۵٬۹۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
=== بازی تاج و تخت === | === بازی تاج و تخت === | ||
راب در اعدام [[گرد]] (Gared) حاضر بود و وقتی [[جان اسنو]] (Jon Snow) در برف شش توله [[دایرولف]] (Direwolf) یافت، آنها را پیشکش کرد. او ادعا کرد یکی از دایرولف ها مال اوست و او را [[گری ویند]] (Grey Wind) نام نهاد.{{رف|بتت|1}} مدت کوتاهی پس از رسیدن دربار پادشاه به وینترفل (Winterfell)، راب و شاهزاده ی تاجدار [[جافری براتیون|جافری]] (Joffery) با شمشیرهای چوبی تمرین کردند. دشمنی و کینه میان این دو زمانی شکل گرفت که جافری راب را با تمرین با فولاد واقعی به چالش کشید. سر [[رودریک کسل]] (Rodrik Cassel)، رییس اسلحه خانه ی وینترفل، اجازه ی آن را نداد، که باعث تمسخر و آزردگی خاطر بسیاری از محافظین [[خاندان لنیستر|لنیستر]] (Lannister) حاضر در جمع شد.{{رف|بتت|6}} | |||
وقتی [[ادارد استارک|ادارد]] (Eddard) [[دست پادشاه]] (Hand of the King) نامیده شد و به جنوب و به سمت [[بارانداز پادشاه]] (King’s Landing) سفر کرد، راب در وینترفل ماند تا به جای پدرش و با کمک مادرش حکمرانی کند.{{رف|بتت|6}} پس از آنکه مادرش به بارانداز پادشاه سفر کرد، مسئولیت به تنهایی بر روی دوش او افتاد.{{رف|بتت|24}} پس از آنکه خبر دستگیری ادارد به خاطر خیانت به وینترفل رسید، راب پرچمداران استارک را فرا خواند و به جنوب و به سمت [[سرزمین های رودخانه]] (Riverlands) لشکر کشید.{{رف|بتت|53}}{{رف|بتت|55}} انگیزه ی او حمایت از خاندان مادرش، [[خاندان تالی]] (House Tully) در پاسخ به تجاوز [[خاندان لنیستر|لنیسترها]] (Lannisters) از [[سرزمین های غربی|غرب]] (West) و هدف نهایی اش آزادی ادارد استارک بود. جوانی و تجربه ی او از سوی پرچمداران پدرش مورد پرسش قرار گرفت، اما او توانست آنها را متحد کند.{{رف|بتت|53}} | |||
در پی اطلاع از آنکه [[ریورران]] (Riverrun) توسط لشکری به رهبری [[جیمی لنیستر]] (Jaime Lannister) محاصره شده، در حالی که نیرویی دیگر به رهبری [[تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister) از جنوب می رسد، راب نیروهایش را تقسیم کرد، پیاده نظامش را تحت فرمان [[روس بولتون]] (Roose Bolton) فرستاد تا ارتش تایوین را به سمت خود بکشد، در حالی که خود با بخش عمده ای از اسب هایش در [[دوقلوها]] (Twins) از [[ترایدنت#گرین فورک|گرین فورک]] (Green Fork) عبور می کند.{{رف|بتت|55} هدف او راندن به سمت ریورران و بر طرف کردن محاصره ی آن است. [[والدر فری]] (Lord Walder Frey) برای اجازه به او برای عبور کردن و اتحادش در دوقلوها، قراردادی به بهای ازدواج را برگزید و اطمینان حاصل کرد که پس از آنکه جنگ تمام شد، راب با دختری از خاندان او ازدواج خواهد کرد.{{رف|بتت|59}} | |||
راب سوارانش را به ریورران هدایت کرد، جایی که با توصیه های عموی بزرگش، [[بریندن تالی]] (Brynden Tully) در کمین سپاه جیمی لنیستر در [[ویسپرینگ وود]] (Whispering Wood) به شگفتی بزرگ دست یافت، قوای جیمی را نابود کرد و جیمی را اسیر نمود.{{رف|بتت|63}} راب در این نبرد و تمام نبردهای دیگرش، از سوی گروهی از جنگجویان اشرافی محافظت می شد، گروهی که همراهان و دوستان او شدند. مدت کوتاهی پس از آن راب توانست محاصره ی ریورران را برطرف کند{{رف|بتت|71}} و سپاه تایوین را که در سواحل شرقی گرین فورک در مقابل پیاده نظام روس بولتون پیروزی کسب کرده بود، مجبور به عقب نشینی به [[هارن هال]] (Harrenhall) کند.{{رف|بتت|69}} | |||
در پی اعدام لرد پدرش به دستور پادشاه [[جافری براتیون]] (Joffrey Baratheon)، که به گونه ای موثر امکان هر گونه صلح بین استارک و لنیستر را پایان داد، راب از طرف پرچمدارانش و لردهای رودخانه به عنوان [[پادشاه شمال]] (King in the North) تاجگذاری کرد.{{رف|بتت|71}} | |||
=== نزاع شاهان === | === نزاع شاهان === |
ویرایش