پرش به محتوا

جیمی لنیستر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
[[وارگو هوت]] مشکوک است، که مافوقش، لرد [[روس بولتون]] (Roose Bolton)، پس از پیروزی [[لنیستر]]ها بر [[استنیس براتیون]] (Stannis Baratheon) در [[نبرد بلک واتر]] (Battle of the Blackwater)، و اتحادشان با [[خاندان تایرل] (House Tyrell)، در فکر پیوستن به [[لنیستر|لنیسترهاست]]. او برای جلوگیری از این کار، به [[زولو|یکی از مردانش]] دستور می دهد تا دست شمشیرزنی جیمی را قطع کند، و تصور می کند که گناه آن به گردن [[روس بولتون|بولتون]] می افتد.{{رف|یش|21}}
[[وارگو هوت]] مشکوک است، که مافوقش، لرد [[روس بولتون]] (Roose Bolton)، پس از پیروزی [[لنیستر]]ها بر [[استنیس براتیون]] (Stannis Baratheon) در [[نبرد بلک واتر]] (Battle of the Blackwater)، و اتحادشان با [[خاندان تایرل] (House Tyrell)، در فکر پیوستن به [[لنیستر|لنیسترهاست]]. او برای جلوگیری از این کار، به [[زولو|یکی از مردانش]] دستور می دهد تا دست شمشیرزنی جیمی را قطع کند، و تصور می کند که گناه آن به گردن [[روس بولتون|بولتون]] می افتد.{{رف|یش|21}}


برای جیمی، از دست دادن دستش و به همراه آن، توانایی جنگیدنش، به معنای نابودیش است. او عمیقاً افسرده می شود و تمایلش به زندگی را از دست می دهد. [[برین از تارت|برین]] به او یادآوری می کند که برای چه چیزی زندگی می کرده، برای خانواده اش و برای انتقام. در مدتی که آن ها در [[هارن هال]] (Harrenhal) هستند، آن دو در یک حمام، حمام می کنند. جیمی حقایق را در مورد [[غارت بارانداز پادشاه]] (Sack of King's Landing) برای [[برین از تارت|برین]] (Brienne) فاش می کند، از جمله کوزه های آتش مهارنشدنیِ [[ایریس دوم|ایریس]]. [[برین از تارت|برین]] بعد ها به یاد می آورد . . .
برای جیمی، از دست دادن دستش و به همراه آن، توانایی جنگیدنش، به معنای نابودیش است. او عمیقاً افسرده می شود و تمایلش به زندگی را از دست می دهد. [[برین از تارت|برین]] به او یادآوری می کند که برای چه چیزی زندگی می کرده، برای خانواده اش و برای انتقام. در مدتی که آن ها در [[هارن هال]] (Harrenhal) هستند، آن دو در یک حمام، حمام می کنند. جیمی حقایق را در مورد [[غارت بارانداز پادشاه]] (Sack of King's Landing) برای [[برین از تارت|برین]] (Brienne) فاش می کند، از جمله کوزه های آتش وحشی [[ایریس دوم|ایریس]]. [[برین از تارت|برین]] بعد ها به یاد می آورد . . .


{{نقل قول|حمام مملو از بخار آب بود، و جیمی در میان بخار آب راه می رفت در حالی که مانند روز تولش برهنه بود، همانند نیمی جسد و نیمی خدا به نظر می آمد.{{رف|ضبک|9}}}}
{{نقل قول|حمام مملو از بخار آب بود، و جیمی در میان بخار آب راه می رفت در حالی که مانند روز تولش برهنه بود، همانند نیمی جسد و نیمی خدا به نظر می آمد.{{رف|ضبک|9}}}}
۱٬۰۶۹

ویرایش