پرش به محتوا

جافری براتیون: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۲۶۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ مهٔ ۲۰۱۴
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در حال ترجمه|[[کاربر:تالیسا|تالیسا]] ([[بحث کاربر:تالیسا|بحث]])}}
{{اطلاعات شاه
{{اطلاعات شاه
| نام_شاه = [[file:Joffrey_sigil_coat.png|50px|left]] '''جافری براتیون''' [[file:Joffrey_sigil_coat.png|50px|right]]
| نام_شاه = [[file:Joffrey_sigil_coat.png|50px|left]] '''جافری براتیون''' [[file:Joffrey_sigil_coat.png|50px|right]]
خط ۲۱: خط ۲۰:
| تاریخ_تولد ={{تاریخ|286}}
| تاریخ_تولد ={{تاریخ|286}}
| محل_تولد =
| محل_تولد =
| تاریخ_مرگ =
| تاریخ_مرگ ={{تاریخ|300}}
| محل_مرگ =
| محل_مرگ =در [[قلعه سرخ]]، [[بارانداز پادشاه]]
| تاریخ_دفن =
| تاریخ_دفن =
| محل_دفن =
| محل_دفن =
خط ۲۸: خط ۲۷:
| نشان =
| نشان =
| کتابها =[[بازی تاج و تخت]]<br />[[نزاع شاهان]]<br />[[یورش شمشیرها]]<br />[[ضیافتی برای کلاغ ها]]<br />[[رقصی با اژدهایان]]
| کتابها =[[بازی تاج و تخت]]<br />[[نزاع شاهان]]<br />[[یورش شمشیرها]]<br />[[ضیافتی برای کلاغ ها]]<br />[[رقصی با اژدهایان]]
| بازیگر =[[لیست بازیگران سریال های تلوزیونی#جک گلیسن،جافری براتیون|جک گلیسن]]
| بازیگر =[[جک گلیسون]]
| سریال =[[سریال بازی تاج و تخت - فصل 1|فصل اول]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 2|فصل دوم]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 3|فصل سوم]]
| سریال =[[سریال بازی تاج و تخت - فصل 1|فصل اول]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 2|فصل دوم]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 3|فصل سوم]]{{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 4|فصل چهارم]]
}}
}}
'''جافری براتیون''' بزرگترین پسر و وارث پادشاه [[رابرت براتیون]] و شهبانو [[سرسی لنیستر]] است. هرچند پدر واقعی او برادر ملکه، [[جیمی لنیستر]] می باشد. او در آغار مجموعه 12 ساله است و بعدها دومین پادشاه [[خاندان براتیون]] می شود که بر [[تخت آهنین]] می نشیند.
'''جافری براتیون''' بزرگترین پسر و وارث پادشاه [[رابرت براتیون]] و شهبانو [[سرسی لنیستر]] است. هرچند پدر واقعی او برادر ملکه، [[جیمی لنیستر]] می باشد. او در آغار مجموعه 12 ساله است و بعدها دومین پادشاه [[خاندان براتیون]] می شود که بر [[تخت آهنین]] می نشیند.
خط ۶۶: خط ۶۵:
پس از آنکه [[خاندان تایرل]] با جافری متحد شد، او سانسا رو دور انداخت و با [[مارجری تایرل]] نامزد کرد. او گستاخانه اعلام کرد که پس از مراسم ازدواج با سانسا کار خواهد داشت، هرچند که او با تیریون ازدواج کرده است.
پس از آنکه [[خاندان تایرل]] با جافری متحد شد، او سانسا رو دور انداخت و با [[مارجری تایرل]] نامزد کرد. او گستاخانه اعلام کرد که پس از مراسم ازدواج با سانسا کار خواهد داشت، هرچند که او با تیریون ازدواج کرده است.


{{اسپویلر|[[File:The Purple Wedding Fin.JPG|thumb|چپ|400px|توصیفی از عروسی کبود اثر [https://www.facebook.com/ConorCampbellArtist?ref=hl/ Conor Campbell©]]]
[[File:The Purple Wedding Fin.JPG|thumb|چپ|400px|توصیفی از عروسی کبود اثر [https://www.facebook.com/ConorCampbellArtist?ref=hl/ Conor Campbell©]]]


وقتی خبر [[عروسی سرخ]] به بارانداز پادشاه رسید، جافری به همراه [[سرسی]]، [[کوان لنیستر]]، [[پایسل]]، [[تیریون]] و [[تایوین]] حضور داشت. جافری از شنیدن مرگ [[راب استارک]] خوشحال شد و سرش را خواست تا بتواند در عروسی خود با آن از سانسا پذیرایی کند، به علاوه خواهان آن شد که به شمالی ها و لردهای رودخانه ای که پس از مرگ راب استارک تسلیم شدند، هیچ رحمی نشود. این سخنان کوان را به وحشت انداخت و تیریون را عصبانی کرد طوری که خواهرزاده اش را تهدید کرد و گفت که سانسا مال او نیست که بخواهد شکنجه اش کند. تایوین اجازه انجام درخواست جافری را نداد و این باعث شد جافری پدربزرگش را تحقیر کند و او را ترسویی بخواند که زمانی پدر او، [[رابرت براتیون|رابرت]] جنگ را در [[ترایدنت]] می برد، پشت دیوارهای [[کسترلی راک]] پنهان شده بود. این تحقیر تایوین را عصبانی کرد زیرا در خفا اظهار کرد که جافری به یک درس حسابی نیاز دارد. تیریون، با وجود به خاطر آوردن «[[تایشا|درس حسابی]]» خودش، به طرز شگفت آوری با این حرف موافق بود، هرچند که فکر می کرد خواهرزاده اش رابرت دوم نیست، بلکه ایریس سوم است.{{رف|یش|53}}
وقتی خبر [[عروسی سرخ]] به بارانداز پادشاه رسید، جافری به همراه [[سرسی]]، [[کوان لنیستر]]، [[پایسل]]، [[تیریون]] و [[تایوین]] حضور داشت. جافری از شنیدن مرگ [[راب استارک]] خوشحال شد و سرش را خواست تا بتواند در عروسی خود با آن از سانسا پذیرایی کند، به علاوه خواهان آن شد که به شمالی ها و لردهای رودخانه ای که پس از مرگ راب استارک تسلیم شدند، هیچ رحمی نشود. این سخنان کوان را به وحشت انداخت و تیریون را عصبانی کرد طوری که خواهرزاده اش را تهدید کرد و گفت که سانسا مال او نیست که بخواهد شکنجه اش کند. تایوین اجازه انجام درخواست جافری را نداد و این باعث شد جافری پدربزرگش را تحقیر کند و او را ترسویی بخواند که زمانی پدر او، [[رابرت براتیون|رابرت]] جنگ را در [[ترایدنت]] می برد، پشت دیوارهای [[کسترلی راک]] پنهان شده بود. این تحقیر تایوین را عصبانی کرد زیرا در خفا اظهار کرد که جافری به یک درس حسابی نیاز دارد. تیریون، با وجود به خاطر آوردن «[[تایشا|درس حسابی]]» خودش، به طرز شگفت آوری با این حرف موافق بود، هرچند که فکر می کرد خواهرزاده اش رابرت دوم نیست، بلکه ایریس سوم است.{{رف|یش|53}}


ازدواج جافری در اولین روز سده جدید بود.{{رف|یش|4}} صبحگاه لنیسترها و متحدینشان برای یک صبحانه خانوادگی ملاقات کردند. پدربزرگش، [[تایوین لنیستر]]، به او یک شمشیر از [[فولاد والریایی]] به عنوان هدیه ازدواج داد. جافری گفت که نام آن را [[ناله بیوه]] خواهد گذاشت. هدیه تیریون و سانسا کتاب کمیابی به نام [[زندگی چهار پادشاه]] بود که جاف آن را با شمشیر جدیدش تکه تکه کرد و هدیه بهتری از آن دو خواست. جافری تیغه را به طرف [[بیلون سوان]] چرخاند. وقتی [[آدام ماربند]] به جافری هشدار داد که مراقب باشد زیرا آن تیغه فولاد والریایی است، جافری لاف زد که با فلز بیگانه نیست. در همان لحظه، تیریون برای او طعمه گذاشت و حدس زد که جافری به خنجر والریایی که در [[وینترفل]] به قاتل داده شده بود، مرتبط است، هرچند نمی توانست درک کند چرا، و آن را به قساوت ذاتی جافری نسبت داد.{{رف|بتت|6}} جیمی بعدها نتیجه گرفت که جافری پس از آنکه از رابرت مست شنیده است که مهربانانه تر این است که [[برن استارک]] چلاق را از این نکبت خلاص کرد، او نیز در تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن پدرش این کار را انجام داده است.
ازدواج جافری در اولین روز سده جدید بود.{{رف|یش|4}} صبحگاه لنیسترها و متحدینشان برای یک صبحانه خانوادگی ملاقات کردند. پدربزرگش، [[تایوین لنیستر]]، به او یک شمشیر از [[فولاد والریایی]] به عنوان هدیه ازدواج داد. جافری گفت که نام آن را [[ناله بیوه]] خواهد گذاشت. هدیه تیریون و سانسا کتاب کمیابی به نام [[زندگی چهار پادشاه]] بود که جاف آن را با شمشیر جدیدش تکه تکه کرد و هدیه بهتری از آن دو خواست.{{اسپویلر| جافری تیغه را به طرف [[بیلون سوان]] چرخاند. وقتی [[آدام ماربند]] به جافری هشدار داد که مراقب باشد زیرا آن تیغه فولاد والریایی است، جافری لاف زد که با فلز بیگانه نیست. در همان لحظه، تیریون برای او طعمه گذاشت و حدس زد که جافری به خنجر والریایی که در [[وینترفل]] به قاتل داده شده بود، مرتبط است، هرچند نمی توانست درک کند چرا، و آن را به قساوت ذاتی جافری نسبت داد.{{رف|بتت|6}} جیمی بعدها نتیجه گرفت که جافری پس از آنکه از رابرت مست شنیده است که مهربانانه تر این است که [[برن استارک]] چلاق را از این نکبت خلاص کرد، او نیز در تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن پدرش این کار را انجام داده است.}}


در جریان ضیافت ازدواج جافری در تالار تخت آهنین، شراب جافری [[خفه کننده|مسموم]] شد و او در نخستین روز [[سال های پس از ورود اگان#سال 300 پس از ورود اگان|سومین سده پس از ورود اگان]] مرد درحالی که همه دربار نظاره گر بودند.{{رف|یش|60}} سرسی تیریون و سانسا را به خاطر این عمل سرزنش کرد، اما بعدها مشخص شد که نقشه از سوی [[اولنا ردواین]] و [[پتایر بیلیش]] برنامه ریزی شده بود. جافری در [[سپت اعظم بیلور]] دفن شد.{{رف|یش|67}} پس از آن به خاطر رنگ یاقوت هایی که برای مسموم کردن شراب جافری استفاده شدند و رنگ واقعی شراب، از این عروسی با نام [[عروسی کبود]] یاد شد.
در جریان ضیافت ازدواج جافری در تالار تخت آهنین، شراب جافری [[خفه کننده|مسموم]] شد و او در نخستین روز [[سال های پس از ورود اگان#سال 300 پس از ورود اگان|سومین سده پس از ورود اگان]] مرد درحالی که همه دربار نظاره گر بودند.{{رف|یش|60}} سرسی تیریون و سانسا را به خاطر این عمل سرزنش کرد،{{اسپویلر|اما بعدها مشخص شد که نقشه از سوی [[اولنا ردواین]] و [[پتایر بیلیش]] برنامه ریزی شده بود. جافری در [[سپت اعظم بیلور]] دفن شد.{{رف|یش|67}} پس از آن به خاطر رنگ یاقوت هایی که برای مسموم کردن شراب جافری استفاده شدند و رنگ واقعی شراب،}}
از این عروسی با نام [[عروسی کبود]] یاد شد.


هیچکس به جز [[سرسی لنیستر|مادرش]]، برای جافری عذاداری نکرد؛ حتی پدر بیولوژیکش، جیمی نیز معتقد بود که جافری مستحق چنین سرنوشتی بود. تیریون لنیستر اظهار داشت که او پادشاهی به مراتب بدتر از [[ایریس دوم|شاه دیوانه]] می شد. [[ایریس اوکهارت]] فکر می کند تنها چیز خوبی که درمورد جافری می توان گفت این است که او برای سن خود بلندقد و قوی بود.
هیچکس به جز [[سرسی لنیستر|مادرش]]، برای جافری عزاداری نکرد؛ حتی پدر بیولوژیکش، جیمی نیز معتقد بود که جافری مستحق چنین سرنوشتی بود. تیریون لنیستر اظهار داشت که او پادشاهی به مراتب بدتر از [[ایریس دوم|شاه دیوانه]] می شد. [[ایریس اوکهارت]] فکر می کند تنها چیز خوبی که درمورد جافری می توان گفت این است که او برای سن خود بلندقد و قوی هیکل بود.
}}
 
== نقل قول ها درباره ی جافری ==
{{نقل قول|به خاطر [[سانسا استارک|دخترت]] متاسفم، ند. واقعا. منظورم [[لیدی (دایرولف)|گرگه]] است. پسرم دروغ می گفت، حاضرم سر روحم شرط ببندم. پسرم ...{{رف|بتت|30}}|[[رابرت براتیون]] به [[ادارد استارک]]}}
 
{{نقل قول|خیلی پیش اومده که رویای ترک سلطنت رو دیده باشم. با اسب و پتکم سوار کشتی بشم و به [[شهرهای آزاد]] برم، وقتم رو با جنگیدن و فاحشه بازی بگذرونم، چیزی که براش ساخته شدم. پادشاه مزدور، چقد ترانه سازها خوششون میاد. می دونی چی جلومو می گیره؟ فکر جافری رو [[تخت آهنین]]، در حالی که سرسی از پشت سر تو گوشش می خونه. پسر من. چطور ممکنه من یه همچین پسری داشته باشم، ند؟{{رف|بتت|30}}|[[رابرت براتیون]] به [[ادارد استارک]]}}
 
{{نقل قول|باید پسر[[سرسی لنیستر|ش]]و قبل از اینکه همه ما رو نابود کنه، مهار کرد.{{رف|بتت|69}}|[[تایوین لنیستر]]}}
 
{{نقل قول|رابرت دوم نه، ایریس سوم.{{رف|بتت|30}}|[[تیریون لنیستر]]}}
 
{{اسپویلر|
{{نقل قول|'''تایوین:''' اون زبون درازت سرتو به باد میده.<br />'''تیریون:''' پس می ذاری جاف بکشش بیرون.<br />'''تایوین:''' باید بهتر از این عمل کنی تا مجبور نشم این کارو کنم.{{رف|بتت|30}}|[[تایوین لنیستر]] به [[تیریون لنیستر]]}}


=== ضیافتی برای کلاغ ها ===
{{نقل قول|'''تیریون:''' جافری پادشاهی بدتر از اون چه [[ایریس تارگرین دوم|ایریس]] می تونست باشه، می شد. اون خنجر پدرشو دزدید و داد به یه دزد خرده پا تا گلوی [[برن استارک|برندون استارک]]و ببره، اینو می دونستی؟<br />'''جیمی:''' من ... من فکر می کردم ممکنه.<br />'''تیریون:''' خب، پسر به پدرش می بره. جافریم اگه به قدرت می رسید، منو می کشت. به جرم کوتاه قد و زشت بودن، که واضحه خودم گناه کارم.{{رف|یش|77}}|[[تیریون لنیستر]] به [[جیمی لنیستر]]}}
{{اسپویلر|}}


{{اسپویلر|}}=== رقصی با اژدهایان ===
{{نقل قول|'''برین:''' جافری ...<br />'''جیمی:''' پادشاهم بود. همین.<br />'''برین:''' تو گفتی [[سانسا]] اونو کشته. چرا ازش مراقبت می کنی؟<br />'''جیمی:''' چون جاف برا من چیزی بیشتر از تخم رحم سرسی نبود. و چون مستحق مردن بود.{{رف|یش|72}}|[[جیمی لنیستر]] به [[برین از تارث]]}}


== نقل قول ها درباره ی جافری ==
{{نقل قول|'''سرسی:''' جافری هیچ علاقه ای به [[راب استارک]] نداشت. اما اون [[برن استارک|پسر کوچیکتر]]ه، هیچی براش نبود. اون خودشم یه بچه بود.<br />'''جیمی:''' بچه ای تشنه یه نوازش از طرف اون [[رابرت براتیون|دائم الخمری]] که گذاشتی باور کنه که پدرشه.{{رف|یش|72}}|[[جیمی لنیستر]] به [[سرسی لنیستر]]}}
}}


== خانواده ==
== خانواده ==
خط ۹۱: خط ۱۰۲:
{{منابع|3}}
{{منابع|3}}
{{شاهان وستروس}}
{{شاهان وستروس}}
[[رده:اشراف]][[رده:حرام زادگان]][[رده:شخصیت های سرزمین های سلطنتی]][[رده:حکام]][[رده:خاندان براتیون]][[رده:خاندان لنیستر]]
[[رده:نجیب زادگان]][[رده:حرام زادگان]][[رده:شخصیت های سرزمین های سلطنتی]][[رده:حکام]][[رده:خاندان براتیون]][[رده:خاندان لنیستر]]
[[en:Joffrey Baratheon]]
[[en:Joffrey Baratheon]]
۵٬۹۰۷

ویرایش