دنریس تارگرین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۸۲: خط ۸۲:
دنریس به سمت پیات پری و ساحرین مشهور کارث تغییر جهت می دهد. او برخلاف نظر دوستان و مشاورینش می پذیرد تا از [[خانه ی نامیرایان]] (House of Undying) دیدن کند و بینشی از استادان سحر، [[نامیرایان]] (Undying Ones) را بجوید.{{رف|نش|40}} با وجود آنکه جورا و خون سوارانش التماس می کنند تا او را همراهی کنند، او اصرار دارد تنها وارد شود. دنی پس از دریافت دستورات از پیات پری، [[عصاره ی عصرگاهی]] (Shade of Evening) را می نوشد و وارد ساختمان می شود. در داخل دنی تعدادی رویا می بیند که از قرار معلوم از حوادث گذشته، حال و آینده ی [[وستروس]] حکایت دارند. هنگامی که نهایتا به تالار نامیرایان می رسد، نجواهایی می شنود که او را «مادر اژدهایان» خطاب کرده و پیشگویی می کند که او سه آتش خواهد افروخت، بر سه مرکب سوار خواهد شد و با سه خیانت مواجه خواهد شد. نامیرایان تعداد زیادی رویا به او نشان می دهند و سپس به او حمله می کنند، اما او با کمک دروگون خانه ی نامیرایان را نابود می کند.{{رف|نش|48}}
دنریس به سمت پیات پری و ساحرین مشهور کارث تغییر جهت می دهد. او برخلاف نظر دوستان و مشاورینش می پذیرد تا از [[خانه ی نامیرایان]] (House of Undying) دیدن کند و بینشی از استادان سحر، [[نامیرایان]] (Undying Ones) را بجوید.{{رف|نش|40}} با وجود آنکه جورا و خون سوارانش التماس می کنند تا او را همراهی کنند، او اصرار دارد تنها وارد شود. دنی پس از دریافت دستورات از پیات پری، [[عصاره ی عصرگاهی]] (Shade of Evening) را می نوشد و وارد ساختمان می شود. در داخل دنی تعدادی رویا می بیند که از قرار معلوم از حوادث گذشته، حال و آینده ی [[وستروس]] حکایت دارند. هنگامی که نهایتا به تالار نامیرایان می رسد، نجواهایی می شنود که او را «مادر اژدهایان» خطاب کرده و پیشگویی می کند که او سه آتش خواهد افروخت، بر سه مرکب سوار خواهد شد و با سه خیانت مواجه خواهد شد. نامیرایان تعداد زیادی رویا به او نشان می دهند و سپس به او حمله می کنند، اما او با کمک دروگون خانه ی نامیرایان را نابود می کند.{{رف|نش|48}}


پس از آن، مردم کارث بر علیه دنریس می شوند؛ در حالی که زارو می خواهد دنی و مردمش عمارت او را ترک کنند، شایعه می شود که ساحران علیه جان دنی توطئه می کنند. او درحالی که جایی برای رفتن ندارد، نهایتا پیشنهاد فرستاده ی سوم، کوایته را مد نظر قرار می دهد، که به او گفت برای فتح غرب باید به شرق برود.{{رف|نش|48}} دنی با جورا از اسکله ها بازدید می کند تا سفری دریایی به خارج از کارث بجوید. آنجا او متوجه دو غریبه می شود که او را دنبال می کنند. بنابراین او که حواسش پرت شده است، وقتی یک [[افسوس خورها|افسوس خور]] (Sorrowful Man) تلاش می کند تا او را با یک [[مانتیکور]] (Manticore) مسموم کند، بدون محافظ مانده است، اما یکی از آن غریبه ها مداخله کرده و مانتیکور را درست به موقع با عصایش می زند. دو مرد خود را معرفی می کنند: [[بلواس|بلواس نیرومند]] (Strong Belwas)، یک خواجه و مبارز پیشین چاله ها، و [[باریستان سلمی|آرستان ریش سفید]] (Arstan Whitebeard)، یک مرد [[وستروس]]ی مسن تر که به عنوان ملازم بلواس خدمت می کند. آن ها ادعا می کنند نمایندگان فرستاده شده از سوی [[ایلیریو موپتیس|وکیل ایلیریو]] (Magister Illyrio) هستند که با سه کشتی مامورند تا دنریس و گروهش را به پنتوس (Pentos) بازگردانند. دنی آن دو را به خدمتش می پذیرد و ادعای مالکیت آن سه کشتی و محموله شان را می کند. او کشتی ها را به افتخار سه اژدهایی که جدش [[اگان فاتح]] (Aegon the Conqueror) و دو خواهر-همسرش را به وستروس آوردند، ''[[ویگار (کشتی)|ویگار]]'' ''(Vhagar)''، ''[[مراکسس (کشتی)|مراکسس]] (Meraxes)'' و ''[[بالریون (کشتی)|بالریون]] (Balerion)'' می نامد. به این ترتیب دنی و همراهانش به سمت پنتوس بادبان می کشند.{{رف|نش|63}}
پس از آن، مردم کارث بر علیه دنریس می شوند؛ در حالی که زارو می خواهد دنی و مردمش عمارت او را ترک کنند، شایعه می شود که ساحران علیه جان دنی توطئه می کنند. او درحالی که جایی برای رفتن ندارد، نهایتا پیشنهاد فرستاده ی سوم، کوایته را مد نظر قرار می دهد، که به او گفت برای فتح غرب باید به شرق برود.{{رف|نش|48}} دنی با جورا از اسکله ها بازدید می کند تا سفری دریایی به خارج از کارث بجوید. آنجا او متوجه دو غریبه می شود که او را دنبال می کنند. بنابراین او که حواسش پرت شده است، وقتی یک [[افسوس خورها|افسوس خور]] (Sorrowful Man) تلاش می کند تا او را با یک [[مانتیکور]] (Manticore) مسموم کند، بدون محافظ مانده است، اما یکی از آن غریبه ها مداخله کرده و مانتیکور را درست به موقع با عصایش می زند. دو مرد خود را معرفی می کنند: [[بلواس|بلواس نیرومند]] (Strong Belwas)، یک خواجه و مبارز پیشین چاله ها، و [[باریستان سلمی|آرستان ریش سفید]] (Arstan Whitebeard)، یک مرد [[وستروس]]ی مسن تر که به عنوان ملازم بلواس خدمت می کند. آن ها ادعا می کنند نمایندگان فرستاده شده از سوی [[ایلیریو موپاتیس|وکیل ایلیریو]] (Magister Illyrio) هستند که با سه کشتی مامورند تا دنریس و گروهش را به پنتوس (Pentos) بازگردانند. دنی آن دو را به خدمتش می پذیرد و ادعای مالکیت آن سه کشتی و محموله شان را می کند. او کشتی ها را به افتخار سه اژدهایی که جدش [[اگان فاتح]] (Aegon the Conqueror) و دو خواهر-همسرش را به وستروس آوردند، ''[[ویگار (کشتی)|ویگار]]'' ''(Vhagar)''، ''[[مراکسس (کشتی)|مراکسس]] (Meraxes)'' و ''[[بالریون (کشتی)|بالریون]] (Balerion)'' می نامد. به این ترتیب دنی و همراهانش به سمت پنتوس بادبان می کشند.{{رف|نش|63}}


=== یورش شمشیرها ===
=== یورش شمشیرها ===
خط ۱۳۳: خط ۱۳۳:


== نقل قول ها درباره ی دنریس ==
== نقل قول ها درباره ی دنریس ==
{{نقل قول|اون بچه ی ترسیده که تو [[عمارت ایلیریو|عمارت من]] پناه گرفته بود، در [[دریای دوتراکی]] مرد و از خون و آتش دوباره متولد شد. این ملکه ی اژدها که اسم اونو داره، یه [[خاندان تارگرین|تارگرین]] واقعیه.{{رف|ربا|5}}|[[ایلیریو موپتیس]]}}
{{نقل قول|اون بچه ی ترسیده که تو [[عمارت ایلیریو|عمارت من]] پناه گرفته بود، در [[دریای دوتراکی]] مرد و از خون و آتش دوباره متولد شد. این ملکه ی اژدها که اسم اونو داره، یه [[خاندان تارگرین|تارگرین]] واقعیه.{{رف|ربا|5}}|[[ایلیریو موپاتیس]]}}
{{نقل قول|خون [[اگان تارگرین اول|اگان اژدها]] در رگ های اون جریان داره.{{رف|ربا|5}}|[[ایلیریو موپتیس]]}}
{{نقل قول|خون [[اگان تارگرین اول|اگان اژدها]] در رگ های اون جریان داره.{{رف|ربا|5}}|[[ایلیریو موپاتیس]]}}
{{نقل قول|اگه دنریس چیزی بیش از دختری جوان و دلنشین نباشه، [[تخت آهنین]] اونو به تکه های جوان و دلنشین می بره.{{رف|ربا|5}}|[[تیریون لنیستر]]}}
{{نقل قول|اگه دنریس چیزی بیش از دختری جوان و دلنشین نباشه، [[تخت آهنین]] اونو به تکه های جوان و دلنشین می بره.{{رف|ربا|5}}|[[تیریون لنیستر]]}}
{{نقل قول|دنریس تارگرین دیگه یه دوشیزه نیست. اون بیوه ی یه [[کال دروگو|کال دوتراکی]]ه، مادر اژدهایان و غارتگر شهرهاست، یه [[اگان تارگرین اول|اگان فاتح]] دیگه با پستان ...{{رف|ربا|22}}|[[تیریون لنیستر]]}}
{{نقل قول|دنریس تارگرین دیگه یه دوشیزه نیست. اون بیوه ی یه [[کال دروگو|کال دوتراکی]]ه، مادر اژدهایان و غارتگر شهرهاست، یه [[اگان تارگرین اول|اگان فاتح]] دیگه با پستان ...{{رف|ربا|22}}|[[تیریون لنیستر]]}}