از زمانی که سریال «بازی تاج و تخت» در سال ۲۰۱۹ به پایان رسید، گزارشهای بیشماری از اسپینآفهای مرتبط با این جهان منتشر شده است. «خاندان اژدها» اولین ایدهای بود که عملی شد و HBO سال آینده سریال «شوالیهای از هفت پادشاهی» را پخش خواهد کرد. هر دو اسپینآف بر اساس آثار نویسنده جُرج آر.آر. مارتین ساخته شدهاند، اما پروژههای بسیاری نیز اعلام شده، شایعه شده یا لغو شدهاند. دو سال پیش، رسانهها گزارش دادند که برنامههای متنوعی در حال توسعه هستند؛ از سریالهای لایو-اکشن تا انیمیشن. مارتین دربارهی اسپینآفهای متعددی صحبت کرده که مراحل نگارش فیلمنامه را پشت سر گذاشتهاند، از جمله مار دریایی، امپراتوری طلایی، ده هزار کشتی و سریالی دربارهی جان اسنو (با بازی کیت هرینگتون). با این حال، میدانیم که سریال جان اسنو متوقف شده و پایلوت سریال پیشدرآمدی به نام ماه خونین نیز لغو شده است.
علاوه بر این، اکنون سریالی دربارهی فتح اگان نیز در حال نگارش فیلمنامه است. در شرایطی که کتاب «بادهای زمستان» هنوز منتشر نشده و «خاندان اژدها» دیگر محبوبیت گذشته را ندارد، طرفداران دنیای نغمه از این حواسپرتیها نسبت به داستان اصلی خسته شدهاند. اما، اعلامیهی برادران وارنر دربارهی ساخت فیلمی در جهان «بازی تاج و تخت» همه را شگفتزده کرد. خوشبختانه، رویداد مهمی در تاریخ بازی تاج و تخت وجود دارد که میتواند موضوع فوقالعادهای برای این فیلم باشد.
نابودی والریا در بازی تاج و تخت چیست؟
نابودی والریا یکی از مهمترین رویدادهای مجموعهی «نغمهای از یخ و آتش» است. این رویداد یک فاجعهی بزرگ بود که به سقوط بزرگترین امپراتوری جهان، یعنی والریای آزاد، منجر شد. طرفداران «خاندان اژدها» ممکن است با زبان والریایی آشنا باشند که توسط چندین شخصیت اصلی سریال صحبت میشود. خاندان تارگرین از والریا آمدهاند و آخرین بازماندگان این نژاد باستانی هستند. والریا از روم باستان الهام گرفته شده است، امپراتوری عظیمی که بیشتر قاره اسوس را تحت سلطه داشت و ۵۰۰۰ سال دوام آورد. در حالی که اژدهایان در زمان بازی تاج و تخت کمیاب بودند، در شهر والریا موجوداتی عادی محسوب میشدند. والریای آزاد توسط خاندانهای اشرافی موسوم به اربابان اژدها اداره میشد که جادو و اژدهایان را در اختیار داشتند. این امپراتوری ظالم، هزاران برده را از طریق ایجاد وحشت کنترل میکرد. سلطنت آنها شکستناپذیر به نظر میرسید، تا اینکه سقوط به وقوع پیوست.
با وجود سلطهی ۵۰۰۰ ساله، والریا در کمتر از یک روز نابود شد. این فاجعه با فوران آتشفشانها و زلزله آغاز شد. والریا خانهی زنجیرهای از آتشفشانها به نام «چهارده شعله» بود و وقتی این آتشفشانها فوران کردند، امیدی باقی نماند. اژدهایان و اشراف نیز نتوانستند از این آخرالزمان جان سالم به در ببرند و تا پایان آن روز، قویترین شهر جهان به تلی از خاکستر تبدیل شده بود.
علت نابودی چه بود؟
نابودی والریا یکی از مرموزترین رویدادهای داستانی این مجموعه است و طرفداران دهههاست دربارهی علت آن گمانهزنی میکنند. در کتاب آتش و خون، سپتون بارت توضیح میدهد که جادوگران والریایی از جادو برای کنترل فعالیتهای آتشفشانی استفاده میکردند، اما این جادوگران اندکی قبل از نابودی، مورد هدف خرابکاری قرار گرفتند. همچنین میدانیم که درگیریهای داخلی بین اربابان اژدها مشابه نبرد خاندانها در بازی تاج و تخت رایج بوده است. ممکن است این درگیریها به قتل جادوگرانی که نگهداری والریا به آنها وابسته بود منجر شده باشد. با این حال، توضیح دیگری نیز وجود دارد که یک گروه شناختهشده از داستان اصلی را درگیر میکند.
یکی از منابع اصلی گمانهزنیها به مردان بیچهره مربوط میشود. در پنجمین رمان مارتین، «رقصی با اژدهایان»، شخصیتی به نام مرد مهربان به آریا اشاره میکند که ممکن است آنها در نابودی دخیل بوده باشند. مردان بیچهره از معادن والریا نشأت گرفتند، جایی که بهعنوان برده مجبور به کار در شرایط سخت و مرگبار بودند. مرد مهربان به آریا دربارهی اولین بردهای که هدیه مرگ را به همراهانش داد، میگوید. وقتی آریا اصرار میکند که او باید اربابان اژدها را میکشت، مرد مهربان پاسخ میدهد:
او هدیه را به آنها نیز خواهد رساند، اما این داستانی برای روزی دیگر است، که بهتر است با کسی در میان گذاشته نشود.
چرا والریا بهترین موضوع برای یک فیلم است؟
فیلمی دربارهی نابودی والریا میتواند بالاخره علت سقوط بزرگترین امپراتوری تاریخ بازی تاج و تخت را روشن کند. چندین عنصر داستانی میتوانند با هم ترکیب شوند تا داستانی جذاب بسازند.
این فیلم تنها یک فیلم فاجعهمحور ساده نخواهد بود، بلکه روایت گستردهای از تشکیل مردان بیچهره، شورش آنها، نبرد اربابان اژدها و البته خاندان تارگرین خواهد بود.
در حالی که خاندان تارگرین قدرتمندترین خاندان در وستروس است، آنها در والریا خانوادهای نسبتاً کوچک بودند. دیدن منشأ قدرتمندترین خاندان «بازی تاج و تخت» در زمینهای که قدرت چندانی ندارند، جذاب خواهد بود. تارگرینها به لطف استعداد ژنتیکی خود در پیشگویی، از این فاجعه جان سالم به در بردند. دنیس رؤیابین نابودی را در خوابی دید و پس از هشدار دادن به پدرش، لرد اینار تارگرین، خانوادهاش را به دراگوناستون منتقل کرد. این عنصر امیدبخش، به داستانی که مملو از نابودی و مرگ است، جلوهای مثبت میدهد.
والریا همچنین بهعنوان داستانی مستقل عمل میکند و مخاطبان برای درک آن نیازی به پیشزمینه از جهان داستان ندارند. حتی کسانی که از بازی «تاج و تخت» لذت نبردهاند، ممکن است با توجه به فضای فانتزی، جادو و اژدهایان، به این فیلم علاقهمند شوند. در حالی که بازی تاج و تخت رویکردی واقعگرایانهتر به ژانر فانتزی دارد، داستان والریا بیشتر شبیه «ارباب حلقهها» است. این فیلم میتواند داستانی منحصربهفرد ارائه دهد که هم به داستان اصلی مرتبط است و هم مستقل عمل میکند.
فیلم بازی تاج و تخت همچنان در مراحل اولیهی توسعه است و احتمالاً چند سال آینده به نمایش در نخواهد آمد. در این میان، سریال «شوالیهای از هفت پادشاهی» اکتبر سال آینده پخش میشود و طرفداران جهان مارتین میتوانند با داستانی جدید به وستروس بازگردند.