خاندان مارتل: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۸۱۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۴
خط ۳۶: خط ۳۶:
شاهزاده [[دوران]] (Doran) حاکم [[دورن]] (Dorne) می باشد، او مردی متفکر است که از نقرس شدیدی رنج می برد. او نه سال از [[الیا مارتل|الیا]] (Elia) و ده سال از [[ابراین]] (Oberyn) بزرگتر می باشد. دو برادر دیگر او، [[اولیوار مارتل|اولیوار]] (Olyvar) و [[مورس مارتل (برادر دوران)|مورس]] (Mors)، در سنین کودکی در گذشته اند.
شاهزاده [[دوران]] (Doran) حاکم [[دورن]] (Dorne) می باشد، او مردی متفکر است که از نقرس شدیدی رنج می برد. او نه سال از [[الیا مارتل|الیا]] (Elia) و ده سال از [[ابراین]] (Oberyn) بزرگتر می باشد. دو برادر دیگر او، [[اولیوار مارتل|اولیوار]] (Olyvar) و [[مورس مارتل (برادر دوران)|مورس]] (Mors)، در سنین کودکی در گذشته اند.


[[ابراین]] فردی چابک است، او پدر تعداد زیادی دختر نامشروع است که آنان را با نام مستعارِ، [[مارهای شنزار]]، می شناسند. او از دوران جوانیش دارای حس نفرتی فراوان و عمیق نسبت به [[لنیستر|لنیستر ها]] می باشد، با این وجود [[ابراین]] به [[تیریون]] می گوید که مادرانشان در زمان جوانی در دربار با یکدیگر دوست بودند. هنگامی که [[ابراین]] و [[الیا مارتل|الیا]] به ترتیب 15 و 16 سال سن داشتند برای ایجاد اتحاد، دیدار با [[جوانا لنیستر]] و در نهایت برآورده کردن آرزوی مادراشان مبنی بر ازدواج فرزندانشان، با یکدیگر از [[دورن]] به [[کسترلی راک]] سفر می کنند. هنگامی که آنان از راه می رسند، متوجه می شوند [[جوانا لنیستر|جوانا]] به تازگی و برای به دنیا آوردن [[تیریون]] در گذشته است و لرد [[تایوین]] با نادیده گرفتن آنان برای چند هفته و سپس ارائه پیشنهاد شرم آور ازدواج نوزاد دورف، [[تیریون]]، با [[الیا مارتل|الیا]] آنان را تحقیر می کند.
[[ابراین]] فردی چابک است، او پدر تعداد زیادی دختر نامشروع است که آنان را با نام مستعارِ، [[مارهای شنزار]] (Sand Snakes)، می شناسند. او از دوران جوانیش دارای حس نفرتی فراوان و عمیق نسبت به [[لنیستر|لنیستر ها]] (Lannisters) می باشد، با این وجود [[ابراین]] به [[تیریون]] (Tyrion) می گوید که مادرانشان در زمان جوانی در دربار با یکدیگر دوست بودند. هنگامی که [[ابراین]] (Oberyn) و [[الیا مارتل|الیا]] (Elia) به ترتیب 15 و 16 سال سن داشتند برای ایجاد اتحاد، دیدار با [[جوانا لنیستر]] (Joanna Lannister) و در نهایت برآورده کردن آرزوی مادراشان مبنی بر ازدواج فرزندانشان، با یکدیگر از [[دورن]] (Dorne) به [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) سفر می کنند. هنگامی که آنان از راه می رسند، متوجه می شوند [[جوانا لنیستر|جوانا]] به تازگی و برای به دنیا آوردن [[تیریون]] در گذشته است و لرد [[تایوین]] (Tywin) با نادیده گرفتن آنان برای چند هفته و سپس ارائه پیشنهاد شرم آور ازدواج نوزاد دورفش، [[تیریون]]، با [[الیا مارتل|الیا]] آنان را تحقیر می کند. مشخص نیست آن زمان که آنان این پیشنهاد را ارائه دادند لرد [[تایوین]]، [[سرسی]] (Cersei) را برای [[ریگار]] (Rhaegar) در نظر گرفته بود یا نه، اما با این حال پیشنهاد آنان موجب خشم لرد [[تایوین]] گشت. در طی یک ازدواج و اتحاد مارتل-تارگرینی دیگر، شاهزاده [[الیا مارتل]] (Princess Elia Martell) با [[ریگار تارگرین]] (Rhaegar Targaryen)، [[شاهزاده دراگون استون]] (Prince of Dragonstone) ازدواج کرد، و موجب شد لرد [[تایوین]] بار دیگر تحقیر شود چرا که او امیدوار بود دخترش، [[سرسی]]، با [[ریگار]] ازدواج کند.
 
وضع حمل برای [[الیا مارتل|الیا]] (Elia) دشوار بود و پس از تولد فرزند اولش بسیار ضعیف شد. هنگامی که [[ریگار]] فاتح [[تورنومنت هارن هال]] (Tourney at Harrenhal) شد، او به جای [[الیا مارتل|الیا]]، [[لیانا استارک]] (Lyanna Stark) را به عنوان ملکه عشق و زیبایی انتخاب کرد. یک سال بعد او به همراه [[لیانا استارک|لیانا]] ناپدید شد، اقدامی که موجب آغاز [[قیام رابرت]] (Robert's Rebellion) شد. مارتل ها از این که [[ریگار]] (Rhaegar) به [[الیا مارتل|الیا]] خیانت کرده بود ناراضی بودند، اما از آنجایی که [[ایریس دوم|پادشاه دیوانه]]، [[الیا مارتل|الیا]] و فرزندانش را در [[رد کیپ]] (Red Keep) گروگان گرفته بود، به ناچار برای حفظ [[تخت آهنین|تخت]] از [[ایریس دوم]] (Aerys II) حمایت کردند و در [[نبرد ترایدنت]] (Battle of the Trident) یک چهارم ارتش سلطنتی را تشکیل دادند. مارتل ها سربازان زیادی را در آن نبرد از دست دادند، من جمله شاهزاده [[لوین مارتل]] (Lewyn Martell) از [[گارد پادشاه]]ی (Kingsguard). هنگامی که [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) سقوط کرد، در طول [[غارت بارانداز پادشاه]] (Sack of King's Landing) [[الیا مارتل|شاهزاده الیا]] و فرزندانش به دست دو تن از پرچمداران لنیستری، سر [[گرگور کلگان]] (Gregor Clegane) و سر [[آموری لورچ]] (Amory Lorch) به طرز وحشیانه ای کشته شدند. شاهزاده [[ابراین مارتل]] (Prince Oberyn Martell) قصد داشت تا طی جنبشی جنگ را با نام [[ویسریس تارگرین|پادشاه ویسریس سوم]] (King Viserys III) ادامه دهد، اما [[دوران مارتل|شاهزاده دوران]] (Prince Doran) و دیپلماسی [[جان ارن]] (Jon Arryn) مانع از جنگ بیشتر شدند. اگر چه پس از جنگ خاندان مارتل سوگند وفاداری به پادشاه [[رابرت براتیون]] (Robert Baratheon) یاد کرد، اما خشم و نفرت آنان نسبت به [[خاندان لنیستر|لنیستر ها]] (Lannisters) از آن زمان بیشتر شده است و رویکرد انزواطلبی بیشتری را از آن زمان تاکنون پیش گرفته اند، آنان با خاندان های بزرگ دیگر رابطه برقرار نمی کنند مگر به اجبار و ترجیح می دهند بیشتر با [[شهر های آزاد]] (Free Cities) معامله کنند.


==منابع و یادداشت ها==
==منابع و یادداشت ها==
۱٬۰۶۹

ویرایش