پرش به محتوا

آث کیپر (سریال): تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۰۸۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ مهٔ ۲۰۱۴
خط ۱۴: خط ۱۴:


=== آنسوی دریای باریک ===
=== آنسوی دریای باریک ===
با درخواست [[دنریس تارگرین|دنریس]] (Daenerys) ، [[میسندای]] (Missandei) [[زبان مشترک]] (Common Tongue) را به [[کرم خاکستری]] (Grey Worm) با صحبت کردن در مورد اینکه چگونه برده شده اند، یاد می دهد. هنگام شب، کرم خاکستری گروهی از [[آنسالید]] (Unsullid) را از راه فاضلاب ها به درون [[میرین]] (Meereen) می برد که به گروه بزرگی از برده ها می رسند که در مورد دنریس و ارتشش بحث می کنند. گروه آنسالید برده ها را به شمشیر مجهز می کند و هنگام شب ، برده ها ارباب هایشان را می کشند و خود را آزاد می کنند. هنگام صبح، دنریس دستور می دهد اربابانی که باقی مانده اند به دار آویخته شوند، مانند کودکان برده ای که کشته بودند تا هر مایل شمار را تا میرین نشانه گذاری کنند.
=== آنسوی دیوار ===
=== آنسوی دیوار ===
در [[پناهگاه کرستر]] (Craster's Keep) ، [[کارل پاکج|کارل]] (Karl) به [[راست]] (Rast) دستور می دهد که به "[[گوست|جانور]]" غذا بدهد و در حالی که مست است به او توهین می کند و داستان هایی از خودش در [[بارانداز پادشاه]] تعریف می کند. یکی از همسران پیشین [[کرستر]] (Craster) وارد پناهگاه می شود و آخرین فرزند کرستر، یک پسر، را به کارل می دهد. زنان می گویند که آن بچه به خدایان داده شود و [[راست]] بچه را بیرون می برد و در جنگل تنها می گذارد. او در راه برگشت، [[گوست]] (Ghost)، [[دایرولف]] [[جان اسنو]] (Jon Snow) را که سرکشان زندانی اش کرده اند را مسخره می کند. در نزدیکی، [[برن استارک|برن]] (Bran) و همراهانش گریه های بچه را می شنوند و او از قابلیت های [[وارگ]] اش (Warg) استفاده می کند تا [[سامر]] (Summer) را برای جستجوی کودک بفرستد. در بدن سامر، برن گوست که زندانی شده را می بیند ولی قبل از آنکه بتواند کمکی کند ، گرگ درون تله ای می افتد و برن در بدن خودش بیدار میشود. آن ها اطراف پناهگاه کرستر جاسوسی می کنند اما قبل از اینکه بتوانند سامر را آزاد کنند، توسط سرکشان دستگیر می شوند. برن، [[جوجن رید|جوجن]] (Jojen) و [[میرا رید|میرا]] (Meera) را نزد کارل می برند که برن را مجبور می کند هویت حقیقی خود را فاش کند.
در [[پناهگاه کرستر]] (Craster's Keep) ، [[کارل پاکج|کارل]] (Karl) به [[راست]] (Rast) دستور می دهد که به "[[گوست|جانور]]" غذا بدهد و در حالی که مست است به او توهین می کند و داستان هایی از خودش در [[بارانداز پادشاه]] تعریف می کند. یکی از همسران پیشین [[کرستر]] (Craster) وارد پناهگاه می شود و آخرین فرزند کرستر، یک پسر، را به کارل می دهد. زنان می گویند که آن بچه به خدایان داده شود و [[راست]] بچه را بیرون می برد و در جنگل تنها می گذارد. او در راه برگشت، [[گوست]] (Ghost)، [[دایرولف]] [[جان اسنو]] (Jon Snow) را که سرکشان زندانی اش کرده اند را مسخره می کند. در نزدیکی، [[برن استارک|برن]] (Bran) و همراهانش گریه های بچه را می شنوند و او از قابلیت های [[وارگ]] اش (Warg) استفاده می کند تا [[سامر]] (Summer) را برای جستجوی کودک بفرستد. در بدن سامر، برن گوست که زندانی شده را می بیند ولی قبل از آنکه بتواند کمکی کند ، گرگ درون تله ای می افتد و برن در بدن خودش بیدار میشود. آن ها اطراف پناهگاه کرستر جاسوسی می کنند اما قبل از اینکه بتوانند سامر را آزاد کنند، توسط سرکشان دستگیر می شوند. برن، [[جوجن رید|جوجن]] (Jojen) و [[میرا رید|میرا]] (Meera) را نزد کارل می برند که برن را مجبور می کند هویت حقیقی خود را فاش کند.
۹۸

ویرایش