رویاها و پیشگویی ها: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴٬۲۷۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۴
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۲: خط ۱۲:
==دانک و اگ==
==دانک و اگ==
===رویای دیرون تارگرین===
===رویای دیرون تارگرین===
شاهزاده [[دیرون تارگرین]](Daeron Targaryen) یکی از شخصیت های جلد اول داستان های [[دانک و اگ]]، [[شوالیه آواره]]، است که حدود 90 سال قبل از وقایع [[بازی تاج و تخت]] اتفاق می افتد. شاهزاده ادعا میکند که رویاهای صادقه ای دارد که به حقیقت می پیوندند. یکی از این رویاها پیشگویی در مورد وقایع مربوط به [[محاکمه هفت]] پس از [[تورنومت آشفورد]] است که به نظر میرسد به طور کامل در شوالیه آواره به حقیقت پیوست.{{رف|شا}}
شاهزاده [[دیرون تارگرین]](Daeron Targaryen) یکی از شخصیت های جلد اول داستان های [[دانک و اگ]]، [[شوالیه آواره]]، است که حدود 90 سال قبل از وقایع [[بازی تاج و تخت]] اتفاق می افتد. شاهزاده ادعا میکند که رویاهای صادقه ای دارد که به حقیقت می پیوندند. یکی از این رویاها پیشگویی در مورد وقایع مربوط به [[محاکمه هفت]] پس از [[تورنومت آشفورد]] است که به نظر میرسد به طور کامل در شوالیه آواره به حقیقت پیوست.{{رف|شا}}  


همچنین دیرون پیشگویی کرد که روزی اژدهاها باز میگردند. این پیشگویی به صورت مستقل توسط شاه [[ایریس تارگرین اول]] نیز انجام شده است.{{رف|شم}}
همچنین دیرون پیشگویی کرد که روزی اژدهاها باز میگردند. این پیشگویی به صورت مستقل توسط شاه [[ایریس تارگرین اول]] نیز انجام شده است.{{رف|شم}}
خط ۴۸: خط ۴۸:
{{نقل قول|«برای رفتن به شمال باید به جنوب بروی، برای رسیدن به غرب باید به شرق بروی. برای جلو رفتن باید به عقب بروی و برای لمس کردن روشنایی باید از زیر سایه ها عبور کنی». دنی پرسید:«کوایته؟ کجایی؟» سپس او دید. نقابش از نور ستارگان بود. با صدای زنانه در گوشش زمزمه کرد: «به یاد داشته باش چه کسی هستی دنریس. اژدهاها میدانند، تو چطور؟»{{رف|ربا|71}}|}}}}
{{نقل قول|«برای رفتن به شمال باید به جنوب بروی، برای رسیدن به غرب باید به شرق بروی. برای جلو رفتن باید به عقب بروی و برای لمس کردن روشنایی باید از زیر سایه ها عبور کنی». دنی پرسید:«کوایته؟ کجایی؟» سپس او دید. نقابش از نور ستارگان بود. با صدای زنانه در گوشش زمزمه کرد: «به یاد داشته باش چه کسی هستی دنریس. اژدهاها میدانند، تو چطور؟»{{رف|ربا|71}}|}}}}
====خانه نامیرایان====
====خانه نامیرایان====
دنریس در زمانی که در [[خانه نامیرایان]](House of the Undying) بود پشگویی هایی انجام داد. گرچه برخی از این پیشگویی ها مانند [[عروسی سرخ]](Red Wedding) نشانه های نشخصی داشتند، بقیه پیشگویی ها به صورت رمز آلود است. از آنجا که [[نامیراها]] نسبت به او حالت تهاجمی داشتند به نظر میرسد که برخی از این تصاویر دستکاری شده اند.
{{نقل قول|جلوتر او به مهمانی جنازه ها رسید که وحشیانه سلاخی شده بودند. مهمانها در میان صندلی های واژگون و سه پایه ها میزها پراکنده بودند، در میان حمامی از خون لخته شده. بعضی ها دست و پا از دست داده بودند و حتی سرشان. دستهای قطع شده جام در دست داشتند، یا قاشق چوبی، مرغ بریان شده و یا تکه های نان. در تخت بالای مجلس [[راب استارک|مردی مرده با سر گرگ]] قرار داشت. او تاجی آهنین بر سر داشت و ران گوسفندی یه جای چوگان پادشاهی در دست؛ چشمانش با التماس دنی را دنبال میکرد.{{رف|نش|48}}|}}
# زنی زیبا و برهنه توسط چهار کوتوله خدمتکار مورد تجاوز قرار گرفته بود. (احتمالا پیشگویی [[جنگ پنچ پادشاه]](War of the Five Kings))
# مهمانی مرده هایی که جام و قاشق و غذا در دست داشتند. با مردی مرده و با سر گرگ روی تخت پادشاهی با تاجی آهنین. احتمالا پیشگویی [[عروسی سرخ]].
# خانه کودکی دنی با [[در قرمز]] در [[براووس]](Braavos).
# تالار تخت پادشاه با جمجمه های اژدها بر روی دیوار. جایی که شاهی شبیه به [[ایریس تارگرین دوم]](Aerys II Targaryen) بر روی تختی خاردار نشسته و به نظر میرسد دستور آتش زدن [[قلعه سرخ]](Red Keep) را در جریان [[غارت بارانداز پادشاه]] می دهد.
# اتاقی که در آن مردی با موهای نقره ای(احتمالا [[ریگار تارگرین]](Rhaegar Targaryen)) پسر خودش را اگان نامگذاری میکند و میگوید که پسر همان «[[شاهزاده وعده داده شده]]» است و شروع به نواختن چنگ می کند.
# جادوگری با شکوه که به دروغ ادعا میکند که نامیرای [[کارت]] است و به دنی پیشنهاد میدهد تا راز زبان اژدها را به او یاد دهد.
وقتی دنریس به تالار نامیراها میرسد آنها با زمزمه به او چیزهایی میگویند و او را «مادر اژدها» و «فرزند سه» خطاب میکنند و پیشگویی هایی انجام میدهند: «سه آتش باید برافروزی ... یکی برای زندگی، یکی برای مرگ و یکی برای عشق. سه اسب باید سوار شوی ... یکی به تخت یکی به وحشت و یکی به عشق. سه بار به تو خیانت میشود ... یکبار برای خون، یک بار برای پول و یکبار برای عشق.»
نامیراها پیش از آنکه به دنریس حمله کنند و توسط اژدهاها کشته شوند چیزهای دیگری به او نشان می دهند{{رف|نش|48}}:
# مرگ وحشتناک ویسریس.
# فرمانروایی بلند قد با پوست مسی و موی طلایی زیر پرچمی با طرح نریان آتشین و شهری سوخته در پشت سرش.(این احتمالا گوشه ای از چیزی که [[ریگو]](Rhaego) میتوانست باشد است)
# مردی در حال مرگ(احتمالا ریگار) که یاقوت ها از سینه اش به بیرون پرت میشوند با آخرین نفسش نام زنی را زمزمه میکند.
# پادشاهی با چشمان آبی که هیچ سایه ای ندارد شمشیر قرمزی در دست دارد. (احتمالا [[استنیس براتیون]](Stannis Baratheon) و شمشیرش [[لایت برینگر]](Lightbringer))
# اژدهایی پارچه ای بر فراز تیرکی در میان مردم شادمان.
# هیولای بزرگ سنگی از برجی در حال دود کردن بلند میشود و نفسی از سایه دارد.
# [[نقره ای]]، اسب دنریس، در میان علفزار میتازد و به سمت رودی تاریک در زیر دریای ستارگان میرود.
# جنازه ای بر دماغه کشتی با چشمانی روشن و لبهای خندان [[گری اسکیل|خاکستری]].
# گلی آبی از روزنه ای در [[دیوار|دیوار یخی]] میروید و هوا را از عطرش پر میکند.
===جوجن رید===
[[جوجن رید]] رویاهای سبزی دارد که ادعا میکند همیشه درست هستند. او ادعا میکند تاریخ مرگ خود را میداند. تا اینجا هیچ کدام از پیشگویی های او غلط از آب در نیامده است اما معمولا برخی از این پیشگویی ها نمادین و فاقد جزئیات است. به طور مثال در رویایش در مورد پسر عموهای فری در وینترفل، غذا به عنوان نمادی برای خبر از خانواده تعبیر شده بود.{{رف|نش|28}}{{رف|نش|46}}
در نزاع شاهان جوجن در مورد یکی از خوابهای مرموز خود به برن میگوید:
{{نقل قول|خواب دیدم دریا وینترفل را در بر گرفت. امواج سیاه به دروازه ها و برج ها برخورد میکردند و آب شور در دیوارها سرریز شد و قلعه را پر کرد. مردان غرق شده در حیاط شناور بودند. وقتی برای اولین بار این خواب را در گری واتر دیدم آنها را نمی شناختم اما الان چهره آنها را میشناسم. آلبلی یکی از آنهاست، آن محافظی که اسم ما را در جشن اعلام کرد. همچنین سپتون و آهنگر شما.{{رف|نش|35}}|}}
رویا [[نبرد وینترفل]] و حمله [[آهن زادگان]] به فرماندهی [[تیان گریجوی]] را پیش گویی میکند. برن بیهوده تلاش میکند تا به قربانیان هشدار دهد اما همانگونه که میرا بیان میکند مرگ آنها غیر قابل اجتناب است و به نوبت هر یک از آنها به دست یکی از آهن زادگان کشته می شوند.
جوجن درباره خوابی که در آن [[رمزی اسنو|ریک]] در آن به نظر دو پسر استارکها را میکشد و پوست می کند میگوید:
{{نقل قول|من در مورد مردی که امروز آمد خوابی دیدم، آنکه او را ریک صدا میزنند. جنازه تو و برادرت در زیر پای او افتاده بود و او با تیغی سرخ پوست صورت شما را میکند.{{رف|نش|35}}|}}
ریک در واقع [[رمزی بولتون]] است. تیان با راهنمایی ریک دو پسر همسن را از آسیاب [[آکورن واتر]] کشت و به جای استارک ها معرفی کرد.
===روح های هارت===
زن مرموز و کوتوله ای که در مورد آینده به [[انجمن برادری بدون پرچم]] میگوید. او از مرگ [[رنلی براتیون]]، [[بالون گریجوی]] و [[کتلین تالی]] اطلاع دارد و حتی آمدن بانوی سنگدل را نیز میداند.{{رف|یش|22}} زن کوتوله گفت: «من خواب دیدم که گرگی در باران زوزه میکشید اما هیچ کس صدای او را نشنید. در خواب صدای ناقوسی را شنیدم که فکر کردم سرم را منفجر میکند، تبل ها و شیپورها و نی ها و جیغ. اما غمگین ترین صدا، صدای زنگوله های کوچک بود.» -عروسی سرخ
===پیشگویی های مگی===
{{اسپویلر|در [[ضیافتی برای کلاغ ها]] میخوانیم که در زمان بازدید [[ایریس تارگرین دوم|ایریس]] از سرزمین های غربی، [[سرسی]] و [[ملارا هترسپون]] با پیشگویی به اسم [[مگی|مگی غورباقه]] در مورد آینده خود صحبت کردند. جین فارمن هم با آنها بود اما قبل از شنیدن پیشگویی های مگی فرار کرد. ملارا متوجه شد که به جای ازدواج با [[جیمی لنیستر]] او خیلی زود خواهد مرد، در حقیقن در همان شب. پیشگویی هایی که در مورد سرسی شد جزئیات بیشتری داشتند. او فهمید که شوهرش 16 فرزند و خودش 3 فرزند خواهد داشت، همچنین جزئیاتی در مورد شوهرش و سرنوشت فرزندانش. این پیشگویی همیشه ذهن سرسی را آشفته میکرد.{{رف|ضبک|12}}{{رف|ضبک|24}}{{رف|ضبک|36}}
{{نقل قول|سرسی: من چه زمانی با شاهزاده ازدواج میکنم؟
{{سخ}}مگی:هیچوقت، تو با پادشاه ازدواج میکنی.
{{سخ}}سرسی: پس من ملکه میشم؟
{{سخ}}مگی: آره، ملکه میشی ... تا زمانی که یکی دیگه بیاد، جوونتر و زیبا تر و اون تو رو سرنگون میکنه و هر چیزی که برات عزیز هست رو ازت میگیره.
{{سخ}}سرسی: من و شاه بچه دار میشیم؟
{{سخ}}مگی: اوه، آره! 16 تا برای اون و سه تا برای تو. تاجشون طلایی خواهد بود و همینطور کفن‌شان. و وقتی که در اشکهایت غرق شدی. والونکار دستهاش رو دور گردن سفیدت حلقه میزنه و تو رو خفه میکنه.
{{سخ}}
{{سخ}}ملارا: من با جیمی ازدواج میکنم؟
{{سخ}}مگی: نه جیمی و نه هیچ مرد دیگه. بکات تو نصیب کرم ها خواهد شد. مرگ تو امشب اینجاست دختر کوچولو. صدای نفس هاش رو میشنوی؟ اون خیلی بهت نزدیکه.{{رف|ضبک|12}}|}}}}
===ملیساندر===
[[ملیساندر]] با نگاه کردن در آتش میتواند آینده را ببیند. دقت این پیششگویی ها مشخص نیست زیرا خود ملیساندره آنها را اشتباه تفسیر میکند{{رف|یش|36}}{{رف|یش|54}}{{رف|یش|63}} و گاهی حتی برعکس.{{رف|نش|33}}{{رف|نش|42}}
پیش بینی آینده او زیاد قدرتمند نیست، داوس می تواند ادریک استورم را از دراگون استون فراری دهد.{{رف|یش|63}} {{اسپویلر|همچنین جان اسنو میتواند با جابجا کردن [[شاهزاده وحشی|بچه منس و دالا]] با بچه [[گیلی]] او را فریب دهد. بر اساس خبر ازدواج رمزی بولتون با [[آریا]]، او خبر از فرار آریا استارک به دیوار میدهد در حالی که این [[آلیس کاراستارک]] است که به دیوار می آید. او به جان میگوید که خواهرش از ازدواجی بی عشق فرار میکند. گرچه او در مورد ازدواج درست حدس زده بود اما در مورد دختر اشتباه میکرد. آلیس از دست پسر عمویش [[کرگان کاراستارک]] فرار میکرد}}
====آزور آهای====
با توجه به یک پیشگویی باستانی در کتابهای [[آشایی]] نزدیک 5000 سال قبل، [[آزور آهای]] دوباره به دنیا خواهد آمد و در مقابل ظهور دوباره [[آدرها]] ایستادگی خواهد کرد. این اتفاق پس از یک تابستان طولانی و با آمدن سرمای تاریک و پلید رخ می دهد. {{رف|نش|10}} گفته میشود آزور آهای بار دیگر [[لایت برینگر]] را به دست خواهد گرفت و در برابر آدرها خواهد ایستاد و اگر او شکست بخورد، دنیا نیز شکست خواهد خورد.
{{نقل قول|پس از تابستان طولانی روزی فرا میرسد که از ستارگان خون جاری شود و نفس سنگین سرما و تاریکی بر روی جهان بیافتد. در این ساعت وحشت یک جنگجو، شمشیری سوزان را از میان آتش بیرون خواهد کشید. آن شمشیر لاین برینگر خواهد بود، شمشیر سرخ قهرمانان، و کسی که او را به دست بگیرد آزور آهای است که دوباره باز آمده است و تاریکی از برابر او فرار خواهد کرد.{{رف|نش|10}}|}}
{{نقل قول|وقتی از ستاره سرخ خون جاری شود و تاریکی فرا رسد، آزور آهای در میان دود و نمک دوباره به دنیا خواهد آمد.{{رف|یش|35}}|}}
او از این پیشگویی برداشت میکند که [[استنیس براتیون]] همان آزور آهای است و به او شمشیری آتشین میدهد.
{{اسپویلر|{{نقل قول|من برای دیدن گوشه ای از آزور آهای دعا میکنم و رلور فقط به من برف را نشان میدهد.{{رف|ربا|31}}|}}
به نظر میرسد که این [[جان اسنو]] را آزور آهای معرفی میکند و نه استنیس، البته ممکن است خود او این برداشت را نداشته باشد.(Snow: برف یا جان اسنو؟!)}}


==منابع==
==منابع==
{{منابع|2}}
{{منابع|2}}
 
[[رده:پیشبینی]]
[[en:Dreams and prophecies]]
[[en:Dreams and prophecies]]