۵٬۹۰۷
ویرایش
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
جرج آر. آر. مارتین پیش از ''نغمهای از یخ و آتش'' نویسندهای موفق در زمینه فانتزی، علمی-تخیلی و تلویزیون بود.<ref>[http://www.ew.com/ew/article/0,,20470532_20511966,00.html پادشاه فانتزی]، 22 جولای 2011</ref> مارتین نخستین داستان کوتاهش را در 1971 و نخستین رمانش را در 1977 منتشر کرد.<ref>[http://www.chapters.indigo.ca/books/fiction/528470-cat.html مصاحبهای با جرج آر. آر. مارتین, بخش دوم]،13 جولای 2011</ref> در میانه دهه 90، او سه جایزه هیوگو، دو نابولا و جوایز دیگری برای داستانهای کوتاه تخیلیاش برنده شده بود. با وجود آنکه کتابهای اولیهاش از طرف جامعه فانتزی تخیلی مورد اقبال قرار گرفته بود، شمار خوانندگانش نسبتا اندک ماند و مارتین در میانه دهه 80 به مشاغلی چون نویسندگی در هالیوود روی آورد.<ref>لیندا ریچاردز (ژانویه 2001) [http://januarymagazine.com/profiles/grrmartin.html مصاحبه ژانویه: جرج مارتین]</ref> او بیشتر بر روی [[w:The Twilight Zone (1985 TV series)|احیای ''توایلایت زان'']] در 1986 و [[w:Beauty and the Beast (1987 TV series)|دیو و دلبر]] از 1987 تا 1990 کار کرد، اما به تولید پایلوتهای تلویزیونی خودش و نوشتن فیلمنامه نیز میپرداخت. او نه تنها کم کم از اینکه هیچکدام از پایلوتها و فیلمنامههایش ساخته نمیشدند، مایوس شد، بلکه از محدودیتهای تولیدات تلویزیونی همچون بودجه و مدت زمان اپیزود نیز که معمولا او را مجبور میکرد شخصیتها را حذف و صحنههای نبرد را کوتاه کند، خسته شد.<ref>دیوید ایتزکاف (اول آپیل 2011)[http://artsbeat.blogs.nytimes.com/2011/04/01/his-beautiful-dark-twisted-fantasy-george-r-r-martin-talks-game-of-thrones/ فانتزی پیچیده، تاریک و زیبای او:جرج مارتین از ''بازی تاج و تخت'' میگوید]</ref> این مساله مارتین را دوباره به سمت کتابنویسی سوق داد، جایی که دیگر لازم نبود نگران دامنه تصوراتش باشد. او که در کودکی تحسینگر کارهای [[و:جان رونالد روئل تالکین|جی. آر. آر. تالکین]] بود، میخواست یک فانتزی حماسی بنویسد اما ایده مشخصی نداشت.<ref>جیمز هیبرد (12 جولای 2011)[http://shelf-life.ew.com/2011/07/12/george-martin-talks-a-dance-with-dragons/ جرج مارتین از ''رقصی با اژدهایان'' میگوید.]</ref> | جرج آر. آر. مارتین پیش از ''نغمهای از یخ و آتش'' نویسندهای موفق در زمینه فانتزی، علمی-تخیلی و تلویزیون بود.<ref>[http://www.ew.com/ew/article/0,,20470532_20511966,00.html پادشاه فانتزی]، 22 جولای 2011</ref> مارتین نخستین داستان کوتاهش را در 1971 و نخستین رمانش را در 1977 منتشر کرد.<ref>[http://www.chapters.indigo.ca/books/fiction/528470-cat.html مصاحبهای با جرج آر. آر. مارتین, بخش دوم]،13 جولای 2011</ref> در میانه دهه 90، او سه جایزه هیوگو، دو نابولا و جوایز دیگری برای داستانهای کوتاه تخیلیاش برنده شده بود. با وجود آنکه کتابهای اولیهاش از طرف جامعه فانتزی تخیلی مورد اقبال قرار گرفته بود، شمار خوانندگانش نسبتا اندک ماند و مارتین در میانه دهه 80 به مشاغلی چون نویسندگی در هالیوود روی آورد.<ref>لیندا ریچاردز (ژانویه 2001) [http://januarymagazine.com/profiles/grrmartin.html مصاحبه ژانویه: جرج مارتین]</ref> او بیشتر بر روی [[w:The Twilight Zone (1985 TV series)|احیای ''توایلایت زان'']] در 1986 و [[w:Beauty and the Beast (1987 TV series)|دیو و دلبر]] از 1987 تا 1990 کار کرد، اما به تولید پایلوتهای تلویزیونی خودش و نوشتن فیلمنامه نیز میپرداخت. او نه تنها کم کم از اینکه هیچکدام از پایلوتها و فیلمنامههایش ساخته نمیشدند، مایوس شد، بلکه از محدودیتهای تولیدات تلویزیونی همچون بودجه و مدت زمان اپیزود نیز که معمولا او را مجبور میکرد شخصیتها را حذف و صحنههای نبرد را کوتاه کند، خسته شد.<ref>دیوید ایتزکاف (اول آپیل 2011)[http://artsbeat.blogs.nytimes.com/2011/04/01/his-beautiful-dark-twisted-fantasy-george-r-r-martin-talks-game-of-thrones/ فانتزی پیچیده، تاریک و زیبای او:جرج مارتین از ''بازی تاج و تخت'' میگوید]</ref> این مساله مارتین را دوباره به سمت کتابنویسی سوق داد، جایی که دیگر لازم نبود نگران دامنه تصوراتش باشد. او که در کودکی تحسینگر کارهای [[و:جان رونالد روئل تالکین|جی. آر. آر. تالکین]] بود، میخواست یک فانتزی حماسی بنویسد اما ایده مشخصی نداشت.<ref>جیمز هیبرد (12 جولای 2011)[http://shelf-life.ew.com/2011/07/12/george-martin-talks-a-dance-with-dragons/ جرج مارتین از ''رقصی با اژدهایان'' میگوید.]</ref> | ||
در تابستان ۱۹۹۱، مارتین در حالی که مشغول پروژههای هالیوودی خود بود، کار نوشتن یک رمان علمی تخیلی جدید به نام ''اولون'' را آغاز کرد. او پس از نگارش سه فصل، تصویری زنده از پسرکی داشت که سر زدن مردی را تماشا میکرد و دایرولفهایی را در برف پیدا میکرد، که در نهایت نخستین فصل غیر مقدمهای ''بازی تاج و تخت'' شد.<ref>[ | در تابستان ۱۹۹۱، مارتین در حالی که مشغول پروژههای هالیوودی خود بود، کار نوشتن یک رمان علمی تخیلی جدید به نام ''اولون'' را آغاز کرد. او پس از نگارش سه فصل، تصویری زنده از پسرکی داشت که سر زدن مردی را تماشا میکرد و دایرولفهایی را در برف پیدا میکرد، که در نهایت نخستین فصل غیر مقدمهای ''بازی تاج و تخت'' شد.<ref>[http://web.archive.org/web/19970710231523/http://www.omnimag.com/archives/chats/ov112196.html نخستین پخش: جرج آر. آر. مارتین دربارهی بازی تاج و تخت]، ۲۱نوامبر ۱۹۹۶</ref> به این ترتیب مارتین اولون را کنار گذاشت و این فصل را در چند روز تمام کرد در حالی که مطمئن بود این فصل بخشی از یک داستان بلندتر خوهد بود.<ref>[http://www.weirdtales.com/2007/05/24/george-rr-martin-on-magic-vs-science/ مارتین در گفتگو درباره جادو در مقابل علم]</ref> پس از چند فصل دیگر، مارتین دریافت که کتاب جدیدش فانتزی خواهد بود<ref>[http://www.weirdtales.com/2007/05/24/george-rr-martin-on-magic-vs-science/ مارتین در گفتگو درباره جادو در مقابل علم]</ref> و بنابراین شروع به ایجاد نقشهها و شجرهنامهها کرد.<ref>[http://www.ew.com/ew/article/0,,20470532_20511966,00.html پادشاه فانتزی]، 22 جولای 2011</ref> هرچند نگارش کتاب با بازگشت او به هالیوود برای تولید سریال تلویزیونی [[w:Doorways|راهروها]] برای چند سال به تعویق افتاد ؛ سریالی که شبکه [[و:شرکت پخش رسانهای آمریکا|ABC]] آن را سفارش داد ولی هرگز به روی آنتن نرفت.<ref>دیوید ایتزکاف (اول آپیل 2011)[http://artsbeat.blogs.nytimes.com/2011/04/01/his-beautiful-dark-twisted-fantasy-george-r-r-martin-talks-game-of-thrones/ فانتزی پیچیده، تاریک و زیبای او:جرج مارتین از ''بازی تاج و تخت'' میگوید]</ref> | ||
مارتین در ۱۹۹۴ کار بر روی ''بازی تاج و تخت'' را از سر گرفت و آن را به عنوان بخشی از یک سهگانه<ref>دیوید ایتزکاف (اول آپیل 2011)[http://artsbeat.blogs.nytimes.com/2011/04/01/his-beautiful-dark-twisted-fantasy-george-r-r-martin-talks-game-of-thrones/ فانتزی پیچیده، تاریک و زیبای او:جرج مارتین از ''بازی تاج و تخت'' میگوید]</ref> به همراه ''رقصی با اژدهایان'' و ''بادهای زمستان'' به کارگذارش فروخت.<ref>راون ریچل (۱۱ جولای ۲۰۱۱) [http://www.theatlantic.com/entertainment/archive/2011/07/george-rr-martin-on-sex-fantasy-and-a-dance-with-dragons/241738/ جرج مارتین در گفتوگویی دربارهی فانتزی و رقصی با اژدهایان]</ref> مدت کوتاهی پس از آن، او احساس کرد که مجموعه نیاز به چهار و در نهایت به شش کتاب دارد که در قالب دو سهگانهی مرتبط به صورت یک داستان بلند عرضه شود.<ref>نیک گورز (دسامبر ۲۰۰۰) [http://www.infinityplus.co.uk/nonfiction/intgrrm.htm غروب نامهای بزرگ: گفتوگویی با جرج آر. آر. مارتین]</ref> ماترین به عناوین تخیلی دوپهلو علاقهی خاصی دارد چرا که فکر میکند نوشته را غنا میبخشد؛ از این رو او نام''نغمهای از یخ و آتش'' را عنوان کلی مجموعه انتخاب کرد: مارتین تقابل همیشگی آدرهای سرد و اژدهایان آتشین را یکی از معانی ممکن برای ''یخ و آتش'' میداند، هرچند واژهی ''نغمه'' در عناوین دیگر کتابهای مارتین از جمله ''[[w:A Song for Lya|نغمهای برای لیا]]'' و ''نغمههایی که مردان مرده میخوانند'' نمود داشته است و از تعلق خاطر او به نغمهها حکایت دارد.<ref>اریک کوگان (۳۰ ژانویه ۲۰۰۲) [http://web.archive.org/web/20040818173139/http://www.fantasyonline.net/cgi-bin/newspro/101242423282166.shtml مصاحبه با مارتین]</ref> | |||
=== اتصال شکاف زمانی (۲۰۰۰-۲۰۱۱) === | === اتصال شکاف زمانی (۲۰۰۰-۲۰۱۱) === |
ویرایش