لیانا استارک: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۳۵۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۴
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در حال ترجمه|نگار}}
{{اطلاعات اشخاص
{{اطلاعات اشخاص
| نام_شخصیت = '''لیانا استارک''' [[File:House_Stark.PNG|50px|left]] [[File:House_Stark.PNG|50px|right]]
| نام_شخصیت = '''لیانا استارک''' [[File:House_Stark.PNG|50px|left]] [[File:House_Stark.PNG|50px|right]]
خط ۸۰: خط ۷۹:
[[پرونده:Ned Lyanna Death Promise.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|لیانا در بستر مرگ- اثر Amoka- FFG]]
[[پرونده:Ned Lyanna Death Promise.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|لیانا در بستر مرگ- اثر Amoka- FFG]]
[[پرونده:Lyanna Stark by DubuGomdori.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|مجسمه‌ی لیانا استارک در سرداب وینترفل- اثر DubuGomdori]]
[[پرونده:Lyanna Stark by DubuGomdori.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|مجسمه‌ی لیانا استارک در سرداب وینترفل- اثر DubuGomdori]]
بعد از این وقایع، ند به جنوب به [[سرزمین های طوفان]] رفت تا محاصره‌ی [[استورمز اند]] را بردارد. لردها [[خاندان تایرل|تایرل]]و لرد [[خاندان رد واین|رد واین]] زانو زدند و به رابرت سوگند وفاداری یاد کردند. او بعد از آن به همراهی شش نفر([[مارتین کسل]]، [[تئو وول]] ،[[اتان گلاور]])،[[مارک ریسول]]، [[هاولند رید]] و [[ویلم داستین]]) به سمت [[برج شادی]] در کوه های [[دورن]] رفت و در آنجا سه عضو وفادار [[گارد پادشاه]] -سر [[آرتور دین]]، سر [[اوسول ونت]]، و سر [[جرالد های تاور]]- را در حال حفاظت از آن یافت. تنها ند و پرچم‌دار او هاولند رید از نبرد رخ داده، جام به در بردند. ند لیانا را در «بستری از خون» در حال مرگ یافت. وقتی ند این جنگ را در خواب می بیند، جزییاتی اضافی وجود دارد. وقتی جنگجویان می‌جنگند، لیانا جیغ می‌کشد. بعد از آن رویا به طوفانی از گلبرگ‌های رز آبی که در سراسر آسمان خونی و خاکستری شده می‌وزند، تغییر می‌یابد. مشخص نیست که آیا این جزییات دقیقند یا خیر.{{رف|بتت|39}}
بعد از این وقایع، ند به جنوب به [[سرزمین های طوفان]] رفت تا محاصره‌ی [[استورمز اند]] را بردارد. لردها [[خاندان تایرل|تایرل]] و لرد [[خاندان رد واین|رد واین]] زانو زدند و به رابرت سوگند وفاداری یاد کردند. او بعد از آن به همراهی شش نفر([[مارتین کسل]]، [[تئو وول]] ،[[اتان گلاور]]،[[مارک ریسول]]، [[هاولند رید]] و [[ویلم داستین]]) به سمت [[برج شادی]] در کوه های [[دورن]] رفت و در آنجا سه عضو وفادار [[گارد پادشاه]] -سر [[آرتور دین]]، سر [[اوسول ونت]]، و سر [[جرالد های تاور]]- را در حال حفاظت از آن یافت. تنها ند و پرچم‌دار او هاولند رید از نبرد رخ داده، جام به در بردند. ند لیانا را در «بستری از خون» در حال مرگ یافت. وقتی ند این جنگ را در خواب می بیند، جزییاتی اضافی وجود دارد. وقتی جنگجویان می‌جنگند، لیانا جیغ می‌کشد. بعد از آن رویا به طوفانی از گلبرگ‌های رز آبی که در سراسر آسمان خونی و خاکستری شده می‌وزند، تغییر می‌یابد. مشخص نیست که آیا این جزییات دقیقند یا خیر.{{رف|بتت|39}}


لیانا در اتاقی مرد که بوی «رز و خون» می‌داد. تب قدرت بدنی او را گرفته بود. صدایش ضعیف‌تر از زمزمه بود. زمانی که از ند خواست تا به او قول چیزی را بدهد در چشمانش ترس مشهود بود. وقتی برادرش قول داد، ترس از او رخت بر بست. او لبخند زد، انگشتانش را در انگشتان او (ند) چفت کرد. هنوز دست هایشان در دست هم بود که او جانش را از دست داد. گلبرگ های رز از کف دستان سیاه و مرده‌ی او سر خورد.
لیانا در اتاقی مرد که بوی «رز و خون» می‌داد. تب قدرت بدنی او را گرفته بود. صدایش ضعیف‌تر از زمزمه بود. زمانی که از ند خواست تا به او قول چیزی را بدهد در چشمانش ترس مشهود بود. وقتی برادرش قول داد، ترس از او رخت بر بست. او لبخند زد، انگشتانش را در انگشتان او (ند) چفت کرد. هنوز دست هایشان در دست هم بود که او جانش را از دست داد. گلبرگ های رز از کف دستان سیاه و مرده‌ی او سر خورد.
خط ۸۹: خط ۸۸:


لیانا در زمان مرگش شانزده سال بیشتر نداشت.{{رف|بتت|8}} آرامگاه او در سرداب وینترفل، در کنار آرامگاه ریکارد استارک، قرار دارد. در سمت دیگر آرامگاه ریکارد استارک، آرامگاه برندون استارک واقع است. مجسمه لیانا بر روی سنگ آرامگاه او حک شده است. با این حال رابرت معتقد است سنگتراش در نشان دادن زیبایی او موفق نبوده است. ادارد گفته است که لیانا خودش از او خواسته تا او را به وینترفل بازگرداند. او هر وقت که می‌توانست به آرامگاه خواهرش گل می‌برد چرا که او علاقه‌ی بسیاری به گل‌ها داشت.{{رف|بتت|35}}
لیانا در زمان مرگش شانزده سال بیشتر نداشت.{{رف|بتت|8}} آرامگاه او در سرداب وینترفل، در کنار آرامگاه ریکارد استارک، قرار دارد. در سمت دیگر آرامگاه ریکارد استارک، آرامگاه برندون استارک واقع است. مجسمه لیانا بر روی سنگ آرامگاه او حک شده است. با این حال رابرت معتقد است سنگتراش در نشان دادن زیبایی او موفق نبوده است. ادارد گفته است که لیانا خودش از او خواسته تا او را به وینترفل بازگرداند. او هر وقت که می‌توانست به آرامگاه خواهرش گل می‌برد چرا که او علاقه‌ی بسیاری به گل‌ها داشت.{{رف|بتت|35}}
[[برن استارک]] در جایی اشاره می‌کند که فقط پادشاهان و لرد‌های وینترفل باید مجسمه های شبیه به خودشان داشته باشند نه اعضای خانواده‌های آنان. اما ادارد می‌خواست به خواهر و برادرش ادای احترام کند.
[[برن استارک]] در جایی اشاره می‌کند که فقط پادشاهان و لرد‌های وینترفل باید مجسمه های شبیه به خودشان داشته باشند نه اعضای خانواده‌های آنان. اما ادارد می‌خواست به خواهر و برادرش ادای احترام کند.
باربری ریسول به تیان می گوید که آرامگاه خالی نیست. ادارد در واقع همه ی استخوان‌های لیانا از دورن آورده است.{{رف|ربا|41}}
باربری ریسول به تیان می گوید که آرامگاه خالی نیست. ادارد در واقع همه ی استخوان‌های لیانا از دورن آورده است.{{رف|ربا|41}}


=== نامگذاری به افتخار لیانا ===
=== نامگذاری به افتخار لیانا ===
کشتی جنگی ''[[لیدی لیانا]]'' به افتخار لیانا استارک نامگذاری شده است. پادشاه رابرت این کشتی را به افتخار دوشیزه‌ای که دوست داشت و از دست داد نامگذاری کرد. [[داووس سی ورث]] کشتی را زیبا می‌داند، ظاهرا زیبایی کشتی علت این نام‌گذاری بوده است.{{رف|نش|41}}{{رف|نش|58}}
[[لیانا مورمونت]]، دختر کوچک تر [[میگ مورمونت]]، به افتخار لیانا استارک نامگذاری شده است. [[استنیس براتیون]] فکر می‌کند که این تلاشی واضح برای جلب مرحمت و لطف ادارد استارک بوده است.{{رف|ربا|3}}


=== ظهور در کابوس‌ها و رویاها ===
=== ظهور در کابوس‌ها و رویاها ===
ادارد استارک کابوسی از لیانا و مجسمه‌اش می‌بیند. در خواب، ادارد در سرداب وینترفل راه می‌رود. او صدای زمزمه مجسمه‌ی لیانا را می‌شوند که  زمزمه می‌کند: «به من قول بده، ند.» او متوجه می‌شود که مجسمه حلقه‌ی گلی از رزهای آبی دارد در حالی که از چشمهایش خون جاریست. ادارد سریعا با تپش قلب از خواب می‌پرد.{{رف|بتت|47}}
[[تیان گریجوی]] کابوسی از ضیافت شام مردگان در وینترفل می‌بیند. بسیاری از زنان و مردانی که حضور دارند کسانی هستند که تیان شخصا آنها را می‌شناسد یا توسط خود او یا به دستور کشته شده‌اند. اما او متوجه چهره‌هایی نیز می‌شود که هرگز در عمرش ندیده است. در میان آنها لیانا هم هست؛ دختر باریک اندام غمگینی که تاجی از رزهای آبی بر سر دارد و لباس سفید آغشته به خونی به تن دارد. برندون استارک در کنار او ایستاده، پدرشان ریکارد استارک هم در پشت آنان ایستاده است. زمانی که [[راب استارک]] و دایرولفش [[گری ویند]] ، هر دو زخمی، به جشن می‌پیوندند، تیان فریادزنان از خواب برمی‌خیزد.{{رف|نش|56}}


== نقل‌قول‌های لیانا ==
== نقل‌قول‌های لیانا ==
خط ۱۰۰: خط ۱۰۵:


== نقل‌قول‌ها راجع به لیانا ==
== نقل‌قول‌ها راجع به لیانا ==
[[File:Lyanna_Stark.jpg|ند لیانا را اینگونه به خاطر می‌آورد - اثر Voyagehour ©|thumb|300px|left]]
{{نقل قول|زیبا و خودسر بود، و پیش از موعد مرد.{{رف|بتت|22}}|[[ادارد استارک]]}}
{{نقل قول|بانوی من، شما مثه یه مرد شمالی سواری می‌کنید. عمه‌تون هم اینطور بودند، لیدی لیانا.{{رف|یش|17}}|[[هاروین]] به [[آریا استارک]]}}
{{نقل قول|[[باربری داستین|لیدی داستین]] می‌تونه بهت بگه، اون پسر دیوونه اسبا بود. حتی دختر [[ریکارد استارک|لرد ریکارد]] هم که خودش یه نیمه اسب بود، نمی‌تونست در سواری شکستش بده.{{رف|ربا|32}}|[[روس بولتون]] [[دومریک بولتون|پسرش]] را با لیانا مقایسه می‌کند.}}
{{نقل قول|تو لیانا رو به اندازه‌ی من نمی‌شناختی، رابرت. تو زیباییش رو می‌دیدی نه استحکام درونیش رو.{{رف|بتت|30}}|[[ند استارک]]}}
{{نقل قول|از این زیباتر بود. آه، لعنت به تو [[ند]]، مجبور بودی یه همچین جایی دفنش کنی؟اون لیاقتش بیشتر از تاریکی بود...{{رف|بتت|4}}|[[رابرت براتیون]]}}
{{نقل قول|'''ادارد:''' هزاران زن دیگه از ته قلب عاشقش می‌شدن. چکار کرد که این همه ازش متنفر شدید؟<br />'''سرسی:''' شب جشن عروسی ما، اولین بار که همبستر شدیم، اون منو با اسم خواهر شما صدا زد. روی من بود، توی من بود، بوی گند شراب می‌داد و اون زمزمه کرد: لیانا.{{رف|بتت|45}}|[[سرسی لنیستر]]}}


== خانواده ==
== خانواده ==
خط ۱۰۸: خط ۱۲۰:


[[en:Lyanna Stark]]
[[en:Lyanna Stark]]
[[رده:خاندان استارک]][[رده:زنان اشرافی]][[رده:شخصیت های شمال]]
۱٬۰۶۹

ویرایش