پنجمین قسمت از فصل هشتم سریال بازی تاج و تخت توانست یکی از پرهیجانترین اپیزودهای تاریخ سریال را به تصویر بکشد.
قسمتی که خیلی از اتفاقات هشت فصل سریال را جمع بندی میکند. یکی از اتفاقات مهم این قسمت مرگ دو شخصیت متفاوت قدیمی، یعنی جیمی و سرسی لنیستر بود که بحثهای زیادی را به وجود آورد. برخی از اقدام وی دفاع میکنند و برخی دیگر با انتقاد نسبت به عمل وی سازندگان و نویسندگان سریال را درخصوص کنار گذاشتن آرک رستگاری وی سرزنش میکنند.
اما آیا وی را میتوان لایق این انتقادات قرار داد؟ یا اینکه این اقدام جیمی لنیستر درواقع یک پایان واقعی و شاعرانه برای شخصیتش محسوب میشود ؟! باما همراه باشید.
۱- تمام راه ها به سرسی ختم میشود
یکی از ویژگی های مهم کرکتر جیمی لنیستر رابطه وی با خواهرش سرسی محسوب میشود. رابطهای که از زمان کودکی آنها آغاز شده و در دوران سلطنت رابرت به اوج خود میرسد. زمانی که وی توسط راب استارک در ویسپرینگ وود به اسارت گرفته میشود تلاش میکند تا هرچه سریع تر با فرار از چنگال آنها خودش را به سرسی برساند حتی اگر به قیمت جان فامیل خود تمام شود. همانطور که در اپیزود چهارم برای برین توضیح میدهد وی حاضر بود برای رسیدن به سرسی هزاران کودک و زن را در ریورران به قتل برساند و یک کودک ده ساله را از بالای برج به پایین پرتاب کند. چنین رفتاری نشان میدهد که هرقدر رابطه آنها متفاوت باشد اما بازهم جیمی حاضر است برای سرسی در بدترین شرایط هرکاری انجام دهد و این رفتار به هیچ وجه تغییر نمیکند. پس طبیعی است که جیمی سرسی را به کسی ترجیح دهد که تنها یک شب با وی بوده و برای نجات جان خواهر خود به پایتخت بازگردد و از طرف ترک برین نشان دهنده این موضوع است که هرچقدر جیمی بخواهد از سرسی دور شود در نهایت تمام راه ها به وی ختم میشود.
۲- قتل سرسی،یک تئوری احمقانه
همزمان با پخش فصل هشتم این تئوری در بین طرفداران اوج گرفت که سرسی به دست برادرش جیمی کشته میشود. این تئوری برگرفته از یک پیشگویی درخصوص سرسی بود. جدا از اینکه مگی قورباغه حداقل در سریال نسبت به مرگ سرسی به دست برادرش اظهار نظر نمیکند این موضوع که جیمی را قاتل وی بدانیم کمی دور از حقیقت بود مخصوصا زمانی که میبینیم وی برای رسیدن به سرسی حاضر است هرکاری انجام دهد. این دو اپیزود به خوبی نشان میدهد که همانند گذشته جیمی با تمام مشکلات اما بازهم رسیدن و نجات سرسی را اولویت خود قرار میدهد. همانطور که وی در این اپیزود به تیریون میگوید که مردم برای وی اهمیتی ندارند به نجاتشان توسط شخص خودش در زمان شورش رابرت اشاره میکند اما با این حال حاضر است بین مردم و سرسی خواهرش را انتخاب کند که کاملا با شخصیت وی همخوانی دارد.
۳- وقتی برین هم جای سرسی را پر نمیکند
زمانی که جیمی پایتخت را ترک کرد همه به این موضوع فکر کردیم که ممکن است جیمی با برین وارد یک رابطه احساسی شود و این اتفاق هم رخ داد که پس از هیاهوی پرسروصدای نبرد وینترفل به اوج خود رسید. برای یک لحظه اینگونه بنظر میرسید که جیمی حاضر است بدون توجه به مرگ احتمالی سرسی درکنار برین بماند اما همانطور که از شخصیت وی پیدا بود هرچه دورتر از سرسی قرار میگرفت بیشتر به وی وابسته میشد و همین دلیل باعث شد که برین را برای نجات خواهرش ترک کند. جیمی حاضر شد برای اولین بار یک زن را به عنوان شوالیه برگزیند، با وی همبستر شود و خودرا برای یک رابطه با برین اماده کند. اما با به میان آمدن پای سرسی همه چیز تغییر کرد و جیمی برای نجات جان خواهرش مجبور شد که برین را ترک کند. موضوعی که نشان دهنده پیچیدگی شخصیتی وی است.
گیرم که مبنای احساسی قضیه درست باشه، از نظر منطقی چرا جیمی اول تصمیم میگیره اول بمونه وینترفل بعد، کوچکترین تلاشی برای توقف جنگ یا حمایت از خواهرش نمیکنه، حتی بعد از اینکه دنریس و ارتشش رفتن بلافاصله حرکت نمی کنه(که بگیم منتظر رفتن اونها بوده) بعد ناگهان وقتی میشنوه یک اژدهای دنریس کشته شده و ظاهرا سرسی دست بالاتر رو داره، ناگهان هوس میکنه برگرده پیش خواهرش…اون وقت چرا؟ یعنی جیمی اینقدر ترسو بوده که وقتی میفهمه خواهرش دست بالا رو داره میره تا در پیروزی شریک باشه؟ یا توضیح واقعی اینه که باز هم سازندگان برای به اصطلاح غافلگیری منطق داستان رو زیر پا گذاشتن؟
البته شاید کسی هم بگه جیمی نه برای نجات خواهرش که برای نجات تیریون(با توجه به بالا رفتن احتمال شکست دنریس) اونجا حاضر شده و با توجه به تلاشش برای رسیدن به قلعه این کار رو میخواسته با راضی کردن سرسی و نه فرضا بیرون کشیدن تیریون از میدان جنگ انجام بده. ولی نکته اینجاست که در صحبت هاش با تیریون صراحتا اشاره میکنه تا حالا نتونسته سرسی رو به کاری برخلاف میلش راضی کنه(آخر سر هم زنگ ها به خاطر درخواست جیمی از سرسی به صدا در نیامدن). ضمنا سرسی مسلما دوباره نمیذاشته از زندان تیریون رو فراری بده. تازه بگذریم که همه این ها با این فرض هست که سرسی مثل فصل های قبل در زمان پیروزی هم به جیمی علاقه مند باشه وگرنه همون اول به خاطر سرپیچی از فرمان ملکه اعدامش میکنه
دوست عزیز بعد از اینهمه خرابکارى و گندکارىهایى که به سرتاپاى این سریال شده، شما هنوز انتظار تبعیت از منطق را هم دارى؟؟