۲٬۱۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
او یکی از شخصیت های اصلی (POV) در کتاب اول است. نقش ادارد استارک در سریال توسط شاون بین (Sean Bean) بازی شد.<ref>http://www.imdb.com/title/tt0944947/fullcredits#cast</ref> | او یکی از شخصیت های اصلی (POV) در کتاب اول است. نقش ادارد استارک در سریال توسط شاون بین (Sean Bean) بازی شد.<ref>http://www.imdb.com/title/tt0944947/fullcredits#cast</ref> | ||
==شخصیت و ظاهر== | ==شخصیت و ظاهر== | ||
ادارد در دهه سوم زندگی خود به سر می برد. صورتی کشیده، موهایی تیره و چشمانی خاکستری رنگ دارد.{{رف|بتت|1}} چند تار خاکستری بین ریش های کوتاهش به چشم می خورد. چشم های خاکستری تیره اش نشان از حالت روحی او دارد، وقتی ملایم است، مه آلود و وقتی خشک و سرد باشد، مثل سنگ به نظر می آیند.{{رف|نش|32}} در میان دشمنانش به داشتن چشمانی سرد شهرت دارد و آنان این طور تصور می کنند که این چشم ها نمایانگر قلب یخ زده او هستند.{{رف|نش|27}} جیمی لنیستر (Jaime Lannister) چشم های ادارد و روس بولتون (Roose Bolton) را شبیه هم می داند.{{رف|یش|31}} ادارد به اندازه ی برادرش، برندون (Brandon) خوش قیافه و تنومند نیست.{{رف|یش|45}} با وجود این که شخصیت آرام او به سردی و غرور تعبیر می شود، وی با روحیه شرافت و عدالت طلبی شناخته می شود و در نظر افراد خانواده اش فردی مهربان است. | ادارد در دهه سوم زندگی خود به سر می برد. صورتی کشیده، موهایی تیره و چشمانی خاکستری رنگ دارد.{{رف|بتت|1}} چند تار خاکستری بین ریش های کوتاهش به چشم می خورد. چشم های خاکستری تیره اش نشان از حالت روحی او دارد، وقتی ملایم است، مه آلود و وقتی خشک و سرد باشد، مثل سنگ به نظر می آیند.{{رف|نش|32}} در میان دشمنانش به داشتن چشمانی سرد شهرت دارد و آنان این طور تصور می کنند که این چشم ها نمایانگر قلب یخ زده او هستند.{{رف|نش|27}} [[جیمی لنیستر]] (Jaime Lannister) چشم های ادارد و [[روس بولتون]] (Roose Bolton) را شبیه هم می داند.{{رف|یش|31}} ادارد به اندازه ی برادرش، [[برندون استارک|برندون]] (Brandon) خوش قیافه و تنومند نیست.{{رف|یش|45}} با وجود این که شخصیت آرام او به سردی و غرور تعبیر می شود، وی با روحیه شرافت و عدالت طلبی شناخته می شود و در نظر افراد خانواده اش فردی مهربان است. | ||
==گذشته== | ==گذشته== | ||
=== دوران جوانی === | === دوران جوانی === | ||
ادارد از هشت سالگی به همراه رابرت | ادارد از هشت سالگی به همراه [[رابرت باراتیون]] نزد [[جان ارن]] (Jon Arryn) در [[ایری]] (Eyrie) پرورش یافت.{{رف|بتت|6}} ند رابطه ی صمیمانه ای با رابرت داشت و به تدریج جان ارن را به عنوان پدری دوم پذیرفته بود. پدر ند، [[ریکارد استارک|ریکارد]] (Rickard) و برادرش [[برندون استارک|برندون]] (Brandon) به دنبال قضیه ربوده شدن احتمالی [[لیانا استارک]] (Lyanna Stark) توسط پرنس [[ریگار تارگرین|ریگار]] (Prince Rhaegar)، به دستور شاه [[ایریس تارگرین دوم|ایریس دوم]] (Aerys II) اعدام شدند. وی پس از آن به جان ارن دستور داد تا سرهای دو شخص تحت نظارتش را بفرستد. جان ارن با این دستور مخالفت کرد و در مقابل شورشی به راه انداخت. | ||
=== شورش رابرت === | === شورش رابرت === | ||
با مرگ پدر و برادر ند، وی هم اکنون لرد وینترفل شده بود. او قصد داشت با افزایش | با مرگ پدر و برادر ند، وی هم اکنون لرد [[وینترفل]] شده بود. او قصد داشت با افزایش نیروهای خود به شورش بپیوندد. اما رسیدن به شمال از طریق [[ویل]] کاری دشوار بود، چرا که [[گال تاون]] (Gulltown)، بندرگاه مرکزی ویل، هنوز وفادار به تخت آهنین بود. ند ناگزیر بود با گذر از کوه ها به [[فینگرز]] (Fingers) رفته و در آنجا ماهیگیری را اجیر کند تا او را با قایق به [[وایت هاربر]] (White Harbor) برساند. ولی آنها در [[بایت]] (Bite) گرفتار طوفان شدند و ماهیگیر غرق شد. با این وجود دختر ماهیگیر موفق شد ند را تا جزایر [[سه خواهر]] (Three Sisters) برساند. وقتی ند به [[سیسترتون]] (Sisterton) رسید، یکی از استادان اصرار ورزید که [[خاندان بارل|لرد بارل]] (Lord Borrell) سر ند را به شاه ایریس تحویل دهد ولی لرد بارل که اطلاع داشت جان ارن و رابرت برتیون در همین اثنا گال تاون را تسخیر کرده اند، در این که چه کسی برنده ی این کشمکش خواهد شد، مردد بود. به این ترتیب او گذاشت تا ند به وایت هاربر برود و در مقابله با خطر شکست در شورش از او خواست تا اقامتش در سیسترتون را مخفی نگه دارد.{{رف|ربا|9}} ند بعد از این که نیرو جمع کرد، به جنوب تاخت تا به جنگ رابرت بپیوندد و زمانی به آنجا رسید که [[نبرد ناقوس ها]] (Battle of the Bells) شرایط را زیر و رو کرد. او سپس به [[ریورران]] رفت تا با [[کتلین تالی]](Catelyn Tully) که نامزد برادرش، برندون، بود، ازدواج کند. جان ارن در همان مراسم با [[لایسا تالی|لایسا]] (Lysa)، خواهر کتلین، ازدواج کرد. این دو ازدواج هم زمان، [[خاندان تالی]] (House Tully) را موظف کرد تا به شورشیان بپیوندند.{{رف|بتت|2}} | ||
شورشیان در نبرد | شورشیان در [[نبرد ترایدنت]] (Battle of the Trident) که در آن رابرت پرنس [[ریگار تارگرین]] (Rhaegar Targaryen) را در نبردی تن به تن به قتل رساند، پیروزی خود را قطعی کردند. از آن جایی که رابرت به دست ریگار زخمی شده بود، تعقیب بازماندگان لشکر ایریس تا [[بارانداز پادشاه]] (King’s Landing) به عهده ی ادارد افتاد. وقتی به آنجا رسید که نیروهای [[تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister) شهر را غارت کرده بودند. ادارد در طول شورش [[خاندان لنیستر]] (House Lannister) را خوار و پست شمرد، از این که لرد تایوین آشکارانه و مدت زمانی طولانی بی طرف ماند تا در نهایت به گروه برنده بپیوندد. این تحقیر زمانی افزایش یافت که ادارد فهمید لرد تایوین با حیله و نیرنگ شهر را فتح کرده است و مردانش همسر و فرزندان ریگار را به وحشیانه ترین طریق کشته اند. علاوه بر آن، زمانی که ادارد به آنجا رسید پرچم لنیستر در [[قلعه سرخ]] (Red Keep) برافراشته شده بود و وقتی به سوی تخت آهنین میرفت تا رابرت را مدعی تاج و تخت اعلام کند، شاه کش، سر [[جیمی لنیستر]] را نشسته بر روی آن و جسد شاه ایریس را روی پله های پایین تخت آهنین، یافت. همه ی این ها سوءظن ادارد نسبت به اهداف جاه طلبانه ی لنیسترها را بیشتر برانگیخت. او احساس میکرد نحوه ی تسخیر بارانداز پادشاه، قیام رابرت را ناشرافتمندانه جلوه داد. وقتی که رابرت به شهر رسید، ادارد از این که او در این عذاب وجدان او شریک نشد، از او ناامید گردید، به ویژه این که از قتل فرزندان ریگار حمایت کرد. او همچنین توصیه ی ادارد را درباره ی این که سر جیمی باید به جرم شکستن سوگندش نسبت به حفاظت از پادشاه به عنوان یکی از شوالیه های [[گارد پادشاه]] (Kingsguard)، به [[نگهبانان شب]] بپیوندد، رد کرد .اختلافات آن ها در مورد این موارد شکافی موقت در روابط ادارد و رابرت ایجاد کرد که حتی جان ارن نیز قادر به ترمیم آن نبود.{{رف|بتت|2}}{{رف|بتت|21}}{{رف|یش|36}} | ||
ادارد رابرت را در بارانداز پادشاه تنها گذاشت و به استورمز اند (Storm’s End) رفت و در آنجا محاصره ی قلعه | ادارد رابرت را در بارانداز پادشاه تنها گذاشت و به [[استورمز اند]] (Storm’s End) رفت و در آنجا [[محاصره ی استورمز اند|محاصره ی قلعه]] را از میان برداشت. سپس به [[دورن]] (Dorne) سفر کرد تا خواهرش لیانا را که ظاهرا در [[برج سرور]] (Tower of Joy) زندانی بود، آزاد کند. وقتی ادارد با ۶ تن از همراهانش به قلعه رسید، دریافت که آنجا توسط سه تن از اعضای محافظین پادشاه، شامل سر [[آرتور دین]] (Arthur Dayne) محافظت می شود. نتیجه درگیری پیش آمده مرگ همه ی افراد هردو طرف غیر از ادارد و [[هاولند رید]] (Howland Reed) شد. متاسفانه، وقتی ادارد لیانا را پیدا کرد که در حال مرگ بود. قبل از مرگش قولی از ادارد گرفت که ظاهرا هیچ گاه آن را با کسی در میان نگذاشت. این حادثه برای همیشه مایه عذاب و رنج ادارد واقع شد. با این وجود اندوه مشترک از دست دادن لیانا موجب شد تا ادارد با دوستش و هم اکنون شاه رابرت اول تجدید دوستی نماید.{{رف|بتت|12}} | ||
=== لرد وینترفل === | === لرد وینترفل === | ||
ادارد در حالی که فرزند حرامزاده اش، جان اسنو (Jon Snow) را به همراه داشت، به خانه اش، وینترفل (Winterfell) بازگشت. این قضیه موجب ایجاد اختلافاتی در رابطه اش با همسرش، کتلین، شد. ادارد او را از صحبت درباره ی هویت جان منع کرد. زمانی که لیدی کتلین این شایعه که مادر این پسر، آشارا دین (Ashara Dayne)، اصیل زاده ی دورنی | ادارد در حالی که فرزند حرامزاده اش، [[جان اسنو]] (Jon Snow) را به همراه داشت، به خانه اش، وینترفل (Winterfell) بازگشت. این قضیه موجب ایجاد اختلافاتی در رابطه اش با همسرش، کتلین، شد. ادارد او را از صحبت درباره ی هویت جان منع کرد. زمانی که لیدی کتلین این شایعه که مادر این پسر، [[آشارا دین]] (Ashara Dayne)، اصیل زاده ی دورنی می باشد را با همسرش در میان گذاشت، او با لحنی خشن جواب داد که او همخونش است و این تنها چیزی است که باید بداند. به دنبال آن، وی همه ی شایعه ها در مورد آشارا را ساکت نمود. لرد [[ادریک دین]] (Edric Dayne)، باور داشت که مادر فرزند به جای عمه اش آشارا، زنی به اسم [[وایلا]] (Wylla) بود که به [[خاندان دین]] (House Dayne) خدمت میکرد و مدتی دایه ی ادریک بود.{{رف|یش|43}} همچنین وقتی که پادشاه رابرت درباره مادر فرزند حرام زاده ی ادارد پرسید، او به اسم وایلا اشاره کرد.{{رف|بتت|12}} اگرچه [[گودریک بارل]] (Godric Borrell) ادعا میکرد که دختر آن ماهیگیر که ند را به فینگرز رساند، مادر جان اسنو است.{{رف|ربا|9}} | ||
ند ۱۵ سال بعد را به عنوان لرد وینترفل گذراند. وظیفه ای که هیچ گاه انتظارش را نداشت و توانایی انجام آن را در خود نمی دید. او به ندرت سرزمین هایش را ترک میکرد و خود را درگیر دسیسه های پیچیده دربار جنوب نمی کرد. ند با وجود پرچمداران وفاداراش با بعضی مشکلات که به سرعت رخ می دادند مواجه میشد. مانند وقتی که لرد جورا مورمونت (Jorah Mormont) را به جرم معامله با برده فروشان تبعید کرد. یک بار که شمال را ترک کرد برای جنگ همراه با رابرت بود و بار دیگر برای کمک به او در سرکوب عصیان گریجوی (Greyjoy Rebellion). بعد از احاطه ی قطعی پایک و تسلیم شدن بالون گریجوی (Balon Greyjoy)، ادارد پسر لرد بالون، | ند ۱۵ سال بعد را به عنوان لرد وینترفل گذراند. وظیفه ای که هیچ گاه انتظارش را نداشت و توانایی انجام آن را در خود نمی دید. او به ندرت سرزمین هایش را ترک میکرد و خود را درگیر دسیسه های پیچیده دربار جنوب نمی کرد. ند با وجود پرچمداران وفاداراش با بعضی مشکلات که به سرعت رخ می دادند مواجه میشد. مانند وقتی که لرد [[جورا مورمونت]] (Jorah Mormont) را به جرم معامله با برده فروشان تبعید کرد. یک بار که شمال را ترک کرد برای جنگ همراه با رابرت بود و بار دیگر برای کمک به او در سرکوب [[عصیان گریجوی]] (Greyjoy Rebellion). بعد از احاطه ی قطعی [[پایک]] و تسلیم شدن [[بالون گریجوی]] (Balon Greyjoy)، ادارد پسر لرد بالون، [[تیان گریجوی|تیان]]، که زنده مانده بود را به عنوان ملازم و گروگان همراه خود برد. | ||
== وقایع اخیر == | == وقایع اخیر == | ||
=== بازی تاج و تخت === | === بازی تاج و تخت === |