خلیج برده داران: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۴: خط ۱۴:


== فرهنگ و اقتصاد ==
== فرهنگ و اقتصاد ==
با وجود آنکه فرهنگ بسیار کمی از سقوط امپراطوری باقی ماند، اما مردمان امروزی خلیج برده داران به میراث گیسکاری خود بسیار مفتخرند. شهرها سمبل هارپی گیس را حفظ کرده اند، هرچند صاعقه ی چنگال هایش را با دستبندهای باز جایگزین نموده اند. شهروندان آزاد این شهرها خود را پسران هارپی می نامند. زبان گیسکاری تا حد زیادی فراموش شده است. بیشتر شهروندان امروزی گیسکاری به زبان فاتحانشان یعنی [[والریایی اصیل]] سخن می گویند که با لهجه ای خشن پیچش یافته و با گویش عامیانه برده داران ضربه خورده است. هرچند گیسکاری امروزی به نوشتن با حروف منحصر به فرد خودشان ادامه می دهند. از نظر نژادی، گیسکاری امروزی نسلی دورگه با مقدار بسیار کمی از خون اصیل گیسکاری است. آنها به دلیل روش زندگی متنعمشان، عمدتا عریض و چاق اند و پوستی کهربایی و چشمان و موهایی تیره دارند. انها معمولا ترکیبی از موهای ضخیم قرمز و مشکی دارند که ویژگی منحصر به فرد این ناحیه است. خلیج برده داران با وجود نقطه ضعفش در اتصال به گیس، خود را به عنوان ادامه سده های عظمت گیس پس از سقوط رقیب باستانی اش، والریا شناسانده اند.
با وجود آنکه فرهنگ بسیار کمی از سقوط امپراطوری باقی ماند، اما مردمان امروزی خلیج برده داران به میراث گیسکاری خود بسیار مفتخرند. شهرها سمبل هارپی گیس را حفظ کرده اند، هرچند صاعقه‌ی چنگال‌هایش را با دستبندهای باز جایگزین نموده‌اند. شهروندان آزاد این شهرها خود را پسران هارپی می نامند. زبان گیسکاری تا حد زیادی فراموش شده است. بیشتر شهروندان امروزی گیسکاری به زبان فاتحانشان یعنی [[والریایی اصیل]] سخن می گویند که با لهجه‌ای خشن پیچش یافته و با گویش عامیانه برده داران ضربه خورده است. هرچند گیسکاری امروزی به نوشتن با حروف منحصر به فرد خودشان ادامه می دهند. از نظر نژادی، گیسکاری امروزی نسلی دورگه، با مقدار بسیار کمی از خون اصیل گیسکاری است. آنها به دلیل روش زندگی متنعمشان، عمدتاً عریض و چاق‌اند و پوستی کهربایی و چشمان و موهایی تیره دارند. آنها معمولاً ترکیبی از موهای ضخیم قرمز و مشکی دارند که ویژگی منحصر به فرد این ناحیه است. خلیج برده داران با وجود نقطه ضعفش در اتصال به گیس، خود را به عنوان ادامه سده‌های عظمت گیس پس از سقوط رقیب باستانی‌اش، والریا شناسانده‌اند.


تجارت برده صنعت غالب خلیج برده داران است، و تاجران برده شهرها طبقه اشراف را تشکیل می دهند. برده داران آستاپور، یونکای و میرین خود را به ترتیب اساتید خوب، دانا و بزرگ می نامند، و ''توکار'' می پوشند؛ جامه ای ردا مانند که تنها مردمان آزاد متولد شده می توانند بپوشند. ارزش مواد بکار برده شده در حاشیه ی توکارها، نشانگر ثروت و رتبه اساتیدی است که آنها را به تن دارند. برده داران و خانواده هایشان زندگی سرشار از تجمل دارند، سوار بر قایق های لذت بر روی برکه شناورند و شب ها میزبان جشنواره های استادانه ای هستند که به تجلیل از تاریخشان می پردازند.
تجارت برده صنعت غالب خلیج برده داران است، و تاجران برده شهرها طبقه اشراف را تشکیل می دهند. برده داران آستاپور، یونکای و میرین خود را به ترتیب اساتید خوب، دانا و بزرگ می نامند، و ''توکار'' می پوشند؛ جامه‌ای ردا مانند که تنها مردمان آزاد متولد شده، می توانند بپوشند. ارزش مواد بکار برده شده در حاشیه‌ی توکارها، نشانگر ثروت و رتبه اساتیدی است که آنها را به تن دارند. برده داران و خانواده‌هایشان زندگی سرشار از تجمل دارند، سوار بر قایق های لذت بر روی برکه شناورند و شب ها میزبان جشنواره‌های استادانه‌ای هستند که به تجلیل از تاریخشان می پردازند.


شهرها رقابتی صلح آمیز دارند و از جنگ به سبب تمام هزینه هایش خودداری می کنند و ترجیح می دهند به ''کالاسار''های [[دوتراکی]] رد حال گذر باج دهند به جای آنکه با آنها وارد جنگ شوند. به دلیل ثروت شهروندان متوسط، ارتش حرفه ای شهر پر است از پسران برده دارانی که از پست هایشان به عنوان فرصتی برای نمایش یاد می کنند. سربازان شهروند خلیج برده داران با پوشیدن لباس های رزمی رنگارنگ و آرایش دادن موهایشان در شکل های عجیب، جنگجویانی بی فایده اند. هرچند، شهرها برای حفاظت به شدت به سربازان برده و گروه های مزدور وابسته اند. درحالی که بیشتر سربازان برده نسبتا فقیر و آموزش ندیده اند. خواجه سربازان [[آنسالید]] آستاپور در تاثیر خوشنام اند.
شهرها رقابتی صلح آمیز دارند و از جنگ به سبب تمام هزینه‌هایش خودداری می کنند و ترجیح می دهند به ''کالاسار''های [[دوتراکی]] در حال گذر باج دهند، به جای آنکه با آنها وارد جنگ شوند. به دلیل ثروت شهروندان متوسط، ارتش حرفه‌ای شهر پر است از پسران برده دارانی که از پست هایشان به عنوان فرصتی برای نمایش یاد می کنند. سربازان شهروند خلیج برده داران با پوشیدن لباس های رزمی رنگارنگ و آرایش دادن موهایشان در شکل های عجیب، جنگجویانی بی فایده‌اند. هرچند، شهرها برای حفاظت به شدت به سربازان برده و گروه‌های مزدور وابسته‌اند. درحالی که بیشتر سربازان برده نسبتاً فقیر و آموزش ندیده‌اند. خواجه سربازان [[آنسالید]] آستاپور در تأثیر خوشنام‌اند.


== شهرهای خلیج برده داران ==
== شهرهای خلیج برده داران ==
خط ۲۶: خط ۲۶:
{{مقاله اصلی|آستاپور}}
{{مقاله اصلی|آستاپور}}


آستاپور از آن جهت که تنها نقطه ای در جهان است که می توان [[آنسالید]] (Unsullied) خرید، شهره است. این سربازان برده سرمایه گذاری عظیمی را می طلبند و بیشترین سود را نصیب اربابان خوب آستاپور می کنند. خود شهر کهنه و مخروبه است و از آجرهای سرخ رو به زوالی ساخته شده که گفته می شود رنگشان از خون بردگانی است که بین آنها مرده اند. گرد دائمی آجرها باعث سوزش چشم است و همین امر باعث شده تا زنان آزاد زاده ی شهر نقاب بر چهره زنند. شهر تحت سلطه هرم های پله ای عظیمی است که بعضی چهار هزار پا بلندی دارند و همگی در اسکله خلیج به خط شده اند. میدان غرور به عنوان بازار روباز برده، ناحیه ای برای نمایش آنسالیدها و مکانی برای گردهم آیی های اجتماعی عمل می کند. در طول گرمای ظهرگاهی، خیابان های آجری به طرز غیرقابل تحملی داغ می شوند و آنها را تا حد زیادی در روز خلوت می کند. شب ها بردگان فانوس ها را روشن کرده و بر روی قایق های لذت موسیقی دلنشین می نوازند.
آستاپور از آن جهت که تنها نقطه ای در جهان است که می توان [[آنسالید]] (Unsullied) خرید، شهره است. این سربازان برده سرمایه گذاری عظیمی را می طلبند و بیشترین سود را نصیب اربابان خوب آستاپور می کنند. خود شهر کهنه و مخروبه است و از آجرهای سرخ رو به زوالی ساخته شده که گفته می شود رنگشان از خون بردگانی است که بین آنها مرده اند. گرد دائمی آجرها باعث سوزش چشم است و همین امر باعث شده تا زنان آزاد زاده ی شهر نقاب بر چهره زنند. شهر تحت سلطه هرم های پله‌ای عظیمی است که بعضی چهار هزار پا بلندی دارند و همگی در اسکله خلیج به خط شده اند. میدان غرور به عنوان بازار روباز برده، ناحیه ای برای نمایش آنسالیدها و مکانی برای گردهمایی‌های اجتماعی عمل می کند. در طول گرمای ظهرگاهی، خیابان های آجری به طرز غیرقابل تحملی داغ می شوند و آنها را تا حد زیادی در روز خلوت می کند. شب ها بردگان فانوس ها را روشن کرده و بر روی قایق های لذت موسیقی دلنشین می نوازند.


اربابان خوب آستاپور نسبت به بردگان خود بی رحم اند. چاله های مبارزه نمایش های خونینی است که کودکان را وادار به مبارزه با حیوانات می کنند. بردگان سرکش زنده زنده پوست کنده می شوند. هرچند مهمترین دستاود اربابان خوب آنسالیدهایشان هستند که طی روندی بی رحمانه شکل می گیرند. روندی که به طور سیستماتیک پسر بچه های برده را از خصایص انسانی محروم می کند تا به ماشین های بی احساس مبارزه تبدیل شوند. برخلاف دیگر شهرهای خلیج برده داران، آستاپور هیچ نیازی به گروه های مزدور دیگر برای محافظت از خودش ندارد. انسالیدهای فروخته نشده ی شهر از ان در برابر هرگونه تهدیدی دفاع می کنند.
اربابان خوب آستاپور نسبت به بردگان خود بی رحم اند. چاله های مبارزه نمایش های خونینی است که کودکان را وادار به مبارزه با حیوانات می کنند. بردگان سرکش زنده زنده پوست کنده می شوند. هرچند مهمترین دستاود اربابان خوب آنسالیدهایشان هستند که طی روندی بی رحمانه شکل می گیرند. روندی که به طور سیستماتیک پسر بچه های برده را از خصایص انسانی محروم می کند تا به ماشین های بی احساس مبارزه تبدیل شوند. برخلاف دیگر شهرهای خلیج برده داران، آستاپور هیچ نیازی به گروه‌های مزدور دیگر برای محافظت از خودش ندارد. انسالیدهای فروخته نشده‌ی شهر از آن در برابر هرگونه تهدیدی دفاع می کنند.


{{اسپویلر|پس از آنکه [[دنریس تارگرین]] تمام آنسالیدهای شهر را خریداری کرد و آنها را بر علیه برده داران درمانده فرستاد، شهر به تسخیر درآمد. دنریس حکومتی جدید به سرکردگی یک درمانگر، یک راهب و یک دانشمند بنا نهاد. پس از آنکه او شهر را ترک کرد، قصاب سابقی به نام [[کلئون]] کنترل شهر را به دست گرفت و برده داری را دوباره به پا کرد، تنها با این تفاوت که بردگان سابق حالا اربابان جدید شده اند. هرچند دنریس با کارهای او موافق نبود اما کلئون پادشاه قصاب برای او هدایایی به همراه پیشنهاد ازدواج فرستاد.}}
{{اسپویلر|پس از آنکه [[دنریس تارگرین]] تمام آنسالیدهای شهر را خریداری کرد و آنها را بر علیه برده داران درمانده فرستاد، شهر به تسخیر درآمد. دنریس حکومتی جدید به سرکردگی یک درمانگر، یک راهب و یک دانشمند بنا نهاد. پس از آنکه او شهر را ترک کرد، قصاب سابقی به نام [[کلئون]] کنترل شهر را به دست گرفت و برده داری را دوباره به پا کرد، تنها با این تفاوت که بردگان سابق حالا اربابان جدید شده اند. هرچند دنریس با کارهای او موافق نبود اما کلئون پادشاه قصاب برای او هدایایی به همراه پیشنهاد ازدواج فرستاد.}}
خط ۳۵: خط ۳۵:
{{مقاله اصلی|یونکای}}
{{مقاله اصلی|یونکای}}


یونکای کوچکترین شهر در میان سه شهر خلیج برده داران است که به چاله های مبارزه و خانه های لذتش مشهور استکه هر دویشان بردگانی سریع تربیت می کنند. شهر از نظر معماری بسیار شبیه آستاپور است به جز اندازه کوچکترش و استفاده از آجرهای زرد به جای قرمز در ساختمان هایش. برده داران یونکای به اربابان دانا معروف اند. شهر به ارتش بردگان آموزش ندیده اش و هر تعداد [[مزدور|گروه های مزدور]] که بتوان خرید، وابسته است.
یونکای کوچکترین شهر در میان سه شهر خلیج برده داران است که به چاله های مبارزه و خانه های لذتش مشهور است که هر دویشان بردگانی سریع تربیت می کنند. شهر از نظر معماری بسیار شبیه آستاپور است به جز اندازه‌ی کوچکترش و استفاده از آجرهای زرد به جای قرمز در ساختمان هایش. برده داران یونکای به اربابان دانا معروف‌اند. شهر به ارتش بردگان آموزش ندیده‌اش و هر تعداد [[مزدور|گروه های مزدور]] که بتوان خرید، وابسته است.


{{اسپویلر|پس از سقوط آستاپور، یونکای خود را با ارتشی از ۴٬۰۰۰ برده آماده کرد و [[پسران دوم]] و [[مرغان طوفان]] را که مجموعا بیش از ۱٬۰۰۰ مزدور بود، استخدام نمود. دنریس تارگرین مرغان طوفان را برای خدمت به خودش اغوا کرد و سپس در کمین پسران دوم نشست و آن ها را متفرق ساخت.}}
{{اسپویلر|پس از سقوط آستاپور، یونکای خود را با ارتشی از ۴٬۰۰۰ برده آماده کرد و [[پسران دوم]] و [[مرغان طوفان]] را که مجموعاً بیش از ۱٬۰۰۰ مزدور بود، استخدام نمود. دنریس تارگرین مرغان طوفان را برای خدمت به خودش اغوا کرد و سپس در کمین پسران دوم نشست و آن ها را متفرق ساخت.}}


=== میرین ===
=== میرین ===
۵۳۷

ویرایش