پرش به محتوا

تیریون لنیستر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:


===سرسی لنیستر ===
===سرسی لنیستر ===
[[سرسی لنیستر]] خواهر بزرگتر تیریون است و از او نفرت دارد. زمانی که [[اوبرین مارتل]] (Oberyn Martell) و خواهرش [[الیا مارتل]] (Elia Martell) در نوجوانی به [[کسترلی راک]] آمده بودند ، [[جیمی]] و [[سرسی]] نوزاد تازه متولد شده را به آنها نشان دادند . زمانی که تیریون نوزاد بود سرسی مردانگی او را آنقدر می پیچاند تا او را به گریه بیاندازد و تنها با دخالت [[جیمی]] کارش را متوقف میکرد. وقتی [[سرسی]] در مورد [[بیلور مقدس]] (Baelor the Blessed) خواند و اینکه چگونه او خواهرانش را به علت زیبایی زندانی کرده بود ، به نوزادگاه تیریون رفت او را آنقدر نیشگون گرفت تا گریه کند . اذیت و آزار [[سرسی]] به تیریون از زمانی که پیشگویی [[مگی قورباغه]] (Maggy the Frog) را شنید و متوجه معنای والونکار (Valonquar) (در زبان والریای کهن به معنای برادر کوچکتر) شد ، افزایش یافت.
[[سرسی لنیستر]] خواهر بزرگتر تیریون است و از او نفرت دارد. زمانی که [[اوبرین مارتل]] (Oberyn Martell) و خواهرش [[الیا مارتل]] (Elia Martell) در نوجوانی به [[کسترلی راک]] آمده بودند، [[جیمی]] و [[سرسی]] نوزاد تازه متولد شده را به آنها نشان دادند. زمانی که تیریون نوزاد بود سرسی مردانگی او را آنقدر می پیچاند تا او را به گریه بیاندازد و تنها با دخالت [[جیمی]] کارش را متوقف می کرد. وقتی [[سرسی]] در مورد [[بیلور مقدس]] (Baelor the Blessed) خواند و اینکه چگونه او خواهرانش را به علت زیبایی زندانی کرده بود ، به نوزادگاه تیریون رفت او را آنقدر نیشگون گرفت تا گریه کند. اذیت و آزار [[سرسی]] به تیریون از زمانی که پیشگویی [[مگی قورباغه]] (Maggy the Frog) را شنید و متوجه معنای والانکار (Valonquar) (در زبان والریای کهن به معنای برادر کوچکتر) شد، افزایش یافت.


[[سرسی]] هیچگاه در طول زندگی اش تنفرش از تیریون را پنهان نکرد و اجازه میداد تا او هم این را بداند و تیریون نیز این نفرت را به نوبه خودش تلافی میکرد ، با افزایش دادن حس حقارت بیشتر برای [[سرسی]] . تیریون حتی در رویاهایش میدید که [[مردان بی چهره]] (Faceless Man) را برای کشتن [[سرسی]] اجیر کرده است .{{رف|نش|44}} تنها دلیلی که باعث میشد آن دو به یکدیگر آسیب نرسانند [[جیمی]] بود . [[سرسی]] یکبار گفت که تیریون را خواهد کشت اما [[جیمی]] گفت که در صورت انجام چنین کاری هرگز او را نخواهد بخشید{{رف|نش|54}} و تیریون نیز هیچگاه به [[سرسی]] آسیب نمیرساند چرا که او برادرش [[جیمی]] را دوست دارد و میداند که [[سرسی]] چه مقدار برای او مهم است.
[[سرسی]] هیچگاه در طول زندگی اش تنفرش از تیریون را پنهان نکرد و اجازه میداد تا او هم این را بداند و تیریون نیز این نفرت را به نوبه خودش تلافی می کرد، با افزایش دادن حس حقارت بیشتر برای [[سرسی]]. تیریون حتی در رویاهایش می دید که [[مردان بی چهره]] (Faceless Man) را برای کشتن [[سرسی]] اجیر کرده است.{{رف|نش|44}} تنها دلیلی که باعث میشد آن دو به یکدیگر آسیب نرسانند [[جیمی]] بود. [[سرسی]] یکبار گفت که تیریون را خواهد کشت اما [[جیمی]] گفت که در صورت انجام چنین کاری هرگز او را نخواهد بخشید{{رف|نش|54}} و تیریون نیز هیچگاه به [[سرسی]] آسیب نمی رساند چرا که او برادرش [[جیمی]] را دوست دارد و میداند که [[سرسی]] چه مقدار برای او مهم است.


مضحک است چرا که اگر [[سرسی]] با تیریون رفتار خوبی میکرد حتی اگر میزان کمی علاقه و احترام به او نشان میداد (کاری که تیریون بسیار برایش مشتاق است ، به خصوص از طرف خانواده اش) ، تیریون این کار را با فداکاری مطلق و عشق برای [[سرسی]] جبران میکرد ، همان حسی که او نصبت به برادرش [[جیمی]] دارد . تیریون نمیداند هر بار که [[سرسی]] او را میبیند یا به او فکر میکند پیشگویی [[مگی قورباغه]] را به خاطر می آورد .{{اسپویلر|زمانی که [[جافری]] کشته شد ، [[سرسی]] اشتباهاً گمان کرد که تیریون مسئول این کار است و هر کاری که در توانش بود برای دیدن مرگ تیریون انجام داد ، حتی فاحشه سابق او [[شی]] را برای دروغ گفتن و تحقیر بیشتر "والونکار" قبل از مرگ به دادگاه آورد .
مضحک است چرا که اگر [[سرسی]] با تیریون رفتار خوبی میکرد حتی اگر میزان کمی علاقه و احترام به او نشان میداد (کاری که تیریون بسیار برایش مشتاق است ، به خصوص از طرف خانواده اش) ، تیریون این کار را با فداکاری مطلق و عشق برای [[سرسی]] جبران میکرد ، همان حسی که او نسبت به برادرش [[جیمی]] دارد. تیریون نمیداند هر بار که [[سرسی]] او را میبیند یا به او فکر میکند پیشگویی [[مگی قورباغه]] را به خاطر می آورد. {{اسپویلر|زمانی که [[جافری]] کشته شد، [[سرسی]] اشتباهاً گمان کرد که تیریون مسئول این کار است و هر کاری که در توانش بود برای دیدن مرگ تیریون انجام داد، حتی فاحشه سابق او [[شی]] را برای دروغ گفتن و تحقیر بیشتر "والانکار" قبل از مرگ به دادگاه آورد.


زمانی که تیریون فرار کرد و [[تایوین]] را کشت ، [[سرسی]] حضور او را در هر سایه ای تصور میکرد . او اعلام کرد به هر کسی که تیریون را نزد او بازگرداند مقام لردی اعطا خواهد کرد ، حاصل این پیشنهاد قتل تعدادی کوتوله و بچه ی بی گناه بود . جالب توجه است ، که سرسی افرادی را که کوتوله های بی گناه را می کشتند مجازات نمی کرد زیرا که بر این باور بود با مجازات این نفرات ممکن است افراد دیگر را برای انجام این کار دو دل کند .
زمانی که تیریون فرار کرد و [[تایوین]] را کشت، [[سرسی]] حضور او را در هر سایه ای تصور می کرد. او اعلام کرد به هر کسی که تیریون را نزد او بازگرداند مقام لردی اعطا خواهد کرد، حاصل این پیشنهاد قتل تعدادی کوتوله و بچه ی بی گناه بود. جالب توجه است، که سرسی افرادی را که کوتوله های بی گناه را می کشتند مجازات نمی کرد زیرا که بر این باور بود با مجازات این نفرات ممکن است افراد دیگر را برای انجام این کار دو دل کند.


[[سرسی]] با شنیدن خبر مجروحیت [[شاهزاده مارسلا|مارسلا]] توسط [[جرالد دین]] (Gerold Dayne) ، گمان کرد که او از افراد تیریون بوده و تیریون به او گفته تا گوش [[مارسلا]] را قطع کند ، برای تلافی کاری که مندون مور انجام داد و بینی او قطع را کرد . با قتل عمویش [[کوان لنیستر|کوان]] (Kevan) به وسیله پیکان یک کمان صلیبی(The crossbow) ([[سرسی]] نمیداند که در حقیقت [[کوان لنیستر|کوان]] به وسیله [[واریس]] کشته شده است) ، [[سرسی]] بیشتر ضنین شد که تیریون [[کوان لنیستر|کوان]] را درست مانند پدرشان به قتل رسانده و حتی بیش از پیش تیریون را در سایه ها و کابوسهای شبانه اش میدید . تیریون همچنین در سفرش متوجه شد که تنها پاداشی که در عوض خدمت صادقانه به [[دنریس تارگرین]] میتواند درخواست کند تجاوز و کشتن [[سرسی]] است.
[[سرسی]] با شنیدن خبر مجروحیت [[میرسلا براتیون|میرسلا]] توسط [[جرالد دین]] (Gerold Dayne)، گمان کرد که او از افراد تیریون بوده و تیریون به او گفته تا گوش [[میرسلا]] را قطع کند، برای تلافی کاری که مندون مور انجام داد و بینی او قطع را کرد. با قتل عمویش [[کوان لنیستر|کوان]] (Kevan) به وسیله پیکان یک کمان زبورکی (The crossbow) ([[سرسی]] نمی داند که در حقیقت [[کوان لنیستر|کوان]] به وسیله [[واریس]] کشته شده است)، [[سرسی]] بیشتر ظنین شد که تیریون [[کوان لنیستر|کوان]] را درست مانند پدرشان به قتل رسانده و حتی بیش از پیش تیریون را در سایه ها و کابوسهای شبانه اش می دید. تیریون همچنین در سفرش متوجه شد که تنها پاداشی که در عوض خدمت صادقانه به [[دنریس تارگرین]] می تواند درخواست کند تجاوز و کشتن [[سرسی]] است.
}}
}}
===جیمی لنیستر ===
===جیمی لنیستر ===
[[جیمی لنیستر]] برادر بزرگتر تیریون است. در طول زندگی تیریون ، [[جیمی]] تنها کسی بوده که با او با عشق و محبت رفتار کرده و به همین خاطر تیریون معتقد است میتواند [[جیمی]] را به خاطر هر چیزی ببخشد. {{رف|بتت|9}}{{اسپویلر|[[جیمی]] به خاطر دروغی که به اجبار پدرشان در مورد [[تایشا]] به تیریون گفته بود احساس گناه میکرد ، او از برنامه ای که پدرش در سر داشت بی اطلاع بود و زمانی که در موردش شنید احساس گناه بیشتری کرد . این احساس گناه به حدی بود که باعث شد [[جیمی]] تیریون را آزاد کند در حالی که در مورد بی گناهی او در قتل پسرش [[جافری]] مطمئن نبود .
[[جیمی لنیستر]] برادر بزرگتر تیریون است. در طول زندگی تیریون ، [[جیمی]] تنها کسی بوده که با او با عشق و محبت رفتار کرده و به همین خاطر تیریون معتقد است میتواند [[جیمی]] را به خاطر هر چیزی ببخشد. {{رف|بتت|9}}{{اسپویلر|[[جیمی]] به خاطر دروغی که به اجبار پدرشان در مورد [[تایشا]] به تیریون گفته بود احساس گناه میکرد ، او از برنامه ای که پدرش در سر داشت بی اطلاع بود و زمانی که در موردش شنید احساس گناه بیشتری کرد . این احساس گناه به حدی بود که باعث شد [[جیمی]] تیریون را آزاد کند در حالی که در مورد بی گناهی او در قتل پسرش [[جافری]] مطمئن نبود .
۵٬۹۰۷

ویرایش