۵۳۷
ویرایش
جز (←رقصی با اژدهایان) |
|||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
زمانی که برن در اغما به سر می برد، دایرولفش او را از دست یک آدمکش نجات می دهد و گلوی آن فرد را پاره می کند. در هنگام خوابش برن رویاهای زیادی می بیند از جمله یک کلاغ سه چشم که به برن می گوید که می توان پرواز کردن را به او بیاموزد. برن بیدار می شود و سریعا نام دایرولفش را [[سامر]] می نهد.{{رف|بتت|17}} برن بعد از افتادنش فلج شده و نمی تواند راه برود ولی کلاغ سه چشم به او می گوید که او گرگ بالداری (winged wolf)است که به بند کشیده شده است. بعد از بیدار شدنش میستر لوین و ننه ی پیر (Old Nan) افسانه های شمالی را برایش تعریف می کنند. | زمانی که برن در اغما به سر می برد، دایرولفش او را از دست یک آدمکش نجات می دهد و گلوی آن فرد را پاره می کند. در هنگام خوابش برن رویاهای زیادی می بیند از جمله یک کلاغ سه چشم که به برن می گوید که می توان پرواز کردن را به او بیاموزد. برن بیدار می شود و سریعا نام دایرولفش را [[سامر]] می نهد.{{رف|بتت|17}} برن بعد از افتادنش فلج شده و نمی تواند راه برود ولی کلاغ سه چشم به او می گوید که او گرگ بالداری (winged wolf)است که به بند کشیده شده است. بعد از بیدار شدنش میستر لوین و ننه ی پیر (Old Nan) افسانه های شمالی را برایش تعریف می کنند. | ||
زمانی که [[تیریون لنیستر]](Tyrion Lannister) در بازگشت از سفرش به دیوار به وینترفل می رسد با وجود رفتار تهدید آمیز برادر برن [[راب استارک|راب]] و دایرولف ها طرح هایی از یک زین مناسب برای جسم فلج برن را به آن ها می دهد.{{رف|بتت|24}} کمی بعد برن در حین سواری در [[جنگل گرگ ها]] (Wolfswood)، به وسیله دسته ای از [[وحشی ها]] (Wildings) و فراریان نایت واچ غافلگیر می شود. اما راب، [[ | زمانی که [[تیریون لنیستر]](Tyrion Lannister) در بازگشت از سفرش به دیوار به وینترفل می رسد با وجود رفتار تهدید آمیز برادر برن [[راب استارک|راب]] و دایرولف ها طرح هایی از یک زین مناسب برای جسم فلج برن را به آن ها می دهد.{{رف|بتت|24}} کمی بعد برن در حین سواری در [[جنگل گرگ ها]] (Wolfswood)، به وسیله دسته ای از [[وحشی ها]] (Wildings) و فراریان نایت واچ غافلگیر می شود. اما راب، [[تیون گریجوی]] (Teon Greyjoy)، [[گری ویند]] (Grey Wind) و سامر او را نجات می دهند.{{رف|بتت|37}} | ||
کمی بعد برن تنها نجات یافته این گروه، اشا (Osha) را در هنگام دعا کردن در پیشگاه [[خدایان قدیم]] می بیند و رابطه ای دوستانه بین این دو شکل می گیرد. زمانی که لرد ادارد در [[بارانداز پادشاه]] (Kings Landing) بازداشت می شود و راب پرچمداران شمال را می خواند، برن شاهد برخوردی بین راب و [[جان گنده آمبر|جان گنده]] (Great Jon) است. با لشکر کشی راب به جنوب، برن در جایگاه لرد وینترفل قرار می گیرد.{{رف|بتت|53}} بعدتر برن در رویایی پدرش را در سرداب قلعه می بیند. او به همراه اشا آنجا را می گردد، ولی چیز پیدا نمی کند . اما بلافاصله زاغی به میستر لوین می رسد و خبر اعدام ادارد را به دستور [[جافری باراتئون|شاه جافری]] (King Joffery) می دهد.{{رف|بتت|66}} | کمی بعد برن تنها نجات یافته این گروه، اشا (Osha) را در هنگام دعا کردن در پیشگاه [[خدایان قدیم]] می بیند و رابطه ای دوستانه بین این دو شکل می گیرد. زمانی که لرد ادارد در [[بارانداز پادشاه]] (Kings Landing) بازداشت می شود و راب پرچمداران شمال را می خواند، برن شاهد برخوردی بین راب و [[جان گنده آمبر|جان گنده]] (Great Jon) است. با لشکر کشی راب به جنوب، برن در جایگاه لرد وینترفل قرار می گیرد.{{رف|بتت|53}} بعدتر برن در رویایی پدرش را در سرداب قلعه می بیند. او به همراه اشا آنجا را می گردد، ولی چیز پیدا نمی کند . اما بلافاصله زاغی به میستر لوین می رسد و خبر اعدام ادارد را به دستور [[جافری باراتئون|شاه جافری]] (King Joffery) می دهد.{{رف|بتت|66}} |
ویرایش