سانسا استارک: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۱: خط ۴۱:
زمانی که پدرش به مقام [[دست پادشاه]] (Hand of the King) می رسد، سانسا از دورنمای زندگی در دربار [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) شادمان و از نامزدی با [[جافری براتیون|جافری]] (Joffrey) هیجان زده است. در سفر به پایتخت، جافری به اصرار مادرش سانسا را همراهی می کند. این دو در حال قدم زدن با هم هستنند که با [[آریا]]، خواهر سانسا در حالی رو به رو می شوند، که او مشغول شمشیر بازی با پسری به نام [[مایکاه]] (Mycah) است. جافری شمشیرش را می کشد و [[مایکاه]] را تهدید می کند، اما [[آریا]] با او می جنگد، دایرولفش [[نایمریا]] (Nymeria) جافری را خلع سلاح کرده و جراحتی جزیی به او وارد می کند.{{رف|بتت|15}}
زمانی که پدرش به مقام [[دست پادشاه]] (Hand of the King) می رسد، سانسا از دورنمای زندگی در دربار [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) شادمان و از نامزدی با [[جافری براتیون|جافری]] (Joffrey) هیجان زده است. در سفر به پایتخت، جافری به اصرار مادرش سانسا را همراهی می کند. این دو در حال قدم زدن با هم هستنند که با [[آریا]]، خواهر سانسا در حالی رو به رو می شوند، که او مشغول شمشیر بازی با پسری به نام [[مایکاه]] (Mycah) است. جافری شمشیرش را می کشد و [[مایکاه]] را تهدید می کند، اما [[آریا]] با او می جنگد، دایرولفش [[نایمریا]] (Nymeria) جافری را خلع سلاح کرده و جراحتی جزیی به او وارد می کند.{{رف|بتت|15}}


کمی بعد در محضر [[رابرت براتیون|شاه رابرت]] (King Robert)، آریا حقیقت ماجرا را می گوید، اما جافری به دروغ ادعا می کند که [[آریا]]، [[نایمریا]] و [[مایکاه]] بدون علت به او حمله ور شده اند. سانسا که نمی خواهد به شوهر آینده اش خیانت کند دروغ می گوید و با ادعای آن که چیزی به یاد نمی آورد، هیچ کدام از روایت ها را تایید نمی کند. [[سرسی لنیستر|ملکه سرسی]] (Queen Cersei) از فرصت استفاده می کند و می گوید که دایرولفی که به پسرش حمله کرده باد کشته شود. آریا که این را پیش بینی کرده بود، نایمریا را فراری داده بود. از این رو سرسی خواستار مرگ [[لیدی]] به جای نایمریا می شود.{{رف|بتت|16}}
کمی بعد در محضر [[رابرت براتیون|شاه رابرت]] (King Robert)، آریا حقیقت ماجرا را می گوید، اما جافری به دروغ ادعا می کند که [[آریا]]، [[نایمریا]] و [[مایکاه]] بدون علت به او حمله ور شده اند. سانسا که نمی خواهد به شوهر آینده اش خیانت کند دروغ می گوید و با ادعای آن که چیزی به یاد نمی آورد، هیچ کدام از روایت ها را تایید نمی کند. [[سرسی لنیستر|ملکه سرسی]] (Queen Cersei) از فرصت استفاده می کند و می گوید که دایرولفی که به پسرش حمله کرده باید کشته شود. آریا که این را پیش بینی کرده بود، نایمریا را فراری داده بود. از این رو سرسی خواستار مرگ [[لیدی]] به جای نایمریا می شود.{{رف|بتت|16}}


در بارانداز پادشاه، سانسا چون آریا را مقصر مرگ لیدی می داند، بااو قهر می کند. او همچنان شیفته ی جافری باقی می ماند و رابطه ی نزدیکی نیز با ملکه [[سرسی]] بر قرار می کند. با برگزاری تورنومنت به افتخار پدرش، سانسا به داستان های مورد علاقه اش را به چشم میبند، و رویاهای او در مورد جایگاه [[شوالیه|شوالیه گری]] و جوانمردی تقویت می شود. او همچنین تحت تاثیر [[لوراس تایرل]] (Loras Tyrell) [[لوراس تایرل|شوالیه گل ها]] (The Knight of Flowers) قرار می گیرد؛ زمانی که لوراس به او یک رز سرخ می دهد، سانسا خود را درون یک ترانه ی عاشقانه می پندارد.{{رف|بتت|20}}
در بارانداز پادشاه، سانسا چون آریا را مقصر مرگ لیدی می داند، بااو قهر می کند. او همچنان شیفته ی جافری باقی می ماند و رابطه ی نزدیکی نیز با ملکه [[سرسی]] بر قرار می کند. با برگزاری تورنومنت به افتخار پدرش، سانسا به داستان های مورد علاقه اش را به چشم میبند، و رویاهای او در مورد جایگاه [[شوالیه|شوالیه گری]] و جوانمردی تقویت می شود. او همچنین تحت تاثیر [[لوراس تایرل]] (Loras Tyrell) [[لوراس تایرل|شوالیه گل ها]] (The Knight of Flowers) قرار می گیرد؛ زمانی که لوراس به او یک رز سرخ می دهد، سانسا خود را درون یک ترانه ی عاشقانه می پندارد.{{رف|بتت|20}}
۸۳۱

ویرایش