پرش به محتوا

تیریون لنیستر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۷: خط ۳۷:
==وقایع اخیر ==
==وقایع اخیر ==
===بازی تاج و تخت ===
===بازی تاج و تخت ===
تیریون به عنوان عضوی از گروه سلطنتی همراه [[رابرت براتیون|شاه رابرت]] (King Robert) به [[شمال]] و [[وینترفل]](Winterfell) میرود.{{رف|بتت|4}} پس از سقوط [[برن استارک]] (Bran Stark) از برج، تیریون، [[جافری]] (Joffrey) را وادار به ابراز همدردی با والدین برن میکند اگر چه که خواهرزاده اش تنها پس از اینکه تیریون کتکش میزند از او پیروی میکند.{{رف|بتت|9}} تیریون پس از توجه به واکنش برادر و خواهرش نسبت به خبر زنده ماندن [[برن استارک|برن]] به حادثه مشکوک میشود.{{رف|بتت|9}}
تیریون به عنوان عضوی از گروه سلطنتی همراه [[رابرت براتیون|شاه رابرت]] (King Robert) به [[شمال]] و [[وینترفل]](Winterfell) میرود.{{رف|بتت|4}} پس از سقوط [[برن استارک]] (Bran Stark) از برج، تیریون، [[جافری براتیون|جافری]] (Joffrey) را وادار به ابراز همدردی با والدین برن میکند اگر چه که خواهرزاده اش تنها پس از اینکه تیریون کتکش میزند از او پیروی میکند.{{رف|بتت|9}} تیریون پس از توجه به واکنش برادر و خواهرش نسبت به خبر زنده ماندن [[برن استارک|برن]] به حادثه مشکوک میشود.{{رف|بتت|9}}


زمانی که خانواده سلطنتی [[وینترفل]] را ترک کردند ، تیریون قبل از رفتن به جنوب برای دیدن [[دیوار]] (The Wall) به سمت شمال میرود و در سفر به [[بنجن استارک]] (Benjen Stark) و نو آموز جدیدش [[جان اسنو]] (Jon Snow) میپیوندد همچنین توسط دو نفر از محافظین به نامهای [[جیک]](Jyck) و [[مورس]] (Morrec) همراهی میشود. هنگامی که در [[دیوار]] به سر میبرد او از نزدیک مشکلات [[نگهبانان شب]] (Night’s Watch) را میبیند ،{{رف|بتت|13}} که شامل تعداد رو به کاهش [[نگهبانان شب|نگهبانان]] ، مفقود شدن بیش از حد معمول گروههای گشت زنی ، و [[وحشی هایی]] (Wildling) که در حال فرار به سمت جنوب هستند به طوری که قبلاً رخ نداده بود. [[فرمانده نگهبانان شب|لرد فرمانده]] (Lord Commander) [[جور مورمنت]] (Jeor Mormont) به او التماس میکند که [[رابرت براتیون|پادشاه رابرت]] و همچنین پدرش لرد [[تایوین]] را از احتیاجات [[نگهبانان شب|نگهبانان]] آگاه سازد.
زمانی که خانواده سلطنتی [[وینترفل]] را ترک کردند ، تیریون قبل از رفتن به جنوب برای دیدن [[دیوار]] (The Wall) به سمت شمال میرود و در سفر به [[بنجن استارک]] (Benjen Stark) و نو آموز جدیدش [[جان اسنو]] (Jon Snow) میپیوندد همچنین توسط دو نفر از محافظین به نامهای [[جیک]](Jyck) و [[مورس]] (Morrec) همراهی میشود. هنگامی که در [[دیوار]] به سر میبرد او از نزدیک مشکلات [[نگهبانان شب]] (Night’s Watch) را میبیند ،{{رف|بتت|13}} که شامل تعداد رو به کاهش [[نگهبانان شب|نگهبانان]] ، مفقود شدن بیش از حد معمول گروههای گشت زنی ، و [[وحشی هایی]] (Wildling) که در حال فرار به سمت جنوب هستند به طوری که قبلاً رخ نداده بود. [[فرمانده نگهبانان شب|لرد فرمانده]] (Lord Commander) [[جور مورمنت]] (Jeor Mormont) به او التماس میکند که [[رابرت براتیون|پادشاه رابرت]] و همچنین پدرش لرد [[تایوین]] را از احتیاجات [[نگهبانان شب|نگهبانان]] آگاه سازد.
خط ۴۳: خط ۴۳:
در طول مدتی که او در [[دیوار]] به سر میبرد ، تیریون با [[جان اسنو]] دوست میشود و او را راهنمایی میکند . تیریون که خودش را یک طرد شده همانند یک اسنو حرامزاده میپندارد ، به [[جان اسنو|جان]] کمک میکند که با هویت و سرنوشتش کنار بیاید . قبل از اینکه تیریون [[دیوار]] را ترک کند ، [[جان اسنو|جان]] از او میخواهد که به برادرش [[برن استارک|برن]] هم مانند او کمک کند ، تیریون به [[جان اسنو|جان]] قول میدهد که اینکار را انجام دهد .{{رف|بتت|21}} او در راه بازگشت به جنوب در [[وینترفل]] توقف میکند . با وجود استقبال خصمانه [[راب استارک]] (Robb Stark) از او و همچنین حمله [[دایرولف]] (direwolves) استارک در ابتدای ورودش ، تیریون نقشه ساخت زین مخصوصی را به [[استاد لوین]] (Maester Luwin) میدهد که با ساخت آن زین به [[برن استارک|برن]] با توجه به معلولیتش اجازه سوار شدن بر روی اسب را میدهد و همین مسئله باعث میشود تا [[راب استارک|راب]] به او اتاقی را در [[وینترفل]] پیشنهاد دهد، او پیشنهاد را رد میکند و ترجیح میدهد تا در کاروانسرایی در همان نزدیکی بماند.{{رف|بتت|24}}
در طول مدتی که او در [[دیوار]] به سر میبرد ، تیریون با [[جان اسنو]] دوست میشود و او را راهنمایی میکند . تیریون که خودش را یک طرد شده همانند یک اسنو حرامزاده میپندارد ، به [[جان اسنو|جان]] کمک میکند که با هویت و سرنوشتش کنار بیاید . قبل از اینکه تیریون [[دیوار]] را ترک کند ، [[جان اسنو|جان]] از او میخواهد که به برادرش [[برن استارک|برن]] هم مانند او کمک کند ، تیریون به [[جان اسنو|جان]] قول میدهد که اینکار را انجام دهد .{{رف|بتت|21}} او در راه بازگشت به جنوب در [[وینترفل]] توقف میکند . با وجود استقبال خصمانه [[راب استارک]] (Robb Stark) از او و همچنین حمله [[دایرولف]] (direwolves) استارک در ابتدای ورودش ، تیریون نقشه ساخت زین مخصوصی را به [[استاد لوین]] (Maester Luwin) میدهد که با ساخت آن زین به [[برن استارک|برن]] با توجه به معلولیتش اجازه سوار شدن بر روی اسب را میدهد و همین مسئله باعث میشود تا [[راب استارک|راب]] به او اتاقی را در [[وینترفل]] پیشنهاد دهد، او پیشنهاد را رد میکند و ترجیح میدهد تا در کاروانسرایی در همان نزدیکی بماند.{{رف|بتت|24}}


در راه بازگشت به [[بارانداز پادشاه]] (King’s Landing)، تیریون در مسافرخانه ای به نام [[کراس رودز]] (The Crossroads) با [[کتلین تالی|کتلین استارک]] (Catelyn Stark) برخورد می کند. تیریون بی اطلاع از این بود که [[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish) به [[کتلین تالی|کتلین]] گفته است که خنجر استفاده شده در اقدام به قتل ناموفق به [[برن استارک|برن]]، متعلق به تیریون است. در نتیجه [[کتلین تالی|کتلین]] با کمک برخی از پرچمداران پدرش که در آنجا حضور داشتند تیریون را دستگیر و برای محاکمه به [[ایری]] (Eyrie) می برد .{{رف|بتت|28}} {{رف|بتت|31}} در آنجا [[لایسا ارن]] (Lysa Arryn)، او را به خاطر جرمهای، ارسال آدمکش برای قتل [[برن استارک|برن]] و همچنین قتل همسرش [[جان ارن]] (Jon Arryn) محکوم میکند، در حالی که تیریون بی گناه بود. برای اینکه او تسلیم شود و اعتراف کند ، [[لایسا ارن|لایسا]] او را در [[سلولهای آسمانی]] (Sky Cells) زندانی می کند، سلولهایی با کفی شیب دار که یک سوی آن به سمت پرتگاه است . در مدتی که او در [[سلولهای آسمانی]] زندانی بود، در شگفت بود که عاملان واقعی جرمهایی که به آن متهم شده است چه کسانی میتوانند باشند. او فکر کرد که ممکن است خواهر و برادرش مسئول هر دو اتفاق بوده باشند، اما اقدام به قتل [[برن استارک|برن]] بسیار ناشیانه تر از آن بود که بتواند کار [[جیمی]] یا [[سرسی]] باشد. در نهایت تیریون موفق شد از طریق رشوه دادن به زندان بانش [[مورد]] (Mord) به [[لایسا ارن|لایسا]] پیغام برساند که آماده است اعتراف کند . زمانی که [[لایسا ارن|لایسا]] تمامی اعضای دادگاه [[دره]] (Vale) را برای شنیدن اعترافات او احضار میکند، تیریون خواستار محاکمه از طریق مبارزه میشود.{{رف|بتت|38}}
در راه بازگشت به [[بارانداز پادشاه]] (King’s Landing)، تیریون در مسافرخانه ای به نام [[تقاطع]] (The Crossroads) با [[کتلین تالی|کتلین استارک]] (Catelyn Stark) برخورد می کند. تیریون بی اطلاع از این بود که [[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish) به [[کتلین تالی|کتلین]] گفته است که خنجر استفاده شده در اقدام به قتل ناموفق به [[برن استارک|برن]]، متعلق به تیریون است. در نتیجه [[کتلین تالی|کتلین]] با کمک برخی از پرچمداران پدرش که در آنجا حضور داشتند تیریون را دستگیر و برای محاکمه به [[ایری]] (Eyrie) می برد .{{رف|بتت|28}} {{رف|بتت|31}} در آنجا [[لایسا ارن]] (Lysa Arryn)، او را به خاطر جرمهای، ارسال آدمکش برای قتل [[برن استارک|برن]] و همچنین قتل همسرش [[جان ارن]] (Jon Arryn) محکوم میکند، در حالی که تیریون بی گناه بود. برای اینکه او تسلیم شود و اعتراف کند ، [[لایسا ارن|لایسا]] او را در [[سلولهای آسمانی]] (Sky Cells) زندانی می کند، سلولهایی با کفی شیب دار که یک سوی آن به سمت پرتگاه است . در مدتی که او در [[سلولهای آسمانی]] زندانی بود، در شگفت بود که عاملان واقعی جرمهایی که به آن متهم شده است چه کسانی میتوانند باشند. او فکر کرد که ممکن است خواهر و برادرش مسئول هر دو اتفاق بوده باشند، اما اقدام به قتل [[برن استارک|برن]] بسیار ناشیانه تر از آن بود که بتواند کار [[جیمی]] یا [[سرسی]] باشد. در نهایت تیریون موفق شد از طریق رشوه دادن به زندان بانش [[مورد]] (Mord) به [[لایسا ارن|لایسا]] پیغام برساند که آماده است اعتراف کند . زمانی که [[لایسا ارن|لایسا]] تمامی اعضای دادگاه [[دره]] (Vale) را برای شنیدن اعترافات او احضار میکند، تیریون خواستار محاکمه از طریق مبارزه میشود.{{رف|بتت|38}}


مبارز تیریون، [[بران]] مزدور (The sellsword Bronn)، مبارز [[لایسا ارن|لایسا]] سر [[واردیس ایگن]] (Ser Vardis Egen) را شکست میدهد، و آزادی تیریون را تامین میکند .{{رف|بتت|40}} آنها هر دو [[ایری]] را از طریق راه خطرناک [[جاده شرقی]] (The Eastern Road) ترک میکنند، و در حین مسیر توسط [[قبایل کوهستان]] (The mountain clans) که رهبریشان به عهده [[شاگا]] (Shagga) بود محاصره میشوند. تیریون با استفاده از عقل و کلمات سریع خود [[مردان قبایل]] را با وعده سلاح، زره و افتخار به سمت خود می کشاند .{{رف|بتت|42}} در نهایت گروهشان در خارج از کوهستان به اردوگاه سپاهیان لنیستر میرسند که توسط پدرش لرد [[تایوین]] رهبری میشدند، کسانی که پس از دستگیری تیریون به [[سرزمین های رودخانه]](Riverlands) حمله کرده بودند.
مبارز تیریون، [[بران]] مزدور (The sellsword Bronn)، مبارز [[لایسا ارن|لایسا]] سر [[واردیس ایگن]] (Ser Vardis Egen) را شکست میدهد، و آزادی تیریون را تامین میکند .{{رف|بتت|40}} آنها هر دو [[ایری]] را از طریق راه خطرناک [[جاده شرقی]] (The Eastern Road) ترک میکنند، و در حین مسیر توسط [[قبایل کوهستان]] (The mountain clans) که رهبریشان به عهده [[شاگا]] (Shagga) بود محاصره میشوند. تیریون با استفاده از عقل و کلمات سریع خود [[مردان قبایل]] را با وعده سلاح، زره و افتخار به سمت خود می کشاند .{{رف|بتت|42}} در نهایت گروهشان در خارج از کوهستان به اردوگاه سپاهیان لنیستر میرسند که توسط پدرش لرد [[تایوین]] رهبری میشدند، کسانی که پس از دستگیری تیریون به [[سرزمین های رودخانه]](Riverlands) حمله کرده بودند.
۱٬۰۶۹

ویرایش