کوینتین مارتل: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{اطلاعات اشخاص


{{در حال ترجمه|استاد آمون}}
{{اطلاعات اشخاص
| نام_شخصیت= {{اسپویلر|[[پرونده:Windswept.png‏|50px|راست]]}} '''کوینتین مارتل''' [[پرونده:خاندان_Martell.PNG‏|50px|چپ]]
| نام_شخصیت= {{اسپویلر|[[پرونده:Windswept.png‏|50px|راست]]}} '''کوینتین مارتل''' [[پرونده:خاندان_Martell.PNG‏|50px|چپ]]
| تصویر= [[پرونده:Quentyn_Martell.jpg‏|300px]]
| تصویر= [[پرونده:Quentyn_Martell.jpg‏|300px]]
خط ۴۱: خط ۴۰:
کوینتین و همراهانش در طی محاصره [[آستاپور]] (Astapor) در کنار گروه بادزده جنگیدند و در آن جنگ پیروز شدند. دیگر اعضای بادزده به کوینتین لقب ''" قورباغه "'' را دادند. زمانی که کوینتین و همراهانش برنامه داشتند تا از طریق بیابان از مزدوران جدا شوند، فرمانده بادزده [[شاهزاده ژنده پوش،  ]] آن ها را احضار کرد. اول آن ها فکر کردند که شناخته شده اند اما سپس دریافتند که فرمانده کار دیگری با آنان دارد. آن ها به گروهی دیگر از وستروسی ها پیوستند و نقشه آنان این بود که به پیش دنریس بروند و ادعا کنند که از شاهزاده ژنده پوش روی برگردانده و می خواهند به دنریس ملحق شوند. شاهزاده ژنده پوش قصد داشت که با این کار مطمئن شود که جریان جنگ بیشتر به نفع کدام طرف است و به این ترتیب در جناح پیروز جنگ قرار بگیرد.{{رف|ربا|25}}  
کوینتین و همراهانش در طی محاصره [[آستاپور]] (Astapor) در کنار گروه بادزده جنگیدند و در آن جنگ پیروز شدند. دیگر اعضای بادزده به کوینتین لقب ''" قورباغه "'' را دادند. زمانی که کوینتین و همراهانش برنامه داشتند تا از طریق بیابان از مزدوران جدا شوند، فرمانده بادزده [[شاهزاده ژنده پوش،  ]] آن ها را احضار کرد. اول آن ها فکر کردند که شناخته شده اند اما سپس دریافتند که فرمانده کار دیگری با آنان دارد. آن ها به گروهی دیگر از وستروسی ها پیوستند و نقشه آنان این بود که به پیش دنریس بروند و ادعا کنند که از شاهزاده ژنده پوش روی برگردانده و می خواهند به دنریس ملحق شوند. شاهزاده ژنده پوش قصد داشت که با این کار مطمئن شود که جریان جنگ بیشتر به نفع کدام طرف است و به این ترتیب در جناح پیروز جنگ قرار بگیرد.{{رف|ربا|25}}  


 
زمانی که به میرین رسیدند در حضور دنریس خودشان را سربازان تازه ی [[کلاغ های سنگی]] معرفی کردند،{{رف|ربا|36}} سپس کوینتین و همراهانش هویتشان را آشکار کردند. آن ها به دنریس درباره پیمان مخفی ای که پانزده سال پیش بین سر [[ویلم دری]] و ابراین مارتل و با حضور [[لرد دریاهای براووس]] بسته شده بود گفتند. طبق این پیمان [[ویسریس تارگرین سوم|ویسریس تارگرین]] در عوض پشتیبانی دورن برای بازپس گیری [[تخت آهنین]]، باید با آریانه مارتل ازدواج می کرد. اکنون با مرگ ویسریس، کوینتین خود پیشنهاد ازدواجش با دنریس را برای پشتیبانی دورن از او مطرح کرد. [[داریو نهاریس]] کوینتین را مسخره کرد و به او گفت که دنریس به یک مرد احتیاج دارد نه یک پسر بچه، این حرف او خشم همراهان کوینتین را برانگیخت. کوینتین سعی کرد تا دنریس را متقاعد کند که هنوز هم برای رد کردن پیشنهاد ازدواجش با [[هیزارد زو لوراک]] و برگشتنش به [[وستروس]] دیر نشده است.
زمانی که به میرین رسیدند در حضور دنریس خودشان را سربازان تازه ی [[کلاغ های سنگی]] معرفی کردند،{{رف|ربا|36}} سپس کوینتین و همراهانش هویتشان را آشکار کردند. آن ها به دنریس درباره پیمان مخفی ای که پانزده سال پیش بین سر [[ویلم دری]] و ابراین مارتل و با حضور [[لرد دریاهای براووس]] بسته شده بود گفتند. طبق این پیمان [[ویسریس تارگرین سوم|ویسریس تارگرین]] در عوض پشتیبانی دورن برای بازپس گیری [[تخت آهنین]]، باید با آریانه مارتل ازدواج می کرد. اکنون با مرگ ویسریس، کوینتین خود پیشنهاد ازدواجش با دنریس را برای پشتیبانی دورن از او مطرح کرد. [[داریو نهاریس]] کوینتین را مسخره کرد و به او گفت که دنریس به یک مرد احتیاج دارد نه یک پسر بچه، این حرف او خشم همراهان کوینتین را برانگیخت. کوینتین سعی کرد تا دنریس را متقاعد کند که هنوز هم برای رد کردن پیشنهاد ازدواجش با [[هیزارد زو لوراک]] و برگشتنش به [[وستروس]] دیر نشده است.


خط ۵۳: خط ۵۲:
== مرتبط ==
== مرتبط ==


=== دوران مارتل ===
=== دوران مارتل ===
پدر کوینتین، دوران مارتل، به خوبی از وظایفش به عنوان یک شاهزاده ی دورن آگاه بود. {{رف|ربا|38}}اگرچه به نظر می رسد او عاشق فرزندانش است اما با این حال از آن ها انتظار دارد که وظایفشان را انجام دهند. کوینتین پیش [[خاندان وایرونوود|وایرونوودها]] پرورش یافت تا ارتباط آن ها با [[خاندان مارتل]] بهتر شود.{{رف|ضبک|21}} {{اسپویلر|در طی مدتی که کوینتین پیش وایرونوود ها بود، نامه ای از طرف پدرش دریافت کرد که وظایفش را به او یادآوری میکرد. همچنین پدرش به او گفت که زمینه های مناسب برای این که او شاهزاده ی بعدی دورن شود را فراهم کرده است. در این زمان، دوران نقشه ای مخفی داشت که آریانه را به ازدواج ویسریس تارگرین دربیاورد.{{رف|ربا|43}}
پدر کوینتین، دوران مارتل، به خوبی از وظایفش به عنوان یک شاهزاده ی دورن آگاه بود. {{رف|ربا|38}}اگرچه به نظر می رسد او عاشق فرزندانش است اما با این حال از آن ها انتظار دارد که وظایفشان را انجام دهند. کوینتین پیش [[خاندان وایرونوود|وایرونوودها]] پرورش یافت تا ارتباط آن ها با [[خاندان مارتل]] بهتر شود.{{رف|ضبک|21}} {{اسپویلر|در طی مدتی که کوینتین پیش وایرونوود ها بود، نامه ای از طرف پدرش دریافت کرد که وظایفش را به او یادآوری میکرد. همچنین پدرش به او گفت که زمینه های مناسب برای این که او شاهزاده ی بعدی دورن شود را فراهم کرده است. در این زمان، دوران نقشه ای مخفی داشت که آریانه را به ازدواج ویسریس تارگرین دربیاورد.{{رف|ربا|43}}
خط ۶۷: خط ۶۵:
== نقل قول های کوینتین ==
== نقل قول های کوینتین ==


{{اسپویلر|{{نقل قول|منم میخوام به [[وایرونوود]] برگردم و هر دوتا خواهر های [[گریس درینکواتر|تو]] رو ببوسم، با [[گوینث وایرونوود]] ازدواج کنم، زیبایی و گل های اون رو تماشا کنم و ازش بچه داشته باشم. در [[تورنومنت ها]] شرکت کنم، با شاهین شکار کنم، به دیدن [[ملاریو از نورووس|مادرم]] در [[نورووس]] برم و بعضی از کتاب هایی رو که پدرم واسم فرستاده رو بخونم. من کلتوس و ویل و استاد کدری رو زنده میخوام.|آرزو ها و رویا های کوینتین}}}}
{{اسپویلر|{{نقل قول|منم میخوام به [[وایرونوود]] برگردم و هر دوتا خواهر های [[گریس درینکواتر|تو]] رو ببوسم، با [[گوینث وایرونوود]] ازدواج کنم، زیبایی و گل های اون رو تماشا کنم و ازش بچه داشته باشم. در [[تورنومنت ها]] شرکت کنم، با شاهین شکار کنم، به دیدن [[ملاریو از نورووس|مادرم]] در [[نورووس]] برم و بعضی از کتاب هایی رو که پدرم واسم فرستاده رو بخونم. من کلتوس و ویل و استاد کدری رو زنده میخوام.|آرزو ها و رویا های کوینتین{{رف|ربا|68}}}}}}




۱٬۹۴۶

ویرایش