۸۳۱
ویرایش
King Robert (بحث | مشارکتها) |
King Robert (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
{{اسپویلر|جافری در شب ازدواجش کشته می شود و سرسی برادرش [[تیریون لنیستر]] و همسر او [[سانسا استارک]] (Sansa Stark) را متهم می کند، در حالی که به اشتباه آن ها را عامل قتل می پندارد. تیریون اسیر می شود و سانسا از بارانداز پادشاه می گریزد. سرسی سر [[گرگور کلگان]] (Gregor Clegane) را قهرمان خودش می نامد تا در صورت برگزاری مجاکمه با مبارزه از جانب او بجنگد. این اقدام موجب می شود که [[ابرایان مارتل]] که خواهرش سال ها پیش به دست سر گرگور کشته قهرمان تیریون شود. ابرایان در نبرد کشته می شود و سر گرگور زخمی کشنده بر می دارد.}} | {{اسپویلر|جافری در شب ازدواجش کشته می شود و سرسی برادرش [[تیریون لنیستر]] و همسر او [[سانسا استارک]] (Sansa Stark) را متهم می کند، در حالی که به اشتباه آن ها را عامل قتل می پندارد. تیریون اسیر می شود و سانسا از بارانداز پادشاه می گریزد. سرسی سر [[گرگور کلگان]] (Gregor Clegane) را قهرمان خودش می نامد تا در صورت برگزاری مجاکمه با مبارزه از جانب او بجنگد. این اقدام موجب می شود که [[ابرایان مارتل]] که خواهرش سال ها پیش به دست سر گرگور کشته قهرمان تیریون شود. ابرایان در نبرد کشته می شود و سر گرگور زخمی کشنده بر می دارد.}} | ||
===ضیافتی برای کلاغ ها=== | |||
{{اسپویلر|زمانی که پدرش، [[تایوین لنیستر|تایوین]] کشته می شود، آخرین مانع سرسی برای تصاحب قدرت از بین می رود. سرسی جایگاهش را به عنوان [[نایب السلطنه]] (Regent) پسرش باز پس می گیرد. [[تامن براتیون|تامن]]، شاه هشت ساله کاملا مطیع سرسی است. او همچنین به عنوان مسن ترین فرزند تایوین بانوی [[کسترلی راک]] نام گذاشته می شود. سرسی که اکنون تمام قدرت را در اختیار و به هیچ قیدی محدود نیست، احساس می کند که فرصت دارد ثابت کند که حتی از پدرش نیز حاکم بهتری است. او حکومتش را با قرار دادن هواداران و مامورانش در شورای کوچک تامن شروع می کند. او ترتیباتی را که پیش از آن تایوین برقرار کرده بود از بین می برد و توصیه های تند ولی صحیح عمویش [[کوان لنیستر|سر کوان]] را نادیده می گیرد. او دچار کم خوابی می شود و در معدود زمان استراحتش نیز کابوس هایی می بیند از [[تیریون لنیستر|ایمپ]] و تخت آهنین که او را از پا در می آورد. | |||
سرسی مشکوک می شود که متحدان قدرتمندش [[خاندان تایرل|تایرل ها]] (Tyrell) که اکنون با ازدواج تامن و [[مارجری تایرل|مارجری]] خویشاوند شده اند، تلاش دارند که کنترل مملکت رو بر عهده بگیرند. این شک از سکه ای متعلق به ریچ شروع می شود، که [[کیبورن]] (Qyburn) در سلولی که تیریون قبل از فرارش در آن اسیر بوده است یافته است. | |||
از آن جا که تایرل ها نقشی در فراری دادن تیریون نداشته اند، به نظر می رسد کسی که سکه را در سلول قرار داده [[واریس]] باشد، که به دنبال بر هم زذن اتحاد تایرل ها و لنیستر هاست. در این صورت این نقشه به بار می نشیند، زیرا سرسی طرح دسیسه هایی را می چیند که تمام تایرل های [[بارانداز پادشاه]] را از مقام های دارای قدرت و نفوذ خلع کند، از جمله همسر پسرش [[مارجری تایرل|مارجری]] و سر [[لوراس تایرل|لوراس]] (Loras) شوالیه ی [[گارد پادشاه]]. سرسی با [[تاینا مری ودر]] (Taena Merryweather) دوست می شود. تاینا به سرسی خبر می دهد که خدمتکارش [[سنل]] (Senelle) جاسوس مارجری است. این باعث می شود که سرسی سنل را به [[کیبورن]] بدهد تا در آزمایشات مرموزش از او استفاده کند. تاینا محرم اسرار و شریک رختخواب سرسی می شود.}} | |||
[[en:Cersei Lannister]] | [[en:Cersei Lannister]] |
ویرایش