پرش به محتوا

نامه حرامزاده: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۸: خط ۸:
{{نقل قول|حرومزاده، [[استنیس براتیون|شاه دروغین]]تون مرده. اون و تمام سپاهش در هفت روز نبرد در هم شکستند. [[لایت برینگر|شمشیر جادویی]]‌ش پیش منه. اینو به [[ملیساندر|فاحشه‌ی سرخ]]ش بگو.
{{نقل قول|حرومزاده، [[استنیس براتیون|شاه دروغین]]تون مرده. اون و تمام سپاهش در هفت روز نبرد در هم شکستند. [[لایت برینگر|شمشیر جادویی]]‌ش پیش منه. اینو به [[ملیساندر|فاحشه‌ی سرخ]]ش بگو.


دوستای شاه دروغینتونم مردن.سراشون بالای دیوارای [[وینترفل]]ه. بیا ببینشون، حرومزاده. شاه دروغینتون دروغ گفت، مثه تو. تو به همه‌ی دنیا گفتی [[منس ریدر|پادشاه آنسوی دیوار]] رو سوزوندی. در عوض اونو به وینترفل فرستادی تا [[جین پول|عروس من]]و بدزده.
دوستای شاه دروغینتونم مردن.سراشون بالای دیوارای [[وینترفل]]ه. بیا ببینشون، حرومزاده. شاه دروغینتون دروغ گفت، مثه تو. تو به همه‌ی دنیا گفتی [[منس ریدر|پادشاه اون ور دیوار]] رو سوزوندی. در عوض اونو به وینترفل فرستادی تا [[جین پول|عروس من]]و بدزده.


من عروسم برمی‌گردونم. اگه می‌خوای [[منس ریدر]] برگرده، بیا و تحویلش بگیر. من اونو تو یه قفس کردم تا همه‌ی [[شمال]] ببینه و اثباتی باشه برای دروغای تو. اون قفس سرده، ولی اما من از پوست او [[عروس نیزه|شش تا فاحشه‌ای]] که با خودش به وینترفل آورده بود، یه ردای گرم براش درست کردم.
من عروسم برمی‌گردونم. اگه می‌خوای [[منس ریدر]] برگرده، بیا و تحویلش بگیر. من اونو تو یه قفس کردم تا همه‌ی [[شمال]] ببینه و اثباتی باشه برای دروغای تو. اون قفس سرده، ولی اما من از پوست او [[عروس نیزه|شش تا فاحشه‌ای]] که با خودش به وینترفل آورده بود، یه ردای گرم براش درست کردم.
۵٬۹۰۷

ویرایش