۴۲۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
}} | }} | ||
شاهزاده اگان تارگرین دومین فرزند و تنها پسر شاهزاده [[ریگار تارگرین]] و پرنسس [[الیا مارتل]] است. | شاهزاده اگان تارگرین دومین فرزند و تنها پسر شاهزاده [[ریگار تارگرین]] و پرنسس [[الیا مارتل]] است. | ||
== ظاهر == | == ظاهر == | ||
طبق منابع نیمه رسمی اگان ظاهر یک تارگرین را دارد، که آن را از پدرش [[ریگار]] به ارث برده است. در حالی که خواهرش [[رنریس]] ظاهر مادر [[دورن]]ی اش را گرفته.<ref>[http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Entry/A_Number_of_Questions// جرج آر.آر مارتین:به تعدادی سوال پاسخ میدهد]</ref> | طبق منابع نیمه رسمی اگان ظاهر یک تارگرین را دارد، که آن را از پدرش [[ریگار]] به ارث برده است. در حالی که خواهرش [[رنریس]] ظاهر مادر [[دورن]]ی اش را گرفته.<ref>[http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Entry/A_Number_of_Questions// جرج آر.آر مارتین:به تعدادی سوال پاسخ میدهد]</ref> | ||
خط ۵۶: | خط ۵۵: | ||
ادارد شایعه هایی شنیده بود که [[گرگور کلگان]] سر اگان را به دیوار کوبید.و بعضی مخفیانه میگفتند که با این که هفده سال دارد به الیا تجاوز کرده است. و بعد او را با شمشیر کشته. هیچ کس جرات نداشت این نجوا ها را جلوی او بازگو کند.{{رف|بتت|30}} | ادارد شایعه هایی شنیده بود که [[گرگور کلگان]] سر اگان را به دیوار کوبید.و بعضی مخفیانه میگفتند که با این که هفده سال دارد به الیا تجاوز کرده است. و بعد او را با شمشیر کشته. هیچ کس جرات نداشت این نجوا ها را جلوی او بازگو کند.{{رف|بتت|30}} | ||
طبق گفته [[تیریون لنیستر]] همه در [[کسترلی راک]] میدانند گرگور کلگان به الیا تجاوز کرده. طبق داستان او این کار را زمانی که دستانش آلوده به خون و مغز اگان بوده کرده است.{{رف| | طبق گفته [[تیریون لنیستر]] همه در [[کسترلی راک]] میدانند گرگور کلگان به الیا تجاوز کرده. طبق داستان او این کار را زمانی که دستانش آلوده به خون و مغز اگان بوده کرده است.{{رف|نش|17}} | ||
طبق گفته های [[تایوین]]، رنریس زیر تخت مخفی شده بود در حالی که الیا و اگان در اتاق پایینی در شیرخوار گاه بودند. از آنجا که [[غرب]]در [[شورش رابرت]] بی طرف بود، لرد تایوین نیاز به راهی برای اثبات وفاداری اش میگشت. راهی که مردم فکر کنند که [[خاندان لنیستر]] در طول نبرد به [[خاندان براتیون]] متعهد بوده است.از طرفی ادارد استارک همراه با لشکر جنوبی ها از ترایدنت به سمت بارانداز میرفت و ممکن بود که با لشکر غربی ها مواجه شود و احتمال آن میرفت که دو ارتش وارد جنگ شوند. تایوین همچنین میترسید پسرش [[جیمی]] دست به کار احمقانه ای بزند یا ایریس از روی کینه او را بکشد.{{رف|یش|53}}با نابودی فرزندان ریگار، لنیستر ها با حذف مدعیان احتمالی تخت آهنین وفاداری خود را به لنیستر ها اثبات میکردند. تایوین بعد از دیدن جنازه ها غافلگیر شد زیرا آن ها بیش از حد وحشیانه کشته شده بودند، و او اصرار داشت که او دستور قتل آنان را نداده. او نمیدانست که گرگور یک وحشی است، و این وحشیگری برای او تنها به میدان نبرد منتهی نمیشود.{{رف|یش|53}} | |||
== خانواده == | == خانواده == |
ویرایش