پرش به محتوا

سانسا استارک: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ اوت ۲۰۱۳
خط ۷۳: خط ۷۳:
لوراس او را تا سر میز شام همراهی کرده و سپس ترک می کند، در ان جا زنان تایرل به گرمی به او خوش آمد می گویند. در سر میز [[اولنا ردواین|لیدی اولنا]] اصرار دارد تا از سانسا در مورد جافری اطلاعاتی کسب کند. او که برنامه ای ترتیب داده، تا با ایجاد سر و صدا مانع هر گونه جاسوسی احتمالی بشود با چرب زبانی از سانسا حرف می کشد. سانسا اعتراف می کند که جافری یک هیولاست، و به [[مارجری تایرل|مارجری]] التماس می کند تا از ازدواج با جافری صرف نظر کند. ماجری اشاره می کند که با حضور برادرش [[لوراس تایرل|لوراس]] در [[گارد پادشاه]]، او امنیت خواهد داشت و جایی برای نگرانی نیست.
لوراس او را تا سر میز شام همراهی کرده و سپس ترک می کند، در ان جا زنان تایرل به گرمی به او خوش آمد می گویند. در سر میز [[اولنا ردواین|لیدی اولنا]] اصرار دارد تا از سانسا در مورد جافری اطلاعاتی کسب کند. او که برنامه ای ترتیب داده، تا با ایجاد سر و صدا مانع هر گونه جاسوسی احتمالی بشود با چرب زبانی از سانسا حرف می کشد. سانسا اعتراف می کند که جافری یک هیولاست، و به [[مارجری تایرل|مارجری]] التماس می کند تا از ازدواج با جافری صرف نظر کند. ماجری اشاره می کند که با حضور برادرش [[لوراس تایرل|لوراس]] در [[گارد پادشاه]]، او امنیت خواهد داشت و جایی برای نگرانی نیست.


لیدی اولنا از تمایل سانسا برای خارج شدن از بارانداز پادشاه، رفتن به [[های گاردن]] (Highgarden) و ازدواج با [[ویلاس تایرل|ویلاس]] (willas) وارث [[خاندان تایرل]] را می پرسد. ویلاس فلج است، اما علاوه بر آن باهوش و مهربان است و توانایی فرزند دار شدن را دارد. سانسا که آرزوی خلاص شدن از دست [[خاندان لنیستر|لنیستر ها]] را دارد، با پیش نهادشان موافق است. این رخداد موجبات دوستی سانسا و مارجری را برای مدتی فراهم می آورد.  
لیدی اولنا از تمایل سانسا برای خارج شدن از بارانداز پادشاه، رفتن به [[های گاردن]] (Highgarden) و ازدواج با [[ویلاس تایرل|ویلاس]] (willas) وارث [[خاندان تایرل]] را می پرسد. ویلاس فلج است، اما علاوه بر آن باهوش و مهربان است و توانایی فرزند دار شدن را دارد. سانسا که آرزوی خلاص شدن از دست [[خاندان لنیستر|لنیستر ها]] را دارد، با پیش نهادشان موافق است. این رخداد موجبات دوستی سانسا و مارجری را برای مدتی فراهم می آورد.{{رف|یش|6}}


سانسا نقشه ی تایرل ها را با سر [[دانتوس هالارد|دانتوس]] مطرح می کند. او مخالفت می کند، و به سانسا می گوید که نباید فریب ظاهر زیبای تایرل ها را بخورد. سانسا که از عدم پیشرفت نقشه های دانتوس دلسر شده است، هشدار او را نا دیده می گیرد.
سانسا نقشه ی تایرل ها را با سر [[دانتوس هالارد|دانتوس]] مطرح می کند. او مخالفت می کند، و به سانسا می گوید که نباید فریب ظاهر زیبای تایرل ها را بخورد. سانسا که از عدم پیشرفت نقشه های دانتوس دلسر شده است، هشدار او را نا دیده می گیرد.
خط ۷۹: خط ۷۹:
{{اسپویلر|دانتوس نقشه ی تایرل ها را به اطلاع کار فرمایش [[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish) می رساند و او نیز لنیستر ها را مطلع می کند.
{{اسپویلر|دانتوس نقشه ی تایرل ها را به اطلاع کار فرمایش [[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish) می رساند و او نیز لنیستر ها را مطلع می کند.


[[تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister) که نمی خواهد گروگانشان را از دست بدهد، به سرعت اقدام کرده، او را به ازدواج [[تیریون لنیستر]] در می آورد. هر چند که هم سانسا و هم تیریون مخالف این ازدواج هستند. سانسا که اکنون سیزده ساله است، تمام تلاش خود را می کند تا احساسات خود نسبت به شوهر دورفش را بپوشاند، و علی الرغم انزجارش نسبت به ظاهر فیزیکی او، مودب باقی می ماند. [[تیریون]] به خاطر سانسا ازدواج را کامل نمی کند. کمی بعد خبر مرگ برادر و مادر سانسا در [[عروسی خونین]] (Red Wedding) به گوش سانسا می رسد.
[[تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister) که نمی خواهد گروگانشان را از دست بدهد، به سرعت اقدام کرده، او را به ازدواج [[تیریون لنیستر]] در می آورد. هر چند که هم سانسا و هم تیریون مخالف این ازدواج هستند. سانسا که اکنون سیزده ساله است، تمام تلاش خود را می کند تا احساسات خود نسبت به شوهر دورفش را بپوشاند، و علی الرغم انزجارش نسبت به ظاهر فیزیکی او، مودب باقی می ماند. [[تیریون]] به خاطر سانسا ازدواج را کامل نمی کند، که موجب امتنان سانسا را فراهم می آورد.{{رف|یش|28}} کمی بعد خبر مرگ برادر و مادر سانسا در [[عروسی خونین]] (Red Wedding) به گوش سانسا می رسد.{{رف|یش|59}}


[[پرونده:Sansa_by_akizhao.jpg|چپ|بندانگشتی|250px|سانسا در حال ساختن دژ برفی اثر akizhao]]
[[پرونده:Sansa_by_akizhao.jpg|چپ|بندانگشتی|250px|سانسا در حال ساختن دژ برفی اثر akizhao]]


دانتوس از سانسا می خواهد توری سری را که به او داده، در شب ازدواج سلطنتی بپوشد. زمانی که جافری خفه شده و در شب عروسی می میرد، سانسا فرار کرده و با دانتوس ملاقات می کند. دانتوس او را تا یک قایق همراهی می کند و سپس به یک کشتی می رساند. در آن کشتی [[پتایر بیلیش]] به سانسا خوش آمد می گوید. پتایر دستور می دهد دانتوس کشته و به آب انداخته شود. [[لیتل فینگر]] به سانسا توضیح می دهد که مرگ جافری در اثر سمی بوده، که به جای یکی از لعل ها در توری سانسا جاسازی شده، و مخفیانه وارد جشن شده است. او همچنین برخی از جزئیات نقشه ای را که او و [[اولنا ردواین]] برای مرگ جافری کشیده اند، بازگو می کند. او در مورد مرگ دانتوس نیز توضیح می دهد، که اگر چه او نقشش را خوب بازی کرده، اما یک آدم مست مانند او، برای نگه داشتن اطلاعاتی چنین سری برای مدتی طولانی قابل اعتماد نیست.
دانتوس از سانسا می خواهد توری سری را که به او داده، در شب ازدواج سلطنتی بپوشد. زمانی که جافری خفه شده و در شب عروسی می میرد، سانسا فرار کرده و با دانتوس ملاقات می کند. دانتوس او را تا یک قایق همراهی می کند و سپس به یک کشتی می رساند. در آن کشتی [[پتایر بیلیش]] به سانسا خوش آمد می گوید. پتایر دستور می دهد دانتوس کشته و به آب انداخته شود. [[لیتل فینگر]] به سانسا توضیح می دهد که مرگ جافری در اثر سمی بوده، که به جای یکی از لعل ها در توری سانسا جاسازی شده، و مخفیانه وارد جشن شده است. او همچنین برخی از جزئیات نقشه ای را که او و [[اولنا ردواین]] برای مرگ جافری کشیده اند، بازگو می کند. او در مورد مرگ دانتوس نیز توضیح می دهد، که اگر چه او نقشش را خوب بازی کرده، اما یک آدم مست مانند او، برای نگه داشتن اطلاعاتی چنین سری برای مدتی طولانی قابل اعتماد نیست.{{رف|یش|61}}


لیتل فینگر سانسا را به [[فینگرز]] (Fingers)، مایملک اجدادی ناچیزش در [[ویل]] (Vale) می برد. او سانسا را وا می دارد تا وانمود کند که "آلاینه استون" (Alayne Stone) دختر حرام زاده ی پتایر است، تا از هر گونه ردیابی احتمالی جلوگیری کند. سانسا نیز به جرم هم کاری با تیریون در مرگ جافری متهم است. در فینگرز، عمه ی سانسا، [[لایسا تالی|لایسا ارن]] (Lysa Arryn) با آن ها دیدار کرده، و سپس با پتایر ازدواج می کند.  
لیتل فینگر سانسا را به [[فینگرز]] (Fingers)، مایملک اجدادی ناچیزش در [[ویل]] (Vale) می برد. او سانسا را وا می دارد تا وانمود کند که "آلاینه استون" (Alayne Stone) دختر حرام زاده ی پتایر است، تا از هر گونه ردیابی احتمالی جلوگیری کند. سانسا نیز به جرم هم کاری با تیریون در مرگ جافری متهم است. در فینگرز، عمه ی سانسا، [[لایسا تالی|لایسا ارن]] (Lysa Arryn) با آن ها دیدار کرده، و سپس با پتایر ازدواج می کند.{{رف|یش|68}}


بعد از ازدواج، این سه به [[ایری]] (Eyrie) سفر می کنند. لایسا که اکنون سانسا را می شناسد، در تغییر هویت سانسا به آن ها کمک می کند، موهای حنایی سانسا را که اصلی ترین ویژگی تالی بودن اوست، به رنگ سیاه تغییر می دهد. لایسا همچنین برنامه دارد سانسا را به ازداج پسر بیمارش [[رابرت ارن|رابرت]] (Robert) در آورد. سانسا وحشت زده می شود، اما احساساتسش را نزد خود نگه می دارد. سانسا همچنین باید رابرت کوچک را که به واسطه ی حضور پتایر، دیگر نمی تواند بستر مادرش را شریک شود، تسلی دهد. رابرت که حال در بستر سانسا می خوابد، از بیماری تشنج رنج می برد و بعد از تشنج نیز بستر را خیس می کند. سانسا که به بلوغ زنانه اش نزدیک می شود، خود را شکاری برای غرایز جنسی [[ماریلیون]] (Marillion) رامشگر لایسا می یابد، کسی که سانسا بار ها او را از خود می راند.
بعد از ازدواج، این سه به [[ایری]] (Eyrie) سفر می کنند. لایسا که اکنون سانسا را می شناسد، در تغییر هویت سانسا به آن ها کمک می کند، موهای حنایی سانسا را که اصلی ترین ویژگی تالی بودن اوست، به رنگ سیاه تغییر می دهد. لایسا همچنین برنامه دارد سانسا را به ازداج پسر بیمارش [[رابرت ارن|رابرت]] (Robert) در آورد. سانسا وحشت زده می شود، اما احساساتسش را نزد خود نگه می دارد. سانسا همچنین باید رابرت کوچک را که به واسطه ی حضور پتایر، دیگر نمی تواند بستر مادرش را شریک شود، تسلی دهد. رابرت که حال در بستر سانسا می خوابد، از بیماری تشنج رنج می برد و بعد از تشنج نیز بستر را خیس می کند. سانسا که به بلوغ زنانه اش نزدیک می شود، خود را شکاری برای غرایز جنسی [[ماریلیون]] (Marillion) رامشگر لایسا می یابد، کسی که سانسا بار ها او را از خود می راند.
خط ۹۱: خط ۹۱:
سانسا در [[ایری]] دلتنگ خانه می شود. زمانی که در حیاط برف می بارد، سانسا در محل جنگل خدایان، دژ برفی یا جزئیات زیاد و با طرح وینترفل می سازد. کمی بعد پتایر به نزد او می آید، به او در ساخت دژ برفی اش کمک می کند و نهایتا او را می بوسد. پیش از آن که او هضم کند چه اتفاقی افتاده، رابرت بیرون آمده، قلعه را خراب می کند و او را نا راحت تر می کند. سانسا نیز در عوض اسباب بازی او را پاره می کند. این اتفاق موجب تشنج دوباره ی رابرت می شود.
سانسا در [[ایری]] دلتنگ خانه می شود. زمانی که در حیاط برف می بارد، سانسا در محل جنگل خدایان، دژ برفی یا جزئیات زیاد و با طرح وینترفل می سازد. کمی بعد پتایر به نزد او می آید، به او در ساخت دژ برفی اش کمک می کند و نهایتا او را می بوسد. پیش از آن که او هضم کند چه اتفاقی افتاده، رابرت بیرون آمده، قلعه را خراب می کند و او را نا راحت تر می کند. سانسا نیز در عوض اسباب بازی او را پاره می کند. این اتفاق موجب تشنج دوباره ی رابرت می شود.


لایسا که شاهد بوسه ی بین پتایر و سانسا است، از جسادت خشمگین شده و تلاش می کند، با هل دادن سانسا از [[در ماه]] (Moon Door) به بیرون، او را بکشد. لیتل فینگر به موقع می رسد و مداخله می کند. او لایسار را از در ماه به بیرون پرت می کند، [[ماریلیون]] را قاتل معرفی می کند و سانسا را نیز به عنوان شاهد می گیرد.}}
لایسا که شاهد بوسه ی بین پتایر و سانسا است، از جسادت خشمگین شده و تلاش می کند، با هل دادن سانسا از [[در ماه]] (Moon Door) به بیرون، او را بکشد. لیتل فینگر به موقع می رسد و مداخله می کند. او لایسار را از در ماه به بیرون پرت می کند، [[ماریلیون]] را قاتل معرفی می کند و سانسا را نیز به عنوان شاهد می گیرد.{{رف|یش|80}}
}}


==ضیافتی برای کلاغ ها==
==ضیافتی برای کلاغ ها==
۸۳۱

ویرایش