خانه > مقالات > از والریا تا خرابه های اشوال؛نگاهی به شباهت میان دنیای نغمه آتش و یخ با آثار انیمه ای

از والریا تا خرابه های اشوال؛نگاهی به شباهت میان دنیای نغمه آتش و یخ با آثار انیمه ای

قسمت اول-حمله به تایتان

فرانچایز نغمه به حدی گسترده و جذاب است که احتمالا به قول جورج آر آر مارتین خالق این سری میتوانست در قالب مجموعه تلویزیونی تا بیش از سیزده فصل نیز ادامه یابد. مجموعه ای که با وجود برخی المان های غیر واقعی همانند موجودات و محیط های فراطبیعی بازهم نسبت به سایر آثار فانتزی از تم ریالستیک گرایانه بیشتری برخوردار است که زمینه را برای گستردگی بیشتر خود آماده میکند. شباهت این فرانچایز در برخی موارد و موضوعات با سایر آثار سینمایی،تلویزیونی و حتی انیمیشنی و انیمه ای غیر قابل انکار است و از این جهت میتوانیم آنها را به یکدیگر نزدیک قلمداد کنیم. همانطور که مدتی پیش شاهد مقاله ای با نام شباهت میان دنیا های آواتار و نغمه آتش و یخ بودیم امروز قصد داریم تا به شکلی وسیع تر در دنیای انیمه ها نفوذ کنیم. هرچند که البته اواتار یک سری کارتونی غربی بود. اما در اولین قسمت این مقاله سعی میکنیم تا به شکلی مختصر چندین شباهت میان سری بینظیر حمله به تایتان و نغمه را بازگو کنیم؛ باما همراه باشید.

دیوار؛ ضامن امنیت هر دو دنیا!

بهتر است در ابتدا به مهم ترین دلیل شباهت این دو اثر بپردازیم. همانطور که میدانید حدود هشت هزار سال پیش درست پس از شب طولانی و تلفات عظیمی که علیه نسل بشریت برجای گذاشت برندون استارک دیواری دراز و وسیع برای حفاظت از انسان ها درمقابل مردگان و واکر ها را ساخت. ساکنین این دیوار را که اصولا نگهبانان شب تشکیل میدادند وظیفه مراقبت از آن و نابودی تهدیداتی که ممکن بود شمال و یا حتی وستروس را به خطر بیاندازد را بر عهده داشت لازم به ذکر است طبق افسانه ها غول های بزرگ نقشی مهم در برپایی این دیوار ایفا کردند. در دنیای حمله به تایتان نیز پس از حوادثی که برای امپراطوری عظیم الدیا به وجود آمد پادشاه کارل فریتز مردمانش را به جزیره پارادیس انتقال میدهد و با کمک تایتان های غول آسا دیواری بزرگ را برای جدایی از دنیای بیرونی میسازد. هرچند نمیتوان فردی همانند پادشاه کارل را نمونه مناسبی برای مقایسه با برندون استارک دانست اما تشابهات در ساخت دو دنیا غیر قابل انکار است. همانند نگهبانان شب در دیوار ها نیز نیروهایی نظامی برای حفاظت از مردم و تمدن درون آن تشکیل میشود که به چندین دسته از جمله گاریسون ها یا سپاهیان مستقر بر روی دیوار ها،پلیس نظامی و سپاه پیشرو تقسیم میشود.

چه در وستروس و چه درون دیوارها باید انتظار مرگ هایی غیرقابل باور را داشته باشیم!

به جرأت شاید بتوان یکی از اصلی ترین دلایل مشهوریت بازی تاج و تخت را مرگ های بی قاعده و فراتر از استاندارد های سینما و تلویزیون ارزیابی کرد مخصوصا زمانی که این مرگ ها برای کرکتر های اصلی به بیشترین میزان میرسد. از طرفی حمله به تایتان به نوعی بازی تاج و تخت دنیای انیمه ها به شمار میرود و از همان اپیزود ابتدایی تا نیمه اول فصل سوم شاهد مرگ های بیشماری از این دسته هستیم. از سکانس وحشتناک مرگ مادر کرکتر اصلی گرفته تا کشته شدن سربازی به فجیع ترین شکل ممکن. مرگ هایی که ممکن است گاهی اشک مخاطبان را در بیاورد اما همانند بازی تاج و تخت نمیتوانیم انتظار دلرحمی سازندگان و نویسندگان را داشته باشیم زیرا که این موضوع کاملا عادی میشود و مطمئن باشید که درجه تاثیرات آن بر روی مخاطب به مراتب میتواند اصلی ترین جایگزین عروسی خونین باشد!

وستروس و جزیره پارادیس؛ آینده ای متفاوت

پس از سقوط والریا به عنوان خاستگاه اصلی خیلی از خاندان های اصیل این خاندان تارگرین بود که توانست دوام آورد. اگان تارگرین به همراه دو خواهر خود و البته سه اژدها از اسوس به وستروس آمدند تا شروعی متفاوت را برای خود و آن سرزمین رغم بزنند. درست همانند یک نور در تاریکی تراژدی والریا. در تاریخچه حمله تایتان نیز این قضیه روشن میشود که پس از سقوط امپراطوری الدیا در سرزمین اصلی آنها برای بقا به جزیره پارادیس آمده و آخرین سکونتگاه رسمی خودشان را برپا میکنند. موضوعی که به راحتی میتواند در جایگاه یک شباهت بزرگ میان تاریخ دو سرزمین قرار گیرد.

۱ دیدگاه

  1. بنظرم داستان مارتین حتی با شاهنامه هم در ارتباط هست
    اژدها سوار ها موهای نقره ای یا همون تقریبا سفید رنگ دارن
    مثل زال ما
    یا دیواری که ما میگیم کوروش کشیده که قوم عجوج و معجوج وارد سرزمینمون نشن

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*