از والریا تا خرابه های اشوال؛نگاهی به شباهت میان دنیای نغمه آتش و یخ با آثار انیمه ای

قسمت دوم-کیمیاگر تمام فلزی

قطعا اگر لیستی بر اساس انیمه های برتر قرن بیست و یکم نوشته شود نام کیمیاگر تمام فلزی:برادری نیز در آن خواهد درخشید. سریالی بی نظیر که با سنگ تمام گذاشتن در تمام زمینه ها مخاطب را مجذوب خودش کرده و تقریبا یک خروجی شاهکار ارائه داد. اما از طرفی یکی دیگر از نکاتی که باعث میشود این سری برای مخاطبین بازی تاج و تخت جذاب تر هم شود شباهت قابل توجه آن با این سری است. امروز نگاهی کوتاه به شباهات فول متال: برادری با دنیای نغمه خواهیم داشت تا ببینم که آیا این موضوع تا چه حد میتوان باز و گسترده شود.

شورشی برپایه دروغ

بالاخره در اواخر فصل هفتم آشکار شد که شورش رابرت براساس اطلاعاتی غلط مبنی بر دزدیده شدن و مورد تجاوز قرار گرفتن لیانا استارک تصمیم به آغاز یک شورش بزرگ میگیرد که در نتیجه باعث تغییر کلی حکومت در این قاره پهناور شد. هرچند نمیتوان مرگ ناجوانمردانه لرد ریکارد و برندون استارک درکنار همراهانشان را نادیده گرفت اما همان نیز به مراتب پیامد اطلاعاتی غلط بود که البته خود لیانا و ریگار تا حد زیادی مقصر آن بودند. حال در دنیای فول متال نیز گروه هومانکلوس با کشتن یک دختر بیگناه و مقصر جلوه دادن ارتش باعث ایجاد شورشی وسیع در اشوال شد که در نتیجه نبردی فوق العاده طولانی میان شورشی ها و نیروهای وفادار به ارتش را به دنبال داشت. این نبرد در انتها با نابودی کامل اشوال و از طرفی کشته شدن افسران بیشمار ارتش همراه شد درحالی که از ابتدا شورش برپایه اطلاعاتی غلط شکل گرفته بود.

جغرافیای آمستریس-وستروس

تا پیش از به وقوع پیوستن نبرد فتح و حضور اگان تارگرین نیز شش حکومت عظیم خود مختار در وستروس واقع بودند. پادشاهی شمال صخره، دره و طوفان درکنار هارن سیاه که هم بر جزایر آهن و هم ریورلندز حکمرانی میکرد. همچنین دورن نیز با همان روند مستقل به کار خود ادامه میداد. کشور آمستریس هم با اینکه مدت زیادی از تأسیسش نمیگذرد اما برخلاف سایر کشور و پادشاهی ها این سرزمین با تصرف مناطق اطراف خود توانست گسرتش یابد. شمال با حال و هوایی مشابه این قلمرو در وستروس و جنوب نیز که از نظر آب و هوا دست کمی از دورن ندارند همگی به نوعی وستروس را باری دیگر به تصویر میکشند. تمدن یا به اصطلاح امپراطوری زرکسیس که به بزرگترین سرزمین شرقی نیز نامیده میشود در دنیای کیمیاگر تمام فلزی شباهت بسیاری به تمدن والریا دارد. همانند والریا امپراطوری زرکسیس هم در دوران خود نسبت به سایر ملت ها از دانش و تمدن بالاتری برخودار بود به حدی که هومانکلیس باعث نابودی کامل این پادشاهی عظیم و در نتیجه تمام آن تمدن در یک شب به خاکستر و خرابه تبدیل و مردمانش به سنگ های فلسفه تبدیل شد. والریا نیز پس از مدتی به دلیل برخی وقایع طبیعی همانند زلزله و… نابود میشود.

از دیوار تا تهاجم

پس از تهاجم آدر ها و به وقوع پیوستن جنگهای بزرگی میان سپاه مردگان و انسان ها برندون استارک با برپایی دیواری بزرگ تقریبا امنیت کل وستروس را تضمین میکند. این دژ که علاوه بر وایت ها یکی دیگر از دستورات اصلی اش جلوگیری از نفوذ وحشی ها به شمال است از هشت هزار سال پیش نقشی مهم در دفاع از آن منطقه بر عهده دارد. در شمال آمستریس هم دژ بریگز همین رویکرد را برای دفاع از کل مناطق شمال بر عهده میگیرد با این تفاوت که بجای وحشی ها باید با کشور دراکما روبرو شوند. دراکما که کشوری وسیع در شمال آمستریس به حساب میآید از مدتها قبل نقشه تصرف دژ بریگز را در سر می پروراند. همچنین حضور ژنرال آرم استرانگ در این دژ مارا تاحدودی به یاد جان اسنو می اندازد که برای دفاع از دیوار حاضر به انجام هرکاری میشود. حتی بخشیدن زندگی اش. همچنین همانند نگهبانان شب معمولا افسران این دژ نسبت به سیاست های مرکزی کشور بی تفاوت هستند البته تا اواخر ماجرا..

شورش و کودتای نظامی شمال علیه حکومت مرکزی

نبرد پنج پادشاهی را میتوان به جرأت یکی از جذاب ترین استوری لاین های بازی تاج و تخت دانست که در آن شمال به نوعی مقاوم ترین و موفق ترین قدرت دربرابر لنیستر ها محسوب میشود. و به عقیده خیلی ها این نبرد با مرگ پادشاه راب استارک به انتهای خود رسید و نه مرگ بیلون یا حتی استنیس. پس از آشکار شدن هویت واقعی پادشاه بردلی شمال نیز به جبهه مخالفین حکومت مرکزی پیوست. افسران نظامی شمالی که خود را مخفیانه به پایتخت رسانده بودند با کمک سایر شورشی ها حملات عظیمی را علیه پادشاه بردلی آغاز کرده و رسما وارد کودتایی وسیع شدند. همانند دنیای نغمه در فول متال نیز نظامیان شمالی به واسطه سخت تر بودن شرایط زندگی نسبت به جنوبی ها از استقامت بیشتری برخودار هستند که همین تبدیل به یکی از مشکلات اصلی پادشاه میشود.