خانه > مقالات > تحلیل شخصیت کریستون کول و رابطه‌ی او با الیسنت

تحلیل شخصیت کریستون کول و رابطه‌ی او با الیسنت

سیاه‌ها در کتاب از کریستون متنفرند، اما در سریال طرفداران هر دو‌ جناح چنین حسی را دارند!

ما در فصل اول سریال، پسری خودساخته را می‌بینیم که بسیار توانمند و بااستعداد است. او در تورنومنت شاهزاده‌ای (دیمون تارگرین) را شکست می‌دهد که هماوردی ندارد. در سریال، کریستون بسیار‌ جوان‌تر از کتاب توصیف شده است. او بعدها با رینیرا وارد رابطه می‌شود و خیال می‌کند که رینیرا متعلق به اوست. از آن‌جایی که به رینیرا پیشنهاد ازدواج و فرار به سوی قاره‌ی ایسوس را می‌دهد، به نظر نمی‌آید که او در این نقطه تمایلی به قدرت داشته باشد. کریستون معترف است که تنها برای بازگرداندن شرافت خود می‌خواهد با او ازدواج کند.

اما چرا در فصل دوم خبری از شرافت در او نیست؟ نه تنها در بحث رابطه با الیسنت، که حتی در مورد اصول اخلاقی در نوع مبارزه و دیپلماسی؟!

در کتاب تا اینجای داستان (متن بالا)، تغییر آن‌چنانی در مورد کریستون، جز سن او نمی‌بینیم؛ هرچند، جزئیات سریال را در کتاب نداریم.

اما تفاوت‌ها از اینجا آغاز می‌شود!

شاید از من بابت این حرف متنفر شوید، اما سریال راوی منطقی‌تری است.

شکسته شدن قبح گناه:

معمولاً افرادی که اصول اخلاقی سختگیرانه‌ای را برای خود متصور می‌شوند، به هنگام تن دادن به آن چه که ضد اصول اخلاقی خود می‌دانند، دچار از خودبیگانگی می‌شوند. ممکن است که خود را ببخشند، اما در بسیاری مواقع به بدتر و بدتر تن می‌دهند، تا جایی که هیچ راه بازگشتی را برای خود نمی‌بینند. اتفاقی که برای کریستون و شرافتش افتاده، همین است. شاید اگر قتل جافری لونموث اتفاق نمی‌افتاد، کریستون می‌توانست خودش را ببخشد.

اگر به خاطر داشته باشید، کریستون نیت داشت تا خود را بکشد، چون همه چیز را از دست رفته می‌دید؛ و در حقیقت، همه چیز از دست رفته بود و کریستون دیگر آن آدم سابق نبود. دلیل تنفر کریستون از رینیرا، قتل جافری و لکه‌دار شدن نام و آوازه‌‌اش بود، و نه پایبند نبودن به سوگندش. چرا که شکستن سوگندش یک راز بود و قتل جافری، در برابر چشمانِ قاضی همگان صورت گرفت!

منطقی است که کریستون خود را نبخشیده و از نظرش دیگر بدتر از این ممکن نباشد. بنابراین هدف جدید کریستون انتقام از رینیرا به خاطر تزریق حس از خودبیگانگی‌اش است. او حاضر است به شنیع‌ترین کارها دست بزند تا به رینیرا آسیب بزند.

اکنون ممکن است سؤال پیش بیاید که چرا هاروین حس مشابهی نداشته؟

برای کریستون که جوانی خودساخته و از یک خانواده‌ی معمولی بود، تمام هویتش در نامی خلاصه می‌شد که خودش ساخته بود. کریستون به حق، ترس از دست دادن همه‌چیز را داشت. این موضوع در مورد هاروین استرانگ صدق نمی‌کرد. او یک نجیب‌زاده بود و حمایت خاندانش را داشت.

اما چرا سبزها نیز از کریستونِ سریال بدشان می‌آید؟

ما در کتاب، رابطه‌ی کول با الیسنت را نداریم و یا حتی اگر چنین باشد، دست کم شایعه و‌ روایتی از آن وجود ندارد و در تاریخ ثبت نشده است. تنفر سبزها از این است که این رابطه نوعی ریاکاری را در هر دو شخصیت به نمایش می‌گذارد. و چه کسی از ریاکاری خوشش می‌آید؟

پیش‌تر سبزها خیال می‌کردند که الیسنت و کول، دست کم در مورد اهمیت رابطه‌ی مشروع، تابع اخلاقند. باز تکرار می‌کنم که به نظر من، سریال در این باره منطقی‌تر روایت می‌کند.

چرا؟

رابطه‌ی کول و الیسنت نه تنها توجیهی برای برخی اتفاقات (مانند بی محافظ رها شدن ملکه) است، بلکه نتیجه‌ی تحقیری است که از جانب رینیرا، و در مورد الیسنت از جانب ویسریس متحمل شده‌اند. الیسنت در اوج جوانی با پیرمردی ازدواج کرد که مبتلا به نوعی جذام بود و لذتی از رابطه‌ی جنسی با او نمی‌برد؛ و از طرفی، با اینکه برای ویسریس سه فرزند پسر آورد، اما آن پیرمرد همه‌چیز را به دخترش از همسر قبلی‌اش بخشیده بود. الیسنت پیش‌تر هیچ‌وقت اولویت کسی نبود و در نتیجه، با تنها مردی وارد رابطه شد که او را به رینیرا ترجیح داده بود!

آیا احتمال دارد که کریستون دوباره محبوبیتش را در میان سبزها به دست آورد؟

کریستون در صحنه‌ی گفتگویش با سر اَریک، در میان سبزها دو چندان منفور شد. بینندگان اوج ریاکاری و بی‌عفتی را در آن‌جا شاهد بودند. او علناً و به صورت هم‌زمان، حکم قتل اَریک و بی‌اعتباری سبزها را صادر کرد. با این اقدام او، مشروعیت سبزها که به تازگی به خاطر مظلومیت جهیریس به دست آمده بود، زیر سؤال رفت. واکنش بی‌نظیر اُتو به وقت شنیدن این خبر، عمق فاجعه را نشان می‌دهد.

با این حال، هر چه کریستون در سیاست و دیپلماسی کثیف و ناپخته عمل می‌کند، در مبارزه، جنگجوی باهوش و بااستعدادی است. مطمئناً طی هفته‌ها و فصول آتی، می‌تواند دوباره میان طرفداران جناح سبز محبوبیت قبلی خود را به دست بیاورد. پس منتظر او در میدان نبرد باشید!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*