پس از آن که هفتهی گذشته، بعد از اتمام قسمت پنجم، تیزری از قسمت ششم پخش شد، طرفداران متوجه شدند که با اینکه رینیرا با «لینور» ازدواج کرده است، ممکن است پدر فرزندانش شخص دیگری باشد. «دیمون» گزینهی مناسبی بهنظر میرسید اما فرزندان رینیرا موی سفید مخصوص تارگرینها را نداشتند، و رابطهی رینیرا با «کول» نیز کاملاً اتمام یافته بود.
قسمت ششم، با صحنهی زایمان سومین فرزند رینیرا آغاز میشود. پسری دیگر که لینور تصمیم میگیرد به یاد معشوق مردهاش نام پسر را «جافری» بگذارد. هنگامی که کودک را نزد «ویسریس» و «آلیسنت» میبرند، طولی نمیکشد که آلیسنت به عدم شباهت فرزند و پدرش اشاره میکند، همانند ۲ فرزند قبلی. برای هر فردی که کمی عقل داشته باشد این تفاوت ها آشکار است، اما شاه ویسریس علاقهای به قبول این موضوع ندارد.
سریال اشارهی مستقیمی به «هاروین استرانگ» به عنوان پدر واقعی فرزندان رینیرا ندارد. ما او را میبینیم که خیلی زود پس از به دنیا آمدن جافری برای دیدنش میآید، و در اواخر سریال، «جیسریس» پسر رینیرا، از مادرش میپرسد که آیا هاروین استرانگ پدر واقعیاش است یا خیر و رینیرا تنها به او میگوید که «تو یک تارگرینی، فقط همین اهمیت داره».
اما مهر تأیید نهایی بر این مسئله، وقتیست که کول تصمیم میگیرد شکش را برطرف کند، پس هاروین را تحریک میکند، و هاروین هم شروع به کتک زدن کول میکند، و شک کول به حقیقت بدل میشود، در نتیجهی این امر نیز، هاروین توسط پدرش از «کینگزلندینگ» تبعید میشود و به قلعهی خاندانش، «هرنهال» برده میشود.
متأسفانه هاروین و پدرش در آتشسوزی هرنهال که توسط «لاریس استرانگ» ترتیب داده شده بود، کشته میشوند و دیگر از آنها چیزی نخواهیم دید.