اسپویل قسمت ششم
این فانتزی که «چی میشد یه اژدها داشتم!؟» را خیلی از طرفدارها حداقل یکبار داشتهاند. در دنیای فانتزیبازها، کسی شما را قضاوت نمیکند که «آخه، این چه آرزوییه؟ مگه میشه؟»! اما ممکن است یکی از همان نِردها از شما بپرسد: «خب بیا، این یه اژدها! رامش کن و هرکاری خواستی باش بکن. بلدی؟» مارتین در جایی گفته که درست است که خیال پردازی در فانتزی اصل اول است، اما باید اصول را رعایت کرد. رام کردن یک اژدها در دنیای مارتین اصول دارد، که در قسمت ششم فصل دوم، یک پرده از آن را دیدیم.در این قسمت، سِر استفون دارکلین شجاعانه داوطلب میشود تا اژدهاسوار بشود. او تلاش میکند تا به زبان والریایی با سیاسموک ارتباط برقرار کند، که خوب پیش نمیرود و از شجاعتش، خاکستری بیش باقی نمیماند!
ماجرا از این قرار است که رینیرا و جیس با همفکری به این نتیجه میرسند که به نجیبزادگانی که اصل و نسب تارگرین دارند، پیشنهاد بدهند تا اژدهایان بیسوار را تصاحب کنند. با این کار، قدرت رینیرا در مقابل اگان چندین برابر خواهد شد، چرا که این اژدهایانِ بیسوار، بزرگ هستند و مهرههای مهمی در رقص به شمار میآیند. البته تصاحب اژدها کار ترسناکی است، چون اول باید نزدیک آن شد و زنده ماند! در مرحلهی بعد باید ارتباط مناسبی بین فرد و اژدها ایجاد شود تا اژدها سوارش را بپذیرد، در غیر این صورت، بدرود!!
رینیرا متوجه میشود که سر استفن دارکلین از گاردش، اصل و نسب تارگرین دارد. و از او میخواهد که این ماموریت خطیر را بر عهده بگیرد. دارکلین میپذیرد. در سکانس دیگری میبینیم که دراگون کیپرها (افرادی که مسئول نگهداری از اژدهایان هستند) با خواندن شعری به زبان والریایی در حال احضار سیاسموک هستند و سر استفن دستوراتی را به همان زبان میدهد. همه چیز خوب پیش میرفت، اما در آخرین لحظاتی که سر استفن فکر میکرد که موفق شده، سیاسموک ناگهان چرخید و دارکلین و یکی از دراگونکیپرها را آتش زد! تلاش پر تلفاتی بود!!!
برویم سر زبان والریایی. انسانها به زبان والریایی با اژدها صحبت میکنند (که کاملاً توجیهپذیر است). ممکن است جالب باشد که ترجمهی اینها چیست(ترجمهی والریایی به انگلیسی مورد استفادهی ما ترجمهی آقای دیوید جِی پیترسن مخترع گرامر و کلمات والریایی است). در این سکانس تعدادی دستور به زبان والریایی داده میشود (که البته در قسمتهای قبل هم داشتیم). در اینجا ترجمهی دستورات را مرور میکنیم:
سر استفن: Seasmoke, dohaerās – دوهایرس – سیاسموک، خدمت کن!
دراگونکیپر: Lykirī, Embrōrbus, lykirī! – لیکیری – آرام باش سیاسموک! آرام باش!
سر استفن: Rȳbās! – ریباس – اطاعت کن!
نکته مهم اینجا بود که فهمیدیم اسم سیاسموک به والرین کهن، Embrōrbus است!
چگونه یک اژدها را احضار کنیم؟
احضار کردن یا فراخواندن اژدها با خواندن یک شعر انجام میشود. همان شعری که دیمون برای ورمیتور در سیزن یک خواند، را دراگونکیپرها برای سیاسموک میخوانند. همه میدانند اژدها موسیقی را دوست دارد. این شعر به زبان والریایی است و ترجمهی فارسی آن را در ادامه دارین:
آتشین نفس،
رهبرِ بالدار،
دو سر برای
سر سوم میخوانند،
با صدای من:
آتش به حرف آمده
و بهایش پرداخت شده
با جادوی خون،
با کلماتی از آتش
با چشمانی شاهد
برای پیوند سه (سر)
من برای تو میخوانم
وقتی که با هم یکی شویم،
در حالی که سه سر داریم،
ما پرواز خواهیم کرد
آزاد، زیبا
البته اگر اژدهایی پیدا کردید و خواستید احضارش کنید، از متن والریایی استفاده کنید. ترجمهی فارسی را برای اینکه با حس بخوانید استفاده کنید!!!