پرش به محتوا

استنیس براتیون: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۹: خط ۴۹:
عزم و سرسختی استنیس افسانه ای است و این خصوصیت در هنگام [[قیام رابرت]] (Robert's Rebellion) به کار استنیس آمد. او توانست با موفقیت استورمز اند ،قلعه ی براتیون ها را که تا پایان جنگ در زیر [[محاصره ی استورمز اند|محاصره]] قوای [[میس تایرل]] (Mace Tyrell) بود نگه دارد،{{رف|بتت|27}} و مانع پیروزی یکی از بزرگترین لشکریان وفادار به سلطنت در جبهه ی جنوب شود. قوای او تحت شرایط بسیار ناگواری بود، تا آن که قاچاقی ای به نام [[داووس سی ورث|داووس]] به موقع سر می رسد، و آن ها را از گرسنگی نجات می دهد. محموله ی پیاز او باعث می شود تا آن ها بتوانند قلعه را برای ادامه ی مدت نبرد نگه دارند. بعد از آن که لرد [[ادارد استارک]] (Eddard Stark) سر می رسد و محاصره را برمی دارد، استنیس داووس را به خدمت می گیرد، به او عنوان "شوالیه ی پیاز" (Onion Knight) می دهد و اجازه می دهد نام خانوادگی [[خاندان سی ورث|سی ورث]] را برای خاندانش انتخاب کند. البته با توجه به عدالت تخطی نا پذیر استنیس، او داووس را به علت سال های قاچاقچی گری اش مجازات کرده، سر انگشتان پنج انگشت دست چپ او را قطع می کند. داووس مجازات استنیس را پذیرفته، خودش انگشتان خود را قطع می کند.
عزم و سرسختی استنیس افسانه ای است و این خصوصیت در هنگام [[قیام رابرت]] (Robert's Rebellion) به کار استنیس آمد. او توانست با موفقیت استورمز اند ،قلعه ی براتیون ها را که تا پایان جنگ در زیر [[محاصره ی استورمز اند|محاصره]] قوای [[میس تایرل]] (Mace Tyrell) بود نگه دارد،{{رف|بتت|27}} و مانع پیروزی یکی از بزرگترین لشکریان وفادار به سلطنت در جبهه ی جنوب شود. قوای او تحت شرایط بسیار ناگواری بود، تا آن که قاچاقی ای به نام [[داووس سی ورث|داووس]] به موقع سر می رسد، و آن ها را از گرسنگی نجات می دهد. محموله ی پیاز او باعث می شود تا آن ها بتوانند قلعه را برای ادامه ی مدت نبرد نگه دارند. بعد از آن که لرد [[ادارد استارک]] (Eddard Stark) سر می رسد و محاصره را برمی دارد، استنیس داووس را به خدمت می گیرد، به او عنوان "شوالیه ی پیاز" (Onion Knight) می دهد و اجازه می دهد نام خانوادگی [[خاندان سی ورث|سی ورث]] را برای خاندانش انتخاب کند. البته با توجه به عدالت تخطی نا پذیر استنیس، او داووس را به علت سال های قاچاقچی گری اش مجازات کرده، سر انگشتان پنج انگشت دست چپ او را قطع می کند. داووس مجازات استنیس را پذیرفته، خودش انگشتان خود را قطع می کند.


پس از رخ دادن [[غارت بارانداز پادشاه]] (Sack of King's Landing)، شاه جدید، [[رابرت براتیون]] استنیس را در راس ناوگانی به سوی [[دراگون استون]] روانه می کند، تا این قلعه را که هنوز به [[خاندان تارگرین|تارگرین ها]] (Targaryen) وفادار است، به چنگ آورد. بعد از پایان این ماموریت رابرت بر خلاف میل استنیس، او را لرد دراگون استون می کند، در عوض استورمز اند ثروتمند تر را به برادر جوان تر [[رنلی براتیون|رنلی]] می دهد که در طی جریان جنگ هیچ کار خاصی نکرده بود. با این وجود رابرت نیازمند یک حاکم قوی در مقر وفاداران شاه دیوانه بود، و از این رو استنیس گزینه ی مناسب تری نسبت به رنلی برای این امر بود.
پس از رخ دادن [[غارت بارانداز پادشاه]] (Sack of King's Landing)، شاه جدید، [[رابرت براتیون]] استنیس را در راس ناوگانی به سوی [[دراگون استون]] روانه می کند، تا این قلعه را که هنوز به [[خاندان تارگرین|تارگرین ها]] (Targaryen) وفادار است، به چنگ آورد. بعد از پایان این ماموریت رابرت بر خلاف میل استنیس، او را لرد دراگون استون می کند، در عوض استورمز اند ثروتمند تر را به برادر جوان تر [[رنلی براتیون|رنلی]] می دهد که در طی جریان جنگ هیچ کار خاصی نکرده بود. با این وجود رابرت نیازمند یک حاکم قوی در مقر وفاداران شاه دیوانه بود، و از این رو استنیس گزینه ی مناسب تری نسبت به رنلی برای این امر بود.<ref>[http://awoiaf.westeros.org/index.php/A_Song_of_Ice_and_Fire_Campaign_Guide بازی کامپیوتری مجموعه ی یخ و آتش]</ref> ضمن این که این مزیت را داشت که استنیس تنش زا را از خشکی اصلی وستروس خارج می کرد. با توجه به خصوصیاتش، استنیس توانستی حاکمی موثر و کارا در دراگون استون شود.
<ref>[http://awoiaf.westeros.org/index.php/A_Song_of_Ice_and_Fire_Campaign_Guide بازی کامپیوتری مجموعه ی یخ و آتش]</ref>
ضمن این که این مزیت را داشت که استنیس تنش زا را از خشکی اصلی وستروس خارج می کرد. با توجه به خصوصیاتش، استنیس توانستی حاکمی موثر و کارا در دراگون استون شود.


استنیس همچنین تحت عنوان ارباب کشتی ها به شورای کوچک رابرت راه یافت. در طی [[قیام گریجوی]] (Greyjoy Rebellion)، استنیس فرمانده ناوگان سلطنتی بود و توانست [[ناوگان آهن]] (Iron Fleet) را به دام اندازد و [[نبرد جزیره ی زیبا|در هم شکند]]. کمی بعد او [[ویک بزرگ]] (Great Wyk) را تحت نام برادرش رابرت فتح کرد. زمانی که استنیس در پایتخت بود سر [[اکسل فلورنت]] (Axell Florent) را به عنوان قلعه بان دراگون استون می گماشت.
استنیس همچنین تحت عنوان ارباب کشتی ها به شورای کوچک رابرت راه یافت.{{رف|بتت|27}} در طی [[قیام گریجوی]] (Greyjoy Rebellion)، استنیس فرمانده ناوگان سلطنتی بود و توانست [[ناوگان آهن]] (Iron Fleet) را به دام اندازد و [[نبرد جزیره ی زیبا|در هم شکند]]. کمی بعد او [[ویک بزرگ]] (Great Wyk) را تحت نام برادرش، رابرت فتح کرد.{{رف|ربا|26}} زمانی که استنیس در پایتخت بود سر [[اکسل فلورنت]] (Axell Florent) را به عنوان قلعه بان دراگون استون می گماشت.


در شب ازدواج استنیس با [[سلیس فلورنت]] ، رابرت در بستر ازدواج استنیس، دوشیزگی [[دالنا فلورنت]] (Dalena Florent) را برداشت. این رخداد موجب به دنیا آمدن فرزند حرام زاده ای به نام [[ادریک استورم]] (Edric Storm)، تنها حرام زاده ی رسمی رابرت شد. استنیس تاکید داشت که این فرزند حرام زاده لکه ننگی بر خاندان همسرش است و او را به عموی دیگرش [[رنلی براتیون|رنلی]] در استورمز اند سپرد.
در شب ازدواج استنیس با [[سلیس فلورنت]] ، رابرت در بستر ازدواج استنیس، دوشیزگی [[دالنا فلورنت]] (Dalena Florent) را برداشت. این رخداد موجب به دنیا آمدن فرزند حرام زاده ای به نام [[ادریک استورم]] (Edric Storm)، تنها حرام زاده ی رسمی رابرت شد. استنیس تاکید داشت که این فرزند حرام زاده لکه ننگی بر خاندان همسرش است و او را به عموی دیگرش [[رنلی براتیون|رنلی]] در استورمز اند سپرد.{{رف|بتت|35}}


با وجود خدمات بسیار استنیس به برادرش رابرت، رابرت در ازایش به او بی محلی بسیارزی کرد. به جای آن که از استنیس به خاطر نگه داشتن استورمز اند تشکر کند، از ادارد استارک که محاصره را برداشت قدر دانی کرد. به جای آن که به خاطر فتح دراگون استون از او ممنون باشد، او را به خاطر فرار [[ویسریس تارگرین|ویسریس]] (Viserys) و [[دنریس تارگرین]] (Daenerys Targaryen) سرزنش کرد. در حالی که آن ها خیلی پیش از رسیدن ناوگان تازه تاسیس استنیس از [[دراگون استون]] فرار کرده بودند. طبلق نظر سرسی رابرت [[دراگون استون]] را برای بی اعتنایی به استنیس به او داد. استنیس به [[جان ارن]] (Jon Arryn)، [[دست پادشاه]] (Hand of the King) کمک کرد تا مملکت را اداره کند، اما هیچ تشکر و قدر دانی ای از رابرت که وقتش را با شکار و مستی و فاحشه بازی می گذراند، دریافت نکرد. استنیس هیچ گاه در ملا عام از این موضوع شکایت نکرد، زیرا خدمت بدون انتظار جایزه نیازمند استنیس در آن موقعیت بود.
با وجود خدمات بسیار استنیس به برادرش رابرت، رابرت در ازایش به او بی محلی بسیاری کرد. به جای آن که از استنیس به خاطر نگه داشتن استورمز اند تشکر کند، از ادارد استارک که محاصره را برداشت قدر دانی کرد. به جای آن که به خاطر فتح دراگون استون از او ممنون باشد، او را به خاطر فرار [[ویسریس تارگرین|ویسریس]] (Viserys) و [[دنریس تارگرین]] (Daenerys Targaryen) سرزنش کرد. در حالی که آن ها خیلی پیش از رسیدن ناوگان تازه تاسیس استنیس از [[دراگون استون]] فرار کرده بودند.{{رف|نش|مقدمه}} طبلق نظر سرسی رابرت [[دراگون استون]] را برای بی اعتنایی به استنیس به او داد.{{رف|نش|25}} استنیس به [[جان ارن]] (Jon Arryn)، [[دست پادشاه]] (Hand of the King) کمک کرد تا مملکت را اداره کند، اما هیچ تشکر و قدر دانی ای از رابرت که وقتش را با شکار و مستی و فاحشه بازی می گذراند، دریافت نکرد. استنیس هیچ گاه در ملا عام از این موضوع شکایت نکرد، زیرا خدمت بدون انتظار جایزه نیازمند استنیس در آن موقعیت بود.


کمی پیش از اتفاقات [[بازی تاج و تخت]] (Game of Thrones)، استنیس شک کرد که فرزندان ملکه [[سرسی لنیستر]] (Cersei Lannister) فرزندان حقیقی رابرت نیستند. او شکش را با [[جان ارن]] در میان گذاشت، و آن ها با هم مساله را پی گیری کردند. او این مساله را ا رابرت مطرح نکرد، زیرا می دانست رابرت به ادعای او وقعی نخواهد نهاد. چون رابرت علاقه ای به استنیس نداشت، ممکن بود تصور کند او تلاش دارد خود را وارث رابرت جا بزند. با این وجود استنیس می دانست که رابرت به ادعای جان ارن توجه خواهد کرد. آن ها چندین فرزند [[حرام زادگی|حرام زاده ی]] رابرت را در پایتخت ملاقات کردند، و استنیس به این نکته اشاره کرد که تمامی آن ها موهایی سیاه دارند و همگی شبیه رابرت هستند. جان کتاب [[دودمان و پیشینه ی خاندان های بزرگ هفت پادشاهی]] (The Lineages and Histories of the Great Houses of the Seven Kingdoms) را مطالعه کرد و به این نتیجه رسید که ادعای استنیس صحیح است. هر گاه که یک براتیون صاحب فرزندی شده، فرزند صاحب موهای سیاه بوده است، حتی اگر والد یا والده ی دیگر، لنیستری مو طلایی بوده است.
کمی پیش از اتفاقات [[بازی تاج و تخت]] (Game of Thrones)، استنیس شک کرد که فرزندان ملکه [[سرسی لنیستر]] (Cersei Lannister) فرزندان حقیقی رابرت نیستند. او شکش را با [[جان ارن]] در میان گذاشت، و آن ها با هم مساله را پی گیری کردند. او این مساله را ا رابرت مطرح نکرد، زیرا می دانست رابرت به ادعای او وقعی نخواهد نهاد. چون رابرت علاقه ای به استنیس نداشت، ممکن بود تصور کند او تلاش دارد خود را وارث رابرت جا بزند. با این وجود استنیس می دانست که رابرت به ادعای جان ارن توجه خواهد کرد. آن ها چندین فرزند [[حرام زادگی|حرام زاده ی]] رابرت را در پایتخت ملاقات کردند، و استنیس به این نکته اشاره کرد که تمامی آن ها موهایی سیاه دارند و همگی شبیه رابرت هستند. جان کتاب [[دودمان و پیشینه ی خاندان های بزرگ هفت پادشاهی]] (The Lineages and Histories of the Great Houses of the Seven Kingdoms) را مطالعه کرد و به این نتیجه رسید که ادعای استنیس صحیح است. هر گاه که یک براتیون صاحب فرزندی شده، فرزند صاحب موهای سیاه بوده است، حتی اگر والد یا والده ی دیگر، لنیستری مو طلایی بوده است.
خط ۶۹: خط ۶۷:
[[پرونده:Stannis_Baratheon_by_henning.jpg|چپ|بندانگشتی|250px|استنیس اثر henning]]
[[پرونده:Stannis_Baratheon_by_henning.jpg|چپ|بندانگشتی|250px|استنیس اثر henning]]


بعد از مرگ [[جان ارن]]، استنیس به [[دراگون استون]] گریخت تا نیرو جمع آوردی کند و برای قدم های بعد خود برنامه بریزد. [[ادارد استارک]] که از نبود استنیس در دربار شگفت زده شده بود، گمان می برد علت آن اطلاع یافتن استنیس از طریقه ی مرگ [[جان ارن]] باشد. او خبر نداشت که استنیس از تصمیم رابرت برای انتخاب [[ادارد]] به عنوان [[دست پادشاه|دست جدید پادشاه]] دلسرد شده است. هنگامی که ادارد علت مرگ [[جان ارن]] را وا کاوی می کرد، او در یافت که استنیس و جان مدت زمان زیادی را در کنار هم سپری می کرده اند. زمانی که دانست استنیس و جان ارن از فاحشه خانه ای در پایتخت دیدار کرده اند، جایی با خصوصیت پرهیزکاری سخت گیرانه ی استنیس تناقض داشت، او به حقیقت نزدیک تر شد. رابرت بعد از یک شکار گراز مرد، و وارثش [[جافری براتیون]] (Joffrey Baratheon) بر تخت نشست. ادارد به عنوان نایب السلطنه سعی کرد به شاه حقیقی، استنیس کمک کند، ولی بیوه ی رابرت، سرسی لنیستر پیش دستی کرد و او را به زندان انداخت. جافری شاه بچه دستور اعدام ادارد را داد.
بعد از مرگ [[جان ارن]]، استنیس به [[دراگون استون]] گریخت تا نیرو جمع آوردی کند و برای قدم های بعد خود برنامه بریزد.{{رف|بتت|20}} [[ادارد استارک]] که از نبود استنیس در دربار شگفت زده شده بود، گمان می برد علت آن اطلاع یافتن استنیس از طریقه ی مرگ [[جان ارن]] باشد. او خبر نداشت که استنیس از تصمیم رابرت برای انتخاب [[ادارد]] به عنوان [[دست پادشاه|دست جدید پادشاه]] دلسرد شده است. هنگامی که ادارد علت مرگ [[جان ارن]] را وا کاوی می کرد، او در یافت که استنیس و جان مدت زمان زیادی را در کنار هم سپری می کرده اند. زمانی که دانست استنیس و جان ارن از فاحشه خانه ای در پایتخت دیدار کرده اند، جایی با خصوصیت پرهیزکاری سخت گیرانه ی استنیس تناقض داشت، او به حقیقت نزدیک تر شد.{{رف|بتت|27}} رابرت بعد از یک شکار گراز مرد، و وارثش [[جافری براتیون]] (Joffrey Baratheon) بر تخت نشست.{{رف|بتت|49}} ادارد به عنوان نایب السلطنه سعی کرد به شاه حقیقی، استنیس کمک کند، ولی بیوه ی رابرت، سرسی لنیستر پیش دستی کرد و او را به زندان انداخت. جافری شاه بچه دستور اعدام ادارد را داد.{{رف|بتت|65}}


===نزاع شاهان===
===نزاع شاهان===
خط ۷۷: خط ۷۵:
در [[دراگون استون]]، استنیس عنوان می کند که از آن جا که جافری فرزند حقیقی رابرت نیست، او وارث حقیقی رابرت برای [[تخت آهنین]] (Iron Throne) است. از بعد از مرگ شاه، استنیس سعی می کند تمام قوایی را که می تواند، از لرد های [[دریای باریک]] (Narrow Sea) و مزدوران [[میر|میری]] (Myrish) و [[لایس|لایسنی]] (Lyseni) جمع آورد. با این وجود نیروی او بسیار کم تر از آن است که بتواند لنیستر های [[بارانداز پادشاه]] را به چالش بکشد. به علاوه آن که برادر کوچک ترش، [[رنلی براتیون|رنلی]] با داشتن حمایت [[خاندان تایرل]] (House Tyrell) و لرد های [[سرزمین های طوفان]] (Stormlands) خود را شاه می نامد. استاد [[کرسن]] (Maester Cressen)، [[استاد ها|استاد]] تحت خدمت استنیس معتقد است که او باید با [[راب استارک]] (Rob Stark)، که خود را به تازگی [[شاه شمال]] (King of The North) نامیده بود، یا [[لایسا تالی|لایسا ارن]] (Lysa Arryn) پیمان اتحاد ببندد. اما همسر او، ملکه [[سلیس فلورنت|سلیس]] بر می گوید که استنیس نباید بر سر آن چه حق قانونی اش است، مصالحه نماید.
در [[دراگون استون]]، استنیس عنوان می کند که از آن جا که جافری فرزند حقیقی رابرت نیست، او وارث حقیقی رابرت برای [[تخت آهنین]] (Iron Throne) است. از بعد از مرگ شاه، استنیس سعی می کند تمام قوایی را که می تواند، از لرد های [[دریای باریک]] (Narrow Sea) و مزدوران [[میر|میری]] (Myrish) و [[لایس|لایسنی]] (Lyseni) جمع آورد. با این وجود نیروی او بسیار کم تر از آن است که بتواند لنیستر های [[بارانداز پادشاه]] را به چالش بکشد. به علاوه آن که برادر کوچک ترش، [[رنلی براتیون|رنلی]] با داشتن حمایت [[خاندان تایرل]] (House Tyrell) و لرد های [[سرزمین های طوفان]] (Stormlands) خود را شاه می نامد. استاد [[کرسن]] (Maester Cressen)، [[استاد ها|استاد]] تحت خدمت استنیس معتقد است که او باید با [[راب استارک]] (Rob Stark)، که خود را به تازگی [[شاه شمال]] (King of The North) نامیده بود، یا [[لایسا تالی|لایسا ارن]] (Lysa Arryn) پیمان اتحاد ببندد. اما همسر او، ملکه [[سلیس فلورنت|سلیس]] بر می گوید که استنیس نباید بر سر آن چه حق قانونی اش است، مصالحه نماید.


[[سلیس فلورنت|سلیس]] زیر نفوذ [[ملیساندر]] (Melisandre) از راهبه های [[رلور|لرد روشنایی]] (Lord of Light)بود. او اعتقاد داشت که استنیس باید به جنوب بادبان بکشد، و پرچم داران [[ریچ]] (The Reach) و [[سرزمین های طوفان]] را به تملک خود در آورد، با این وجود نتوانست استنیس را قانع کند. سلیس از استنیس خواست تا به [[رلور|لرد روشنایی]] ایمان بیاورد. او مدعی شد که ملیساندر در آتش مرگ رنلی را دیده است. استنیس در طلب قدرتی که ملیساندر پیش نهادش را داد، [[مذهب هفت]] (Faith of Seven) را کنار گذاشت و به پیروان [[رلور|لرد روشنایی]] گروید. مجسمه های هفت در [[دراگون استون]] چون قربانی هایی سوختند. ملیساندر ادعا کرد که استنیس [[آزور آهای]] (Azor Ahai) تجدید حیات یافته است، سمبلی مسیحایی در آیین [[رلور]] (R'hllor)، لرد روشنایی. او شمشیری را به استنیس داد که مدعی بود [[لایت برینگر]] (Light Bringer) شمشیر افسانه ای [[آزور آهای]] است. تغییر مذهب استنیس به رلور باعث شد تا مردان استنیس به دو دسته تقسیم شوند، [[مردان شاه]] (King's Men) که ایمان خود را به مذهب هفت حفظ کردند و مردان ملکه (Queen's Men) که پیرو رلور بودند.
[[سلیس فلورنت|سلیس]] زیر نفوذ [[ملیساندر]] (Melisandre) از راهبه های [[رلور|لرد روشنایی]] (Lord of Light)بود. او اعتقاد داشت که استنیس باید به جنوب بادبان بکشد، و پرچم داران [[ریچ]] (The Reach) و [[سرزمین های طوفان]] را به تملک خود در آورد، با این وجود نتوانست استنیس را قانع کند. سلیس از استنیس خواست تا به [[رلور|لرد روشنایی]] ایمان بیاورد. او مدعی شد که ملیساندر در آتش مرگ رنلی را دیده است.{{رف|نش|مقدمه}} استنیس در طلب قدرتی که ملیساندر پیش نهادش را داد، [[مذهب هفت]] (Faith of Seven) را کنار گذاشت و به پیروان [[رلور|لرد روشنایی]] گروید. مجسمه های هفت در [[دراگون استون]] چون قربانی هایی سوختند. ملیساندر ادعا کرد که استنیس [[آزور آهای]] (Azor Ahai) تجدید حیات یافته است، سمبلی مسیحایی در آیین [[رلور]] (R'hllor)، لرد روشنایی. او شمشیری را به استنیس داد که مدعی بود [[لایت برینگر]] (Light Bringer) شمشیر افسانه ای [[آزور آهای]] است. تغییر مذهب استنیس به رلور باعث شد تا مردان استنیس به دو دسته تقسیم شوند، [[مردان شاه]] (King's Men) که ایمان خود را به مذهب هفت حفظ کردند و مردان ملکه (Queen's Men) که پیرو رلور بودند.{{رف|نش|10}}


در اولین اقدام برای رسیدن به تخت آهنین، استنیس صد ها نامه به لرد های [[هفت پادشاهی]] (Seven Kingdoms) می فرستد، خود را شاه حقیقی وستروس می خواند و مدعی می شود که [[جیمی لنیستر|شاه کش]] (Kingslayer)، سر [[جیمی لنیستر]] (Jaime Lannister) پدر فرزندان سرسی است و نه رابرت براتیون. به جای حمله ی مستقیم به بارانداز پادشاه، استنیس [[استورمزاند]] را زیر م[[حاصره ی استورمز اند (299)|محاصره]] می گیرد، به امید آن که برادر کوچک ترش قوایش را به او ملحق کند. او به رنلی پیش نهاد وراثت و مقامی در شورای کوچک را می دهد. رنلی پیش نهاد را به سخره می گیرد و نزاعی بین دو برادر رخ می دهد. آن ها موافقت می کنند که نیرو هایشان در صبح به جنگ هم بروند. در آن شب [[ملیساندر]] از جادویش استفاده می کند و یک [[سایه ی قاتل|سایه ی متحرک]] (Animated shadow) به دنیا می آورد، و این سایه رنلی را در هنگام سپیده دم می کشد. با این اتفاق اکثر قوای همراه رنلی به استنیس می پیوندند.  
در اولین اقدام برای رسیدن به تخت آهنین، استنیس صد ها نامه به لرد های [[هفت پادشاهی]] (Seven Kingdoms) می فرستد، خود را شاه حقیقی وستروس می خواند و مدعی می شود که [[جیمی لنیستر|شاه کش]] (Kingslayer)، سر [[جیمی لنیستر]] (Jaime Lannister) پدر فرزندان سرسی است و نه رابرت براتیون.{{رف|نش|10}} به جای حمله ی مستقیم به بارانداز پادشاه، استنیس [[استورمزاند]] را زیر م[[حاصره ی استورمز اند (299)|محاصره]] می گیرد، به امید آن که برادر کوچک ترش قوایش را به او ملحق کند. او به رنلی پیش نهاد وراثت و مقامی در شورای کوچک را می دهد. رنلی پیش نهاد را به سخره می گیرد و نزاعی بین دو برادر رخ می دهد. آن ها موافقت می کنند که نیرو هایشان در صبح به جنگ هم بروند. در آن شب [[ملیساندر]] از جادویش استفاده می کند و یک [[سایه ی قاتل|سایه ی متحرک]] (Animated shadow) به دنیا می آورد، و این سایه رنلی را در هنگام سپیده دم می کشد. با این اتفاق اکثر قوای همراه رنلی به استنیس می پیوندند.  


[[پرونده:Stannis_at_dragonstone.jpg|وسط|بندانگشتی|600px|استنیس در حال جمع آوری نیرو هایش در [[دراگون استون]]]]
[[پرونده:Stannis_at_dragonstone.jpg|وسط|بندانگشتی|600px|استنیس در حال جمع آوری نیرو هایش در [[دراگون استون]]]]
۸۳۱

ویرایش