ماه، [[لرد کرِیگن استارک]] از [[وینترفل]]، که با ارتشی بزرگ به نام «[[گرگ‌های زمستانی]]» به پایتخت آمده بود، قدرت را در دست گرفت.


این دوره به «ساعت گرگ» معروف شد، زیرا استارک‌ها باور داشتند سپیده‌دم زمان گرگ است. کرِیگن به‌عنوان نگهبان قلمرو عمل کرد و دادگاهی به نام «[[دادگاه گرگ]]» برپا کرد. در این دادگاه، بسیاری از بزرگان سبز و سیاه که به خیانت، جنایت یا بی‌عدالتی متهم بودند، محاکمه شدند.
این دوره به «ساعت گرگ» معروف شد، زیرا استارک‌ها باور داشتند سپیده‌دم زمان گرگ است. کرِیگن به‌عنوان نگهبان قلمرو عمل کرد و دادگاهی به نام «[[دادگاه گرگ]]» برپا کرد. در این دادگاه، بسیاری از بزرگان سبز و سیاه که به خیانت، جنایت یا بی‌عدالتی متهم بودند، محاکمه شدند.
۱۲۴

ویرایش