۵٬۹۰۷
ویرایش
جز (←رقصی با اژدهایان) |
|||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
{{اسپویلر|برن، هودور و ریدها به کمک [[دست سرد]]، در [[غار کلاغ سه چشم|غاری]] در [[جنگل اشباح]] به کلاغ سه چشم رسیدند. او واقعا یک پرنده نبود، بلکه مردی بود که میگفت زمانی لرد [[بریندن ریورز|بریندن]] نامیده میشد.{{رف|ربا|34}} برن از اینکه کلاغ نمیتواند پاهای فلج او را درمان کند، ناامید شد، اما بریندن قول داد که در عوض به برن یاد خواهد داد که چگونه پرواز کند.{{رف|ربا|13}} | {{اسپویلر|برن، هودور و ریدها به کمک [[دست سرد]]، در [[غار کلاغ سه چشم|غاری]] در [[جنگل اشباح]] به کلاغ سه چشم رسیدند. او واقعا یک پرنده نبود، بلکه مردی بود که میگفت زمانی لرد [[بریندن ریورز|بریندن]] نامیده میشد.{{رف|ربا|34}} برن از اینکه کلاغ نمیتواند پاهای فلج او را درمان کند، ناامید شد، اما بریندن قول داد که در عوض به برن یاد خواهد داد که چگونه پرواز کند.{{رف|ربا|13}} | ||
بریندن به برن در مورد [[سبزبین|سبزبینی]] و [[اسکین چنجر|اسکین چنجری]] آموزش میدهد.{{رف|ربا|34}} او بعدا به این نتیجه میرسد که زمان آن فرا رسیده که برن گام بعدی بردارد و به همین دلیل [[لیف]] به برن جامی از [[خمیر ویروود]] میدهد تا بخورد؛ خمیری که از دانههای ویروود تهیه شده و برای برانگیختن موهبت سبزبینی برن به او داده شده است. وقتی برن پدرش، [[ادارد]]، را میبیند، بریندن به او میگوید که ارواح خودش او را تسخیر کردهاند؛ برادری که دوست داشت، برادری که از او نفرت داشت، و زنی که آرزویش را داشت، اما او از تجربیاتش آموخته است که نمیتوان گذشته را تغییر داد.{{رف|ربا|34}}}} | بریندن به برن در مورد [[سبزبین|سبزبینی]] و [[اسکین چنجر|اسکین چنجری]] آموزش میدهد.{{رف|ربا|34}} او بعدا به این نتیجه میرسد که زمان آن فرا رسیده که برن گام بعدی را بردارد و به همین دلیل [[لیف]] به برن جامی از [[خمیر ویروود]] میدهد تا بخورد؛ خمیری که از دانههای ویروود تهیه شده و برای برانگیختن موهبت سبزبینی برن به او داده شده است. وقتی برن پدرش، [[ادارد]]، را میبیند، بریندن به او میگوید که ارواح خودش او را تسخیر کردهاند؛ برادری که دوست داشت، برادری که از او نفرت داشت، و زنی که آرزویش را داشت، اما او از تجربیاتش آموخته است که نمیتوان گذشته را تغییر داد.{{رف|ربا|34}}}} | ||
== نقلقولهای کلاغ سه چشم == | == نقلقولهای کلاغ سه چشم == |
ویرایش