۵٬۹۰۷
ویرایش
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
== تاریخچه == | == تاریخچه == | ||
جافری حاصل زنای با محارم ملکه [[سرسی لنیستر]] و برادرش [[جیمی]] است. هرچند، حقیقت تولد او، رازی باقی ماند و او به عنوان پسر پادشاه [[رابرت براتیون]] و وارث [[تخت آهنین]] به دنیا معرفی شد. او به صورت کودکی لوس و زیاده رو با خصلت بی رحمی رشد کرد. رابرت هرگز در مورد نسب پسرک سوالی نپرسید، اما در طول کتاب مشخص است که او عمیقا از «پسرش» ناامید شده و علاقه ی کمی نسبت به جافری دارد. در عوض در کتاب ذکر شده که جافری احترام و نظر مساعد رابرت را می خواهد و بسیاری از اعمال او در تلاش برای زندگی کردن طبق استانداردهای «پدرش» انجام شده است. | جافری حاصل زنای با محارم ملکه [[سرسی لنیستر]] و برادرش [[جیمی]] است. هرچند، حقیقت تولد او، رازی باقی ماند و او به عنوان پسر پادشاه [[رابرت براتیون]] و وارث [[تخت آهنین]] به دنیا معرفی شد. او به صورت کودکی لوس و زیاده رو با خصلت بی رحمی رشد کرد. رابرت هرگز در مورد نسب پسرک سوالی نپرسید، اما در طول کتاب مشخص است که او عمیقا از «پسرش» ناامید شده و علاقه ی کمی نسبت به جافری دارد. در عوض در کتاب ذکر شده که جافری احترام و نظر مساعد رابرت را می خواهد و بسیاری از اعمال او در تلاش برای زندگی کردن طبق استانداردهای «پدرش» انجام شده است. | ||
یکبار او پس از آنکه مطلع شد که گربه ی آشپزخانه باردار است، حیوان را کشت و شکم او را باز کرد تا بچه گربه های داخلش را ببیند. یکی از بچه گربه های متولد نشده را به «پدرش» نشان داد. [[رابرت]] بیار حیرت زده و عصبانی شد و پسرک را چنان زد که دو تا از دندان هایش را کند. همچنین سرسی می گوید که اگر اجازه می داد رابرت پسرک را می کوفت.{{رف|یش|63}} همچنین ذکر شده که جافری برای برادر کوچکترش، [[تامن براتیون|تامن]] قلدری می کرد.{{رف|ضبک|8}} | یکبار او پس از آنکه مطلع شد که گربه ی آشپزخانه باردار است، حیوان را کشت و شکم او را باز کرد تا بچه گربه های داخلش را ببیند. یکی از بچه گربه های متولد نشده را به «پدرش» نشان داد. [[رابرت]] بیار حیرت زده و عصبانی شد و پسرک را چنان زد که دو تا از دندان هایش را کند. همچنین سرسی می گوید که اگر اجازه می داد رابرت پسرک را می کوفت.{{رف|یش|63}} همچنین ذکر شده که جافری برای برادر کوچکترش، [[تامن براتیون|تامن]] قلدری می کرد.{{رف|ضبک|8}} | ||
ویرایش