پرش به محتوا

ادارد استارک: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۰۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ ژوئن ۲۰۲۰
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{اطلاعات اشخاص
{{اطلاعات اشخاص
| نام_شخصیت =[[پرونده:House Stark.PNG|50px|راست]] ادارد استارک [[پرونده:House Stark.PNG|50px|چپ]]
| نام_شخصیت =[[پرونده:House Stark.PNG|50px|راست]] ادارد استارک [[پرونده:House Stark.PNG|50px|چپ]]
| تصویر          = [[پرونده:John Picacio Ned Stark.jpg|250px]]
| تصویر          = [[پرونده:Eddard Amoka.jpg|320px]]
| توضیح_عکس  = اثر John Picacio
| توضیح_عکس  = اثر John Picacio
| القاب          =ند{{سخ}}گرگ آرام
| القاب          =ند{{سخ}}گرگ آرام
خط ۱۵: خط ۱۵:
| کتابها          =[[بازی تاج و تخت]](شخصیت اصلی){{سخ}}[[نزاع شاهان]](اشاره شده){{سخ}}[[یورش شمشیرها]](اشاره شده){{سخ}}[[ضیافتی برای کلاغ ها]](اشاره شده){{سخ}}[[رقصی با اژدهایان]](اشاره شده)
| کتابها          =[[بازی تاج و تخت]](شخصیت اصلی){{سخ}}[[نزاع شاهان]](اشاره شده){{سخ}}[[یورش شمشیرها]](اشاره شده){{سخ}}[[ضیافتی برای کلاغ ها]](اشاره شده){{سخ}}[[رقصی با اژدهایان]](اشاره شده)
| نشان  =
| نشان  =
| بازیگر      =شاون بین
| بازیگر      =[[شاون بین]] {{!}} [[رابرت آرامایو]]
| سریال      = فصل اول
| سریال      = [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 1|فصل اول]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل6|فصل ششم]]
}}
}}
[[پرونده:Neds justice by abepapakhian.jpg|320px|thumb|left|عدالت ند]]
[[پرونده:John Picacio Ned Stark.jpg|بندانگشتی|چپ|320px|اثر هنری John Picacio]]
[[پرونده:Eddard stark by daaria.jpg|320px|thumb|left|انتصاب ند به عنوان دست پادشاه، اثر Daaria]]
'''ادارد استارک''' (Eddard Stark) که اغلب ند (Ned) صدا می‌شد، حکمران [[خاندان استارک]] (Stark House)، لرد [[وینترفل]] (Winterfell) و [[محافظ شمال]] (Warden of the North) بود. او دوست نزدیک پادشاه [[رابرت براتیون]] (Robert Baratheon) بود. با او بزرگ شده و در به دست آوردن [[تخت آهنین]] (Iron Throne) به او کمک کرده بود. سرانجام نیز به عنوان [[دست پادشاه|دست]] او تعیین شد.
'''ادارد استارک''' (Eddard Stark) که اغلب ند (Ned) صدا می‌شد، حکمران [[خاندان استارک]] (Stark House)، لرد [[وینترفل]] (Winterfell) و [[محافظ شمال]] (Warden of the North) بود. او دوست نزدیک پادشاه [[رابرت براتیون]] (Robert Baratheon) بود. با او بزرگ شده و در به دست آوردن [[تخت آهنین]] (Iron Throne) به او کمک کرده بود. سرانجام نیز به عنوان [[دست پادشاه|دست]] او تعیین شد.
او یکی از شخصیت های اصلی (POV) در کتاب اول است. نقش ادارد استارک در سریال توسط شاون بین (Sean Bean) بازی شد.<ref>[http://www.imdb.com/title/tt0944947/fullcredits#cast لیست بازیگران در سایت imdb]</ref>
او یکی از [[شخصیت های راوی]] (POV) در کتاب اول است. نقش ادارد استارک در سریال توسط [[شاون بین]] (Sean Bean) بازی شد.<ref>[http://www.imdb.com/title/tt0944947/fullcredits#cast لیست بازیگران در سایت imdb]</ref>
==شخصیت و ظاهر==
==شخصیت و ظاهر==
ادارد در دهه سوم زندگی خود به سر می برد. صورتی کشیده، موهایی تیره و چشمانی خاکستری رنگ دارد.{{رف|بتت|1}} چند تار خاکستری بین ریش های کوتاهش به چشم می خورد. چشم های خاکستری تیره اش نشان از حالت روحی او دارد، وقتی ملایم است، مه آلود و وقتی خشک و سرد باشد، مثل سنگ به نظر می آیند.{{رف|نش|32}} در میان دشمنانش به داشتن چشمانی سرد شهرت دارد و آنان این طور تصور می کنند که این چشم ها نمایانگر قلب یخ زده او هستند.{{رف|نش|27}} [[جیمی لنیستر]] (Jaime Lannister) چشم های ادارد و [[روس بولتون]] (Roose Bolton) را شبیه هم می داند.{{رف|یش|31}} ادارد به اندازه ی برادرش، [[برندون استارک|برندون]] (Brandon) خوش قیافه و تنومند نیست.{{رف|یش|45}} با وجود این که شخصیت آرام او به سردی و غرور تعبیر می شود، وی با روحیه شرافت و عدالت طلبی شناخته می شود و در نظر افراد خانواده اش فردی مهربان است.
ادارد در دهه‌ی سوم زندگی خود به سر می برد. صورتی کشیده، موهایی تیره و چشمانی خاکستری رنگ دارد.{{رف|بتت|1}} چند تار خاکستری بین ریش های کوتاهش به چشم می خورد. چشم‌های خاکستری تیره‌اش نشان از حالت روحی او دارد، وقتی ملایم است، مه آلود و وقتی خشک و سرد باشد، مثل سنگ به نظر می آیند.{{رف|نش|32}} در میان دشمنانش به داشتن چشمانی سرد شهرت دارد و آنان این طور تصور می کنند که این چشم‌ها نمایانگر قلب یخ‌زده‌ی او هستند.{{رف|نش|27}} [[جیمی لنیستر]] (Jaime Lannister)، چشم های ادارد و [[روس بولتون]] (Roose Bolton) را شبیه هم می داند.{{رف|یش|31}} ادارد به اندازه‌ی برادرش، [[برندون استارک|برندون]] (Brandon) خوش قیافه و تنومند نیست.{{رف|یش|45}} با وجود این که شخصیت آرام او به سردی و غرور تعبیر می شود، وی با روحیه‌ی شرافت و عدالت طلبی شناخته می شود و در نظر افراد خانواده‌اش فردی مهربان است.
 
==گذشته==
==گذشته==
=== دوران جوانی ===
=== دوران جوانی ===
ادارد از هشت سالگی به همراه [[رابرت براتیون]] نزد [[جان ارن]] (Jon Arryn) در [[ایری]] (Eyrie) پرورش یافت.{{رف|بتت|6}} ند رابطه ی صمیمانه ای با رابرت داشت و به تدریج جان ارن را به عنوان پدری دوم پذیرفته بود. پدر ند، [[ریکارد استارک|ریکارد]] (Rickard) و برادرش [[برندون استارک|برندون]] (Brandon) به دنبال قضیه ربوده شدن احتمالی [[لیانا استارک]] (Lyanna Stark) توسط پرنس [[ریگار تارگرین|ریگار]] (Prince Rhaegar)، به دستور شاه [[ایریس تارگرین دوم|ایریس دوم]] (Aerys II) اعدام شدند. وی پس از آن به جان ارن دستور داد تا سرهای دو شخص تحت نظارتش را بفرستد. جان ارن با این دستور مخالفت کرد و در مقابل شورشی به راه انداخت.
ادارد از هشت سالگی به همراه [[رابرت براتیون]] نزد [[جان ارن]] (Jon Arryn) در [[ایری]] (Eyrie) پرورش یافت.{{رف|بتت|6}} ند رابطه ی صمیمانه ای با رابرت داشت و به تدریج جان ارن را به عنوان پدری دوم پذیرفته بود. پدر ند، [[ریکارد استارک|ریکارد]] (Rickard) و برادرش [[برندون استارک|برندون]] (Brandon) به دنبال قضیه‌ی ربوده شدن احتمالی [[لیانا استارک]] (Lyanna Stark) توسط پرنس [[ریگار تارگرین|ریگار]] (Prince Rhaegar)، به دستور شاه [[ایریس تارگرین دوم|ایریس دوم]] (Aerys II) اعدام شدند. وی پس از آن به جان ارن دستور داد تا سرهای دو شخص تحت نظارتش را بفرستد. جان ارن با این دستور مخالفت کرد و در مقابل شورشی به راه انداخت.


=== شورش رابرت ===
=== شورش رابرت ===
[[پرونده:Neds justice by abepapakhian.jpg|320px|thumb|left|عدالت ند]]
با مرگ پدر و برادر ند، وی هم اکنون لرد [[وینترفل]] شده بود. او قصد داشت با افزایش نیروهای خود به شورش بپیوندد. اما رسیدن به شمال از طریق [[دره ی ارن|دره]] کاری دشوار بود، چرا که [[گال تاون]] (Gulltown)، بندرگاه مرکزی دره، هنوز وفادار به تخت آهنین بود. ند ناگزیر بود با گذر از کوه ها به [[فینگرز]] (Fingers) رفته و در آنجا ماهیگیری را اجیر کند تا او را با قایق به [[وایت هاربر]] (White Harbor) برساند. ولی آنها در [[بایت]] (Bite) گرفتار طوفان شدند و ماهیگیر غرق شد. با این وجود دختر ماهیگیر موفق شد ند را تا جزایر [[سه خواهر]] (Three Sisters) برساند. وقتی ند به [[سیسترتاون]] (Sisterton) رسید، یکی از استادان اصرار ورزید که [[خاندان بارل|لرد بارل]] (Lord Borrell) سر ند را به شاه ایریس تحویل دهد ولی لرد بارل که اطلاع داشت جان ارن و رابرت براتیون در همین اثنا گال تاون را تسخیر کرده اند، در این که چه کسی برنده ی این کشمکش خواهد شد، مردد بود. به این ترتیب او گذاشت تا ند به وایت هاربر برود و در مقابله با خطر شکست در شورش از او خواست تا اقامتش در سیسترتون را مخفی نگه دارد.{{رف|ربا|9}} ند بعد از این که نیرو جمع کرد، به جنوب تاخت تا به جنگ رابرت بپیوندد و زمانی به آنجا رسید که [[نبرد ناقوس ها]] (Battle of the Bells) شرایط را زیر و رو کرد. او سپس به [[ریورران]] رفت تا با [[کتلین تالی]](Catelyn Tully) که نامزد برادرش، برندون، بود، ازدواج کند. جان ارن در همان مراسم با [[لایسا تالی|لایسا]] (Lysa)، خواهر کتلین، ازدواج کرد. این دو ازدواج هم زمان، [[خاندان تالی]] (House Tully) را موظف کرد تا به شورشیان بپیوندند.{{رف|بتت|2}}
با مرگ پدر و برادر ند، وی هم اکنون لرد [[وینترفل]] شده بود. او قصد داشت با افزایش نیروهای خود به شورش بپیوندد. اما رسیدن به شمال از طریق [[ویل]] کاری دشوار بود، چرا که [[گال تاون]] (Gulltown)، بندرگاه مرکزی ویل، هنوز وفادار به تخت آهنین بود. ند ناگزیر بود با گذر از کوه ها به [[فینگرز]] (Fingers) رفته و در آنجا ماهیگیری را اجیر کند تا او را با قایق به [[وایت هاربر]] (White Harbor) برساند. ولی آنها در [[بایت]] (Bite) گرفتار طوفان شدند و ماهیگیر غرق شد. با این وجود دختر ماهیگیر موفق شد ند را تا جزایر [[سه خواهر]] (Three Sisters) برساند. وقتی ند به [[سیسترتون]] (Sisterton) رسید، یکی از استادان اصرار ورزید که [[خاندان بارل|لرد بارل]] (Lord Borrell) سر ند را به شاه ایریس تحویل دهد ولی لرد بارل که اطلاع داشت جان ارن و رابرت باراتیون در همین اثنا گال تاون را تسخیر کرده اند، در این که چه کسی برنده ی این کشمکش خواهد شد، مردد بود. به این ترتیب او گذاشت تا ند به وایت هاربر برود و در مقابله با خطر شکست در شورش از او خواست تا اقامتش در سیسترتون را مخفی نگه دارد.{{رف|ربا|9}} ند بعد از این که نیرو جمع کرد، به جنوب تاخت تا به جنگ رابرت بپیوندد و زمانی به آنجا رسید که [[نبرد ناقوس ها]] (Battle of the Bells) شرایط را زیر و رو کرد. او سپس به [[ریورران]] رفت تا با [[کتلین تالی]](Catelyn Tully) که نامزد برادرش، برندون، بود، ازدواج کند. جان ارن در همان مراسم با [[لایسا تالی|لایسا]] (Lysa)، خواهر کتلین، ازدواج کرد. این دو ازدواج هم زمان، [[خاندان تالی]] (House Tully) را موظف کرد تا به شورشیان بپیوندند.{{رف|بتت|2}}
شورشیان در [[نبرد ترایدنت]] (Battle of the Trident) که در آن رابرت پرنس [[ریگار تارگرین]] (Rhaegar Targaryen) را در نبردی تن به تن به قتل رساند، پیروزی خود را قطعی کردند. از آن جایی که رابرت به دست ریگار زخمی شده بود، تعقیب بازماندگان لشکر ایریس تا [[بارانداز پادشاه]] (King’s Landing) به عهده ی ادارد افتاد. وقتی به آنجا رسید که نیروهای [[تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister) شهر را غارت کرده بودند. ادارد در طول شورش [[خاندان لنیستر]] (House Lannister) را خوار و پست شمرد، از این که لرد تایوین آشکارانه و مدت زمانی طولانی بی طرف ماند تا در نهایت به گروه برنده بپیوندد. این تحقیر زمانی افزایش یافت که ادارد فهمید لرد تایوین با حیله و نیرنگ شهر را فتح کرده است و مردانش همسر و فرزندان ریگار را به وحشیانه ترین طریق کشته اند. علاوه بر آن، زمانی که ادارد به آنجا رسید پرچم لنیستر در [[قلعه سرخ]] (Red Keep) برافراشته شده بود و وقتی به سوی تخت آهنین میرفت تا رابرت را مدعی تاج و تخت اعلام کند، شاه کش، سر [[جیمی لنیستر]] را نشسته بر روی آن و جسد شاه ایریس را روی پله های پایین تخت آهنین، یافت. همه ی این ها سوءظن ادارد نسبت به اهداف جاه طلبانه ی لنیسترها را بیشتر برانگیخت. او احساس میکرد نحوه ی تسخیر بارانداز پادشاه، قیام رابرت را ناشرافتمندانه جلوه داد. وقتی که رابرت به شهر رسید، ادارد از این که او در این عذاب وجدان او شریک نشد، از او ناامید گردید، به ویژه این که از قتل فرزندان ریگار حمایت کرد. او همچنین توصیه ی ادارد را درباره ی این که سر جیمی باید به جرم شکستن سوگندش نسبت به حفاظت از پادشاه به عنوان یکی از شوالیه های [[گارد پادشاه]] (Kingsguard)، به [[نگهبانان شب]] بپیوندد، رد کرد .اختلافات آن ها در مورد این موارد شکافی موقت در روابط ادارد و رابرت ایجاد کرد که حتی جان ارن نیز قادر به ترمیم آن نبود.{{رف|بتت|2}}{{رف|بتت|21}}{{رف|یش|36}}
شورشیان در [[نبرد ترایدنت]] (Battle of the Trident) که در آن رابرت پرنس [[ریگار تارگرین]] (Rhaegar Targaryen) را در نبردی تن به تن به قتل رساند، پیروزی خود را قطعی کردند. از آن جایی که رابرت به دست ریگار زخمی شده بود، تعقیب بازماندگان لشکر ایریس تا [[بارانداز پادشاه]] (King’s Landing) به عهده ی ادارد افتاد. وقتی به آنجا رسید که نیروهای [[تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister) شهر را غارت کرده بودند. ادارد در طول شورش [[خاندان لنیستر]] (House Lannister) را خوار و پست شمرد، از این که لرد تایوین آشکارانه و مدت زمانی طولانی بی طرف ماند تا در نهایت به گروه برنده بپیوندد. این تحقیر زمانی افزایش یافت که ادارد فهمید لرد تایوین با حیله و نیرنگ شهر را فتح کرده است و مردانش همسر و فرزندان ریگار را به وحشیانه ترین طریق کشته اند. علاوه بر آن، زمانی که ادارد به آنجا رسید پرچم لنیستر در [[قلعه سرخ]] (Red Keep) برافراشته شده بود و وقتی به سوی تخت آهنین میرفت تا رابرت را مدعی تاج و تخت اعلام کند، شاه کش، سر [[جیمی لنیستر]] را نشسته بر روی آن و جسد شاه ایریس را روی پله های پایین تخت آهنین، یافت. همه ی این ها سوءظن ادارد نسبت به اهداف جاه طلبانه ی لنیسترها را بیشتر برانگیخت. او احساس میکرد نحوه ی تسخیر بارانداز پادشاه، قیام رابرت را ناشرافتمندانه جلوه داد. وقتی که رابرت به شهر رسید، ادارد از این که او در این عذاب وجدان او شریک نشد، از او ناامید گردید، به ویژه این که از قتل فرزندان ریگار حمایت کرد. او همچنین توصیه ی ادارد را درباره ی این که سر جیمی باید به جرم شکستن سوگندش نسبت به حفاظت از پادشاه به عنوان یکی از شوالیه های [[گارد پادشاه]] (Kingsguard)، به [[نگهبانان شب]] بپیوندد، رد کرد .اختلافات آن ها در مورد این موارد شکافی موقت در روابط ادارد و رابرت ایجاد کرد که حتی جان ارن نیز قادر به ترمیم آن نبود.{{رف|بتت|2}}{{رف|بتت|21}}{{رف|یش|36}}
ادارد رابرت را در بارانداز پادشاه تنها گذاشت و به [[استورمز اند]] (Storm’s End) رفت و در آنجا [[محاصره ی استورمز اند|محاصره ی قلعه]] را از میان برداشت. سپس به [[دورن]] (Dorne) سفر کرد تا خواهرش لیانا را که ظاهرا در [[برج سرور]] (Tower of Joy) زندانی بود، آزاد کند. وقتی ادارد با ۶ تن از همراهانش به قلعه رسید، دریافت که آنجا توسط سه تن از اعضای محافظین پادشاه، شامل سر [[آرتور دین]] (Arthur Dayne) محافظت می شود. نتیجه درگیری پیش آمده مرگ همه ی افراد هردو طرف غیر از ادارد و [[هاولند رید]] (Howland Reed) شد. متاسفانه، وقتی ادارد لیانا را پیدا کرد که در حال مرگ بود. قبل از مرگش قولی از ادارد گرفت که ظاهرا هیچ گاه آن را با کسی در میان نگذاشت. این حادثه برای همیشه مایه عذاب و رنج ادارد واقع شد. با این وجود اندوه مشترک از دست دادن لیانا موجب شد تا ادارد با دوستش و هم اکنون شاه رابرت اول تجدید دوستی نماید.{{رف|بتت|12}}
ادارد رابرت را در بارانداز پادشاه تنها گذاشت و به [[استورمز اند]] (Storm’s End) رفت و در آنجا [[محاصره ی استورمز اند|محاصره ی قلعه]] را از میان برداشت. سپس به [[دورن]] (Dorne) سفر کرد تا خواهرش لیانا را که ظاهرا در [[برج شادی]] (Tower of Joy) زندانی بود، آزاد کند. وقتی ادارد با ۶ تن از همراهانش به قلعه رسید، دریافت که آنجا توسط سه تن از اعضای محافظین پادشاه، شامل سر [[آرتور دین]] (Arthur Dayne) محافظت می شود. نتیجه درگیری پیش آمده مرگ همه ی افراد هردو طرف غیر از ادارد و [[هاولند رید]] (Howland Reed) شد. متاسفانه، وقتی ادارد لیانا را پیدا کرد که در حال مرگ بود. قبل از مرگش قولی از ادارد گرفت که ظاهرا هیچ گاه آن را با کسی در میان نگذاشت. این حادثه برای همیشه مایه عذاب و رنج ادارد واقع شد. با این وجود اندوه مشترک از دست دادن لیانا موجب شد تا ادارد با دوستش و هم اکنون شاه رابرت اول تجدید دوستی نماید.{{رف|بتت|12}}


=== لرد وینترفل ===
=== لرد وینترفل ===
[[پرونده:Eddard stark by daaria.jpg|320px|thumb|left|انتصاب ند به عنوان دست پادشاه، اثر Daaria]]
ادارد در حالی که فرزند حرامزاده اش، [[جان اسنو]] (Jon Snow) را به همراه داشت، به خانه اش، وینترفل (Winterfell) بازگشت. این قضیه موجب ایجاد اختلافاتی در رابطه اش با همسرش، کتلین، شد. ادارد او را از صحبت درباره ی هویت جان منع کرد. زمانی که لیدی کتلین این شایعه  که مادر این پسر، [[آشارا دین]] (Ashara Dayne)، اصیل زاده ی دورنی می باشد را با همسرش در میان گذاشت، او با لحنی خشن جواب داد که او همخونش است و این تنها چیزی است که باید بداند. به دنبال آن، وی همه ی شایعه ها در مورد آشارا را ساکت نمود. لرد [[ادریک دین]] (Edric Dayne)، باور داشت که مادر فرزند به جای عمه اش آشارا، زنی به اسم [[وایلا]] (Wylla) بود که به [[خاندان دین]] (House Dayne) خدمت میکرد و مدتی دایه ی ادریک بود.{{رف|یش|43}} همچنین وقتی که پادشاه رابرت درباره مادر فرزند حرام زاده ی ادارد پرسید، او به اسم وایلا اشاره کرد.{{رف|بتت|12}} اگرچه [[گودریک بارل]] (Godric Borrell) ادعا میکرد که دختر آن ماهیگیر که ند را به فینگرز رساند، مادر جان اسنو است.{{رف|ربا|9}}
ادارد در حالی که فرزند حرامزاده اش، [[جان اسنو]] (Jon Snow) را به همراه داشت، به خانه اش، وینترفل (Winterfell) بازگشت. این قضیه موجب ایجاد اختلافاتی در رابطه اش با همسرش، کتلین، شد. ادارد او را از صحبت درباره ی هویت جان منع کرد. زمانی که لیدی کتلین این شایعه  که مادر این پسر، [[آشارا دین]] (Ashara Dayne)، اصیل زاده ی دورنی می باشد را با همسرش در میان گذاشت، او با لحنی خشن جواب داد که او همخونش است و این تنها چیزی است که باید بداند. به دنبال آن، وی همه ی شایعه ها در مورد آشارا را ساکت نمود. لرد [[ادریک دین]] (Edric Dayne)، باور داشت که مادر فرزند به جای عمه اش آشارا، زنی به اسم [[وایلا]] (Wylla) بود که به [[خاندان دین]] (House Dayne) خدمت میکرد و مدتی دایه ی ادریک بود.{{رف|یش|43}} همچنین وقتی که پادشاه رابرت درباره مادر فرزند حرام زاده ی ادارد پرسید، او به اسم وایلا اشاره کرد.{{رف|بتت|12}} اگرچه [[گودریک بارل]] (Godric Borrell) ادعا میکرد که دختر آن ماهیگیر که ند را به فینگرز رساند، مادر جان اسنو است.{{رف|ربا|9}}
ند ۱۵ سال بعد را به عنوان لرد وینترفل گذراند. وظیفه ای که هیچ گاه انتظارش را نداشت و توانایی انجام آن را در خود نمی دید. او به ندرت سرزمین هایش را ترک میکرد و خود را درگیر دسیسه های پیچیده دربار جنوب نمی کرد. ند با وجود پرچمداران وفاداراش با بعضی مشکلات که به سرعت رخ می دادند مواجه میشد. مانند وقتی که لرد [[جورا مورمونت]] (Jorah Mormont) را به جرم معامله با برده فروشان تبعید کرد. یک بار که شمال را ترک کرد برای جنگ همراه با رابرت بود و بار دیگر برای کمک به او در سرکوب [[عصیان گریجوی]] (Greyjoy Rebellion). بعد از احاطه ی قطعی [[پایک]] و تسلیم شدن [[بالون گریجوی]] (Balon Greyjoy)، ادارد پسر لرد بالون، [[تیان گریجوی|تیان]]، که زنده مانده بود را به عنوان ملازم و گروگان همراه خود برد.  
ند ۱۵ سال بعد را به عنوان لرد وینترفل گذراند. وظیفه ای که هیچ گاه انتظارش را نداشت و توانایی انجام آن را در خود نمی دید. او به ندرت سرزمین هایش را ترک میکرد و خود را درگیر دسیسه های پیچیده دربار جنوب نمی کرد. ند با وجود پرچمداران وفاداراش با بعضی مشکلات که به سرعت رخ می دادند مواجه میشد. مانند وقتی که لرد [[جورا مورمونت]] (Jorah Mormont) را به جرم معامله با برده فروشان تبعید کرد. یک بار که شمال را ترک کرد برای جنگ همراه با رابرت بود و بار دیگر برای کمک به او در سرکوب [[عصیان گریجوی]] (Greyjoy Rebellion). بعد از احاطه ی قطعی [[پایک]] و تسلیم شدن [[بالون گریجوی]] (Balon Greyjoy)، ادارد پسر لرد بالون، [[تیان گریجوی|تیان]]، که زنده مانده بود را به عنوان ملازم و گروگان همراه خود برد.
 
== وقایع اخیر ==
== وقایع اخیر ==
=== بازی تاج و تخت ===
=== بازی تاج و تخت ===
[[پرونده:Ned's execution.jpg|320px|thumb|left|اعدام ند(سریال)]]
[[پرونده:Ned's execution.jpg|320px|thumb|left|اعدام ند(سریال)]]
لرد ادارد، یکی از نگهبانان شب فراری که ادعا می کرد آدرها به وی حمله کرده اند، اعدام کرد. در بازگشت به وینترفل، گروه، [[دایرولف]]ی که توسط گوزنی نر کشته شده و شاخ گوزن در گلویش فرو رفته بود، پیدا می کنند. با پا در میانی جان اسنو حرام زاده، ند تصمیم می گیرد ۵ توله تازه متولد شده ی آن را زنده نگه دارد و هر کدام از فرزندان شرعی استارک، صاحب یکی از آن ها شوند. مدتی بعد، خبر مرگ [[جان ارن]] که ادارد را هم چون رابرت باراتیون تحت حمایت خود قرار داده و سال ها به عنوان [[دست پادشاه]] خدمت کرده بود، می رسد.{{رف|بتت|4}} پس از مدت کوتاهی رابرت به همراه نیمی از دربار خود به وینترفل آمده و به دنبال آن، ند با بی میلی نامزدی دخترش [[سنسا استارک|سانسا]] (Sansa) با پرنس [[جافری براتیون|جافری]] (Joffrey) و هم چنین جایگزینیش به عنوان دست پادشاه را می پذیرد.{{رف|بتت|6}} در این میان پیغامی از لایسا ارن (Lysa Arryn)، بیوه ی جان و خواهر کتلین، می رسد. او به استارک ها هشدار می دهد که [[خاندان لنیستر|لنیسترها]] (Lannisters) در قتل همسرش دست داشته اند.
لرد ادارد، یکی از نگهبانان شب فراری که ادعا می کرد آدرها به وی حمله کرده اند، اعدام کرد. در بازگشت به وینترفل، گروه، [[دایرولف]]ی که توسط گوزنی نر کشته شده و شاخ گوزن در گلویش فرو رفته بود، پیدا می کنند. با پا در میانی جان اسنو حرام زاده، ند تصمیم می گیرد ۵ توله تازه متولد شده ی آن را زنده نگه دارد و هر کدام از فرزندان شرعی استارک، صاحب یکی از آن ها شوند. مدتی بعد، خبر مرگ [[جان ارن]] که ادارد را هم چون رابرت براتیون تحت حمایت خود قرار داده و سال ها به عنوان [[دست پادشاه]] خدمت کرده بود، می رسد.{{رف|بتت|4}} پس از مدت کوتاهی رابرت به همراه نیمی از دربار خود به وینترفل آمده و به دنبال آن، ند با بی میلی نامزدی دخترش [[سانسا استارک|سانسا]] (Sansa) با پرنس [[جافری براتیون|جافری]] (Joffrey) و هم چنین جایگزینیش به عنوان دست پادشاه را می پذیرد.{{رف|بتت|6}} در این میان پیغامی از لایسا ارن (Lysa Arryn)، بیوه ی جان و خواهر کتلین، می رسد. او به استارک ها هشدار می دهد که [[خاندان لنیستر|لنیسترها]] (Lannisters) در قتل همسرش دست داشته اند.
ادارد پس از رسیدن به [[بارانداز پادشاه]] (King’s Landing)، از قرض های سنگین حکومت و ناتوانی ارن و [[شورای کوچک]] (Small Council) از بازداشتن زیاده روی های رابرت، بهت زده می شود. با وجود مخالفت های ادارد به علت هزینه ها، رابرت دستور برگزاری مسابقه ای به افتخار انتصاب ادارد به عنوان دست پادشاه، می دهد.{{رف|بتت|20}} مسابقه شامل رقابت های سوارکاران آزاد و شوالیه هایی از سراسر [[هفت پادشاهی]] (Seven Kingdoms)، مسابقات تیراندازی، رقابت های میدانی و مبارزه با نیزه بود.
ادارد پس از رسیدن به [[بارانداز پادشاه]] (King’s Landing)، از قرض های سنگین حکومت و ناتوانی ارن و [[شورای کوچک]] (Small Council) از بازداشتن زیاده روی های رابرت، بهت زده می شود. با وجود مخالفت های ادارد به علت هزینه ها، رابرت دستور برگزاری مسابقه ای به افتخار انتصاب ادارد به عنوان دست پادشاه، می دهد.{{رف|بتت|20}} مسابقه شامل رقابت های سوارکاران آزاد و شوالیه هایی از سراسر [[هفت پادشاهی]] (Seven Kingdoms)، مسابقات تیراندازی، رقابت های میدانی و مبارزه با نیزه بود.


خط ۴۶: خط ۴۹:
زمانی که رابرت در شکار به سر می برد، ادارد بر [[تخت آهنین]] نشسته و پاسخگوی مردم می گردد. سه لرد [[ریورلند]] (Riverland)، خبر ویرانی روستاهای نزدیک مرز قلمرو غربی (Westerlands) توسط [[گرگور کلگان]] (Gregor Clegane)، را  می رسانند. ادارد برای بازگرداندن و محاکمه ی کلگان، محافظین شخصی خود، تعدادی شوالیه، [[توروس]] میری (Thoros of Myr) و [[بریک دانداریون]] (Beric Dondarrion) را فرستاد.{{رف|بتت|43}}
زمانی که رابرت در شکار به سر می برد، ادارد بر [[تخت آهنین]] نشسته و پاسخگوی مردم می گردد. سه لرد [[ریورلند]] (Riverland)، خبر ویرانی روستاهای نزدیک مرز قلمرو غربی (Westerlands) توسط [[گرگور کلگان]] (Gregor Clegane)، را  می رسانند. ادارد برای بازگرداندن و محاکمه ی کلگان، محافظین شخصی خود، تعدادی شوالیه، [[توروس]] میری (Thoros of Myr) و [[بریک دانداریون]] (Beric Dondarrion) را فرستاد.{{رف|بتت|43}}
ادارد با پیگیری بیشتر علت توجه جان ارن به حرام زاده های رابرت، وحشت زده پی می برد که سه فرزند مشروع رابرت، در واقع حاصل زنا ملکه [[سرسی لنیستر|سرسی]] (Cersei) با برادر دوقلویش جیمی بوده اند.{{رف|بتت|44}} ادارد تصمیم می گیرد در ملاقاتی رو در رو با سرسی، به او فرصت فرار با فرزندانش را بدهد.{{رف|بتت|45}} اما سرسی در مقابل، با اشاره به قتل رابرت و پرداختن رشوه به نگهبانان شهر بار انداز پادشاه (City Watch of King’s Landing)، او را تهدید می کند. زمانی که رابرت در شرف مرگ بود، ند هر دو پیشنهاد [[رنلی براتیون]] (Renly Baratheon)، برادر کوچکتر رابرت، در مورد گروگان گرفتن و تحت نظر قرار دادن فرزندان پادشاه و هم چنین [[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish)، در مورد نایب السلطنه ماندن ادارد تا به سلطنت رسیدن پسر ۱۳ ساله سرسی و جیمی، را رد می کند. در عوض برای واگذار کردن سلطنت به استنیس که بزرگ ترین در میان برادران رابرت است، طرح می ریزد.{{رف|بتت|47}} بیلیش قول حمایت نگهبانان شهر را به او می دهد، اما بلافاصله پس از مرگ رابرت به او خیانت می کند.{{رف|بتت|49}} سرسی از همین طریق، ادارد را به جرم خیانت دستگیر می کند و با به دست آوردن حمایت نگهبانان شهر از بیلیش به خاطر این اقدامش تشکر میکند.
ادارد با پیگیری بیشتر علت توجه جان ارن به حرام زاده های رابرت، وحشت زده پی می برد که سه فرزند مشروع رابرت، در واقع حاصل زنا ملکه [[سرسی لنیستر|سرسی]] (Cersei) با برادر دوقلویش جیمی بوده اند.{{رف|بتت|44}} ادارد تصمیم می گیرد در ملاقاتی رو در رو با سرسی، به او فرصت فرار با فرزندانش را بدهد.{{رف|بتت|45}} اما سرسی در مقابل، با اشاره به قتل رابرت و پرداختن رشوه به نگهبانان شهر بار انداز پادشاه (City Watch of King’s Landing)، او را تهدید می کند. زمانی که رابرت در شرف مرگ بود، ند هر دو پیشنهاد [[رنلی براتیون]] (Renly Baratheon)، برادر کوچکتر رابرت، در مورد گروگان گرفتن و تحت نظر قرار دادن فرزندان پادشاه و هم چنین [[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish)، در مورد نایب السلطنه ماندن ادارد تا به سلطنت رسیدن پسر ۱۳ ساله سرسی و جیمی، را رد می کند. در عوض برای واگذار کردن سلطنت به استنیس که بزرگ ترین در میان برادران رابرت است، طرح می ریزد.{{رف|بتت|47}} بیلیش قول حمایت نگهبانان شهر را به او می دهد، اما بلافاصله پس از مرگ رابرت به او خیانت می کند.{{رف|بتت|49}} سرسی از همین طریق، ادارد را به جرم خیانت دستگیر می کند و با به دست آوردن حمایت نگهبانان شهر از بیلیش به خاطر این اقدامش تشکر میکند.
[[واریس]] (Varys) در ملاقات با ادارد در سیاه چال، پیشنهاد می دهد که با اعتراف به خیانت می تواند نجات پیدا کرده و به [[نگهبانان شب]] (Night’s Watch) بپیوندد. ند در ابتدا مخالفت می کند، اما بعدا برای نجات دخترش، سنسا، که تحت نظارت لنیسترهاست،غرور خود را زیر پا گذاشته و قبول می کند.{{رف|بتت|58}} بی آن که خبر داشته باشد، یارن، دخترش [[آریا استارک|آریا]] (Arya Stark) و سر باریستان با ظاهری مبدل در میان جمعیت حضور داشتند. ادارد در مقابل همگان، اقراری دروغین نمود اما تصمیم پادشاه جافری مبنی بر اعدام ادارد، نقشه را به هم می ریزد و سرسی، واریس و سپت اعظم را بهت زده می گرداند. [[ایلین پین]] (Ilyn Payne)، ادارد را با شمشیر نامی خودش، [[آیس]] (Ice) گردن می زند.{{رف|بتت|65}} سپس جافری سر ادارد را بر سر نیزه ای قرار داده و سنسا را وادار به دیدن آن کرد.{{رف|بتت|67}}
[[واریس]] (Varys) در ملاقات با ادارد در سیاه چال، پیشنهاد می دهد که با اعتراف به خیانت می تواند نجات پیدا کرده و به [[نگهبانان شب]] (Night’s Watch) بپیوندد. ند در ابتدا مخالفت می کند، اما بعدا برای نجات دخترش، سانسا، که تحت نظارت لنیسترهاست،غرور خود را زیر پا گذاشته و قبول می کند.{{رف|بتت|58}} بی آن که خبر داشته باشد، یارن، دخترش [[آریا استارک|آریا]] (Arya Stark) و سر باریستان با ظاهری مبدل در میان جمعیت حضور داشتند. ادارد در مقابل همگان، اقراری دروغین نمود اما تصمیم پادشاه جافری مبنی بر اعدام ادارد، نقشه را به هم می ریزد و سرسی، واریس و سپت اعظم را بهت زده می گرداند. [[ایلین پین]] (Ilyn Payne)، ادارد را با شمشیر نامی خودش، [[آیس]] (Ice) گردن می زند.{{رف|بتت|65}} سپس جافری سر ادارد را بر سر نیزه ای قرار داده و سانسا را وادار به دیدن آن کرد.{{رف|بتت|67}}


=== نزاع شاهان ===
=== نزاع شاهان ===
خط ۵۲: خط ۵۵:
هم چنین اعدام ادارد استارک در [[سپت بیلور|سپت اعظم بیلور]] شکافی بزرگ در روابط بین دربار و [[مذهب هفت]] (Faith of the Seven) ایجاد کرد، چرا که بیشتر مذهبیان باور دارند که گردن زدن استارک در آن جا و خونریزی موجب بی حرمتی به سپت شده است.
هم چنین اعدام ادارد استارک در [[سپت بیلور|سپت اعظم بیلور]] شکافی بزرگ در روابط بین دربار و [[مذهب هفت]] (Faith of the Seven) ایجاد کرد، چرا که بیشتر مذهبیان باور دارند که گردن زدن استارک در آن جا و خونریزی موجب بی حرمتی به سپت شده است.
=== رقص با اژدهایان ===
=== رقص با اژدهایان ===
{{اسپویلر|زمانی که [[برن استارک]] (Bran Stark) برای [[پیشگوی سبز]] (greenseer) شدن آموزش می بیند،از چشمان [[درخت نیایش]] وینترفل، تجسمی از پدرش در گذشته مشاهده می کند.برن از دید درخت می شنود که پدرش دعا می کند همسرش او را بخشیده و راب و جان مثل دو برادر با هم بزرگ شوند.{{رف|ربا|34}} [[باربری ریزول]] (Barbrey Ryswell)،که خواهان ازدواج با برندون، قبل از نامزدی او با کتلین، بود در صحبت با [[تیان گریجوی]] (Theon Greyjoy)،ادارد را مسئول مرگ شوهرش، [[ویلام داستین]] (Willam Dustin) بیان می کند. هم چنین می گوید اگر استخوان های ادارد را پیدا کند، به عنوان تلافی هیچ گاه اجازه نمی دهد که او در سرداب های وینترفل نزد نیاکانش دفن شود، چرا که ادارد هم نتوانسته بود استخوان های همسرش را به او باز گرداند.{{رف|ربا|41}} اگرچه بسیاری از خاندان های شمالی، ادارد را به خاطر فرمانروایی عادلانه و شرافت مندانه اش، با علاقه و احترام یاد می کنند، با این وجود ادارد هیچ گاه خود را همانند برادرش، برندون احساس نمی کرد.}}
{{اسپویلر|زمانی که [[برن استارک]] (Bran Stark) برای [[پیشگوی سبز]] (greenseer) شدن آموزش می بیند،از چشمان [[درخت نیایش]] وینترفل، تجسمی از پدرش در گذشته مشاهده می کند.برن از دید درخت می شنود که پدرش دعا می کند همسرش او را بخشیده و راب و جان مثل دو برادر با هم بزرگ شوند.{{رف|ربا|34}} [[باربری ریزول]] (Barbrey Ryswell)،که خواهان ازدواج با برندون، قبل از نامزدی او با کتلین، بود در صحبت با [[تیون گریجوی]] (Theon Greyjoy)،ادارد را مسئول مرگ شوهرش، [[ویلام داستین]] (Willam Dustin) بیان می کند. هم چنین می گوید اگر استخوان های ادارد را پیدا کند، به عنوان تلافی هیچ گاه اجازه نمی دهد که او در سرداب های وینترفل نزد نیاکانش دفن شود، چرا که ادارد هم نتوانسته بود استخوان های همسرش را به او باز گرداند.{{رف|ربا|41}} اگرچه بسیاری از خاندان های شمالی، ادارد را به خاطر فرمانروایی عادلانه و شرافت مندانه اش، با علاقه و احترام یاد می کنند، با این وجود ادارد هیچ گاه خود را همانند برادرش، برندون احساس نمی کرد.}}
 
== نقل قول ها ==
== نقل قول ها ==
{{نقل قول|برن: ممکنه یک نفر با وجود این که ترسیده، شجاع باشه؟{{سخ}}
{{نقل قول|برن: ممکنه یک نفر با وجود این که ترسیده، شجاع باشه؟{{سخ}}
ادارد: این تنها زمانیه که یک نفر می تونه شجاع باشه.{{رف|بتت|1}}}}
ادارد: این تنها زمانیه که یک نفر می تونه شجاع باشه.{{رف|بتت|1}}}}
{{نقل قول|اگه قراره زندگی یک انسان رو بگیری، بهش مدیونی که به چشمش نگاه کنی و آخرین حرف هاش رو بشنوی. اگه طاقت این کار رو نداری پس شاید اون شخص شایسته ی مرگ نیست… حکمرانی که پشت جلاد های مزدور قایم میشه، به زودی واقعیت مرگ رو فراموش می کنه.{{رف|بتت|1}}|ادارد استارک}}
{{نقل قول|اگه قراره زندگی یک انسان رو بگیری، بهش مدیونی که به چشمش نگاه کنی و آخرین حرف هاش رو بشنوی. اگه طاقت این کار رو نداری پس شاید اون شخص شایسته ی مرگ نیست… حکمرانی که پشت جلاد های مزدور قایم میشه، به زودی واقعیت مرگ رو فراموش می کنه.{{رف|بتت|1}}|ادارد استارک}}
{{نقل قول|اگر در موقعیتی قرار بگیرم که باید بین زندگی بچه ای ناشناس در برابر زندگی راب، سنسا، آریا، برن و ریکان یکی را انتخاب کنم، چه خواهم کرد؟ بغرنج تر، کتلین اگر در برابر انتخاب بین زندگی جان در مقابل زندگی فرزندان خودش قرار بگیرد، چه خواهد کرد؟ نمی دانست، دعا کرد که هرگز پی نبرد.{{رف|بتت|45}}|ادارد استارک}}
{{نقل قول|اگر در موقعیتی قرار بگیرم که باید بین زندگی بچه ای ناشناس در برابر زندگی راب، سانسا، آریا، برن و ریکان یکی را انتخاب کنم، چه خواهم کرد؟ بغرنج تر، کتلین اگر در برابر انتخاب بین زندگی جان در مقابل زندگی فرزندان خودش قرار بگیرد، چه خواهد کرد؟ نمی دانست، دعا کرد که هرگز پی نبرد.{{رف|بتت|45}}|ادارد استارک}}
   
   
=== نقل قول هایی در مورد ادارد ===
=== نقل قول هایی در مورد ادارد ===
خط ۶۳: خط ۶۷:
{{نقل قول|مدت ها پیش را به یاد می آورد که پدرش می گفت، وقتی باد سرد بوزد، گرگ تنها می میرد اما گله زنده می ماند. او همه چیز را پشت سر گذاشته بود. آریا، گرگ تنها، هنوز زنده بود. اما گرگ های گله گیر افتاده و مرده و تکه پاره شده بودند.{{رف|ضبک|1}}|آریا استارک}}
{{نقل قول|مدت ها پیش را به یاد می آورد که پدرش می گفت، وقتی باد سرد بوزد، گرگ تنها می میرد اما گله زنده می ماند. او همه چیز را پشت سر گذاشته بود. آریا، گرگ تنها، هنوز زنده بود. اما گرگ های گله گیر افتاده و مرده و تکه پاره شده بودند.{{رف|ضبک|1}}|آریا استارک}}
{{نقل قول|اما ند تو، باید دستی که ایریس رو کشت می بوسید، ولی وقتی دید چه کسی روی تخت آهنین نشسته ترجیح داد با اخم بگه برو کنار.{{رف|نش|55}}|جیمی لنیستر}}
{{نقل قول|اما ند تو، باید دستی که ایریس رو کشت می بوسید، ولی وقتی دید چه کسی روی تخت آهنین نشسته ترجیح داد با اخم بگه برو کنار.{{رف|نش|55}}|جیمی لنیستر}}
{{نقل قول|ند استارک رو خیلی خوب می شناختم. پدرت دوست من نبود، ولی فقط یک احمق شرافت یا صداقت اون رو زیر سوال می بره.{{رف|یش|76}}|[[استنیس باراتیون]] به جان اسنو}}
{{نقل قول|ند استارک رو خیلی خوب می شناختم. پدرت دوست من نبود، ولی فقط یک احمق شرافت یا صداقت اون رو زیر سوال می بره.{{رف|یش|76}}|[[استنیس براتیون]] به جان اسنو}}
 
==خانواده==
 
{{شجره نامه استارک}}


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع|2}}
{{منابع|2}}
{{الگو:شخصیت های اصلی}}
{{الگو:شخصیت های اصلی}}
[[رده:شخصیت اصلی]][[رده:خاندان استارک]][[رده:نجیب زادگان]][[رده:شخصیت های شمال]][[رده:دست پادشاه]][[رده:اعضای شورای کوچک]][[رده:محافظ]]
[[en:Eddard Stark]]
[[رده:شخصیت های اصلی]][[رده:خاندان استارک]][[رده:نجیب زادگان]][[رده:شخصیت های شمال]][[رده:دست پادشاه]][[رده:اعضای شورای کوچک]][[رده:محافظ]]
۷۳

ویرایش