صحنهی نبرد بین دو اژدها در اپیزود پایانی که طرفداران به شوخی آن را با انیمیشن «چگونه اژدهای خود را آموزش دهید» مقایسه میکردند، در حقیقت با الهام از همین انیمیشن ساخته شده است. گرگ ییتانس، کارگردان اپیزود آخر سریال خاندان اژدها، در مصاحبه با EW این موضوع را تأیید کرده است.
به نقل از ییتانس:
«من قسمت اول اون انیمیشن رو دیده بودم، چون راجر دیکنز مشاور گرافیکی اون بود و به همین خاطر از نظر سینمایی قرار بود واقعاً جذاب باشه.»
او گفته است که این انیمیشن «قطعاً صحنههای اکشن زیادی رو پوشش داده که تو اصلاً دوست نداری باهاشون مقایسه بشی».
علاوه بر این، ییتانس اشاره کرد که کمی از پارک ژوراسیک نیز الهام گرفته است:
«من نشانههای زیادی رو از مطالعه روی دایناسورها و اینکه چرا اینقدر بزرگ و جالب بهنظر میرسن، پیدا کردم. بنابراین شما شاهد پارک ژوراسیک در آسمان استورمزاند هم هستید.»
حال میخواهیم به بررسی تکنولوژی ساخت این صحنه بپردازیم.
در خاندان اژدها از چه تکنولوژیای برای ساخت صحنهی نبرد بین دو اژدها استفاده شد؟
وقتی حرف از اژدهاسواری است، خاندان اژدها ابزار فوقالعاده بهتری به نسبت بازی تاج و تخت دارد: Volume، که توسط Lucasfilm، کمپانی وابسته به استودیوی والت دیزنی در زمینهی صدا و نور، خلق شده و برای اولینبار در سریال معروفِ دیزنی پلاس، ماندالورین، به کار برده شد. این تکنولوژی اساساً یک استیجِ اکوستیکِ دیجیتالِ دوّارِ عظیم است. بهجای فیلمبرداری بر روی پردهی سبز که بعدها و در مرحلهی تولید نهایی با تصاویر جایگزین میشود، Volume به استودیوها این اجازه را میدهد تا پسزمینه و هر تصویر مورد نیاز دیگری را بهطور مستقیم روی این صفحات دوّار به نمایش درآورند.
بر اساس مصاحبهای که اخیراً ناظر تولیدِ جلوههای ویژه، آنگوس بیکرتون، داشته، میگل ساپوچنیک کسی بود که بر استفاده از این تکنولوژی اصرار داشت و به همین منظور استودیوی اکوستیک کاملاً جدیدی در وارنر بروز ساخته شد؛ استودیوی لیوزدن، با نام مستعار «استیج V». بر اساس روند تولید قرار بود که در ابتدا پنج صحنه در Volume ساخته شود. اما هرچه تیم بیشتر به این تکنولوژی عادت کرد، بیشتر هم از آن بهره برد.
بیکرتون در مصاحبه با IndieWire گفت:
«میگل تمایل داشت که توی صحنههای مربوط به پرواز با اژدها هم از این تکنولوژی استفاده کنه. این به اون معناست که هروقت ما یکی از بازیگرها رو روی پایهی متحرک (بدنهی اژدها) داشتیم، درگیریِ اصلیمون این بود که نورپردازیِ تعاملی به چه شکلی انجام بشه. با استفاده از این تکنولوژی، قادر بودیم که دیسک نوری متحرکی رو در سرتاسر کارمون داشته باشیم و دور صفحهی ۲۷۰ درجهای بیضی شکلمون پنهانش کنیم. با این امید که با استفاده از Volume به نورپردازی بهتر، تعاملیتر و واقعیتر دست پیدا کنیم.»
شبکهی HBO برای ساخت صحنههای انیمیشنیِ مورد استفاده در بکگراند نمایشگرِ دوّار Volume، استودیوی تولیدِ کاناداییِ Pixomondo را به خدمت گرفت. این استودیو پیش از این و در تولید سریال بازی تاج و تخت نیز با این شبکه همکاری کرده بود و اکنون در سریال خاندان اژدها مسئولیت انیمیت کردن اژدهایان را بر عهده دارد. آنها تجربه کار با Volume را در استودیوی خانگیِ خود داشتند و استودیوی تازه تأسیس لیوزدن، برای آنها مزیت بسیار بزرگی بود.
«در اون صحنه (نبرد اراکس و ویگار)، چه لوک بر اراکس و چه ایموند بر ویگار، در واقع روی پایهی متحرک، درون Volume هستن، و من از پیکسوموندو خواستم تا یک چرخهی ۲۰ ثانیهای از ابرهای طوفانی ایجاد کنه. ما یک نمای نود درجهای گرفتیم و بعد روی نمایشگر قرار دادیم و اطراف اونها پخشش کردیم. همچنین ما تصاویر اژدهاسوار رو هم تقویت کردیم، تا بالی که با جلوههای ویژه در بکگراند گذاشتیم، دیده بشه.»
اما نکتهی جالب اینجاست که در استفاده از تکنولوژی Volume در استورمزاند، قوانین مربوط به این تکنولوژی را نیز شکستند!
در مورد استفاده از آب و یا دود در Volume به سازندگان هشدار داده شده بود. چون LED مورد استفاده در این نمایشگرها بسیار گران است. اما نبرد استورمزاند در میان طوفان و رعد بود و تیم باید به دنبال راهکاری خلاقانه میگشت.
بیکرتون گفت:
«از اونجایی که [کارگردان، گرگ ییتانس و مدیر فیلمبرداری، پپ آویلا دلپینو] میخواستن باد و بارون و دود به بازیگرها برخورد کنه و البته این هرگز چیزی نبود که مسئولین مراقبت از صفحهی گرون قیمت الایدی Volume بخوان و دود باید به درستی تهویه میشد تا به الای دیها نرسه و بنابراین ما آزمایشات گستردهای برای جلوگیری از تجمع دود انجام دادیم و افرادی هم داشتیم تا آب رو جوری جلوی دوربین بپاشونن که به نمایشگرها نرسه.»
و مسئلهی بعدی نیز در مورد استفاده از دوربینهای متعدد در تکنولوژی Volume بود که تأکید بر انجام ندانش داشتند. خاندان اژدها از چهار دوربین در Volume برای هر صحنه بهره برده است، که دو مورد برای فیلمبرداری صحنههای بازی و دو مورد برای ضبط بکگراند بود، که به گفتهی بیکرتون:
«ما پوشش فوقالعادهای دریافت کردیم. ما نحوهی ترکیب صحنهها رو یاد گرفتیم و درنهایت به پیروی از ماندالورین، کارها رو به شیوهی خودمون انجام دادیم.»