۵٬۹۰۷
ویرایش
استاد آمون (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
'''ایریس تارگرین'''، که او را پادشاه دیوانه، ایریس دیوانه و پادشاه زخم نیز صدا می کردند، هفدهمین [[خاندان تارگرین|تارگرینی]] بود که بر روی تخت آهنین نشست و از {{تاریخ|262 تا 283}} حکومت کرد. | '''ایریس تارگرین'''، که او را پادشاه دیوانه، ایریس دیوانه و پادشاه زخم نیز صدا می کردند، هفدهمین [[خاندان تارگرین|تارگرینی]] بود که بر روی تخت آهنین نشست و از {{تاریخ|262 تا 283}} حکومت کرد. | ||
او در آغاز سلطنتش وعده بزرگی داد، آوردن صلح و رفاه به [[هفت پادشاهی]]، اما پس از مدتی او به سمت جنون کشیده شد و پس از اینکه در طی [[ | او در آغاز سلطنتش وعده بزرگی داد، آوردن صلح و رفاه به [[هفت پادشاهی]]، اما پس از مدتی او به سمت جنون کشیده شد و پس از اینکه در طی [[نافرمانی داسکندیل]] (The Defiance of Duskendale) توسط لرد سرکش به مدت چند ماه گروگان گرفته شد، پارانویا و ظلم او افزایش یافت. | ||
== ظاهر و شخصیت == | == ظاهر و شخصیت == | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
ایریس در جوانی اش، جذاب، خوشتیپ و مسمم بود، اگرچه تا حدودی زود عصبانی میشد. همانطور که او بزرگتر میشد، به طور فزاینده ای حسود، بدگمان و ظالم نیز میشد و هر لحظه امکان داشت که خشمش طغیان کند. | ایریس در جوانی اش، جذاب، خوشتیپ و مسمم بود، اگرچه تا حدودی زود عصبانی میشد. همانطور که او بزرگتر میشد، به طور فزاینده ای حسود، بدگمان و ظالم نیز میشد و هر لحظه امکان داشت که خشمش طغیان کند. | ||
بعد از | بعد از نافرمانی داسکندیل، این ویژگی ها در او بارز تر شد. او هر رویداد غیر قابل توضیح و یا سرپیچی های جزئی را به عنوان توطئه ای علیه خودش میدید و مجازات های وحشتناکی را برای کسانی که تصور میکرد دشمنش هستند ابداع میکرد. او شیفته آتش بود. علاقه ای که مدام رشد میافت و در نهایت به جایی رسید که او تنها با دیدن سوختن و مردن کسی تحریک میشد. او با خواهر-همسرش [[ریلا تارگرین|ریلا]] ازدواج کرد درحالی که از این ازدواج خوشحال نبود و در اواخر سلطنت خود از او سوء استفاده جنسی میکرد. | ||
جنون او تا پایان عمرش ادامه داشت و آسیب های زیادی به ظاهر او وارد کرد به طوری که هر چند او در زمان مرگش تنها چهل سال داشت اما به نظر پیر تر می آمد. او از ترس اینکه مبادا در غذایش سم باشد کم میخورد و به همین دلیل بدقیافه شده بود. | جنون او تا پایان عمرش ادامه داشت و آسیب های زیادی به ظاهر او وارد کرد به طوری که هر چند او در زمان مرگش تنها چهل سال داشت اما به نظر پیر تر می آمد. او از ترس اینکه مبادا در غذایش سم باشد کم میخورد و به همین دلیل بدقیافه شده بود. |
ویرایش