۳۳۱
ویرایش
(صفحهای جدید حاوی «{{اطلاعات اشخاص| نام_شخصیت = بائل| تصویر = 200px| توضیح_عکس = ن...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
== افسانه بائل آوازه خوان == | == افسانه بائل آوازه خوان == | ||
فرمانروای آن زمان در شمال، برندون استارک، روزی بائل را ترسو خطاب کرد. بائل برای اینکه، جواب این بی حرمتی را بدهد و شجاعت خود را به اثبات برساند، از [[دیوار]] بالا رفت واز سمت جاده ی پادشاهی (Kingsroad) به سمت وینترفل رفت و با نام سگریک از اسکاگوس (Sygerrik of Skagos) وارد [[وینترفل]] شد. این اسم در زبان قدیمی معنی «فریبکار» میدهد، و در [[اسکاگوس]] به یک خواننده گفته می شود. آنجا، او تا نیمه شب برای لرد استارک آواز خواند و او را تحت تاثیر مهارت خوانندگی خویش قرار داد، و لرد استارک از او پرسید، چه چیزی به عنوان پاداش میخواهد، او گفت زیباترین گل در حال شکفتن باغ وینترفل را میخواهم. از آنجا که گل [[رز آبی زمستان]] (blue winter rose) در حال شکفتن بود برندون قبول کرد که یکی از آنها را به او بدهد. اما صبح روز بعد، تنها دختر باکره ی لرد استارک ناپدید شد، و بر روی تخت او رز آبی زمستان قرار داشت.لرد برندون استارک، نگهبانان شب را به جستجوی آنها به آنسوی دیوار فرستاد ، ولی هرگز نه اثری از دختر پیدا شد نه بائل. نسل استارکها در حال انقراض بود، تا زمانیکه دختر به اتاقش برگشت، در حالیکه در دستان او یک نوزاد بود، آنها هیچوقت وینتفرل را ترک نکرده بودند، و در واقع در سرداب مخفی شده بود، حرامزاده بائل و دختر استارک، لرد وینترفل شد.{{رف|نش|51}}{{سخ}}سالها بعد که بائل، پادشاه آنسوی دیوار شد، با هدایت ارتش وحشی ها به سمت جنوب لشکرکشی کرد، و در [[فروزن فورد]] - [[گدار یخزده]] (Frozen Ford) با پسر خود به مبارزه پرداخت، اما نتوانست هم خون خودش را بکشد، و مرگ به دست لرد استارک را پذیرفت. پسرش سر او را به وینترفل برگرداند، و وقتی مادرش، سر آوازه خوان محبوب خود را به عنوان غنیمت جنگی دید، خودش را در بالای برجهای قلعه به پایین پرت کرد. | فرمانروای آن زمان در شمال، برندون استارک، روزی بائل را ترسو خطاب کرد. بائل برای اینکه، جواب این بی حرمتی را بدهد و شجاعت خود را به اثبات برساند، از [[دیوار]] بالا رفت واز سمت [[ جاده ی شاهی|جاده ی پادشاهی]] (Kingsroad) به سمت وینترفل رفت و با نام سگریک از اسکاگوس (Sygerrik of Skagos) وارد [[وینترفل]] شد. این اسم در زبان قدیمی معنی «فریبکار» میدهد، و در [[اسکاگوس]] به یک خواننده گفته می شود. آنجا، او تا نیمه شب برای لرد استارک آواز خواند و او را تحت تاثیر مهارت خوانندگی خویش قرار داد، و لرد استارک از او پرسید، چه چیزی به عنوان پاداش میخواهد، او گفت زیباترین گل در حال شکفتن باغ وینترفل را میخواهم. از آنجا که گل [[رز آبی زمستان]] (blue winter rose) در حال شکفتن بود برندون قبول کرد که یکی از آنها را به او بدهد. اما صبح روز بعد، تنها دختر باکره ی لرد استارک ناپدید شد، و بر روی تخت او رز آبی زمستان قرار داشت.لرد برندون استارک، نگهبانان شب را به جستجوی آنها به آنسوی دیوار فرستاد ، ولی هرگز نه اثری از دختر پیدا شد نه بائل. نسل استارکها در حال انقراض بود، تا زمانیکه دختر به اتاقش برگشت، در حالیکه در دستان او یک نوزاد بود، آنها هیچوقت وینتفرل را ترک نکرده بودند، و در واقع در سرداب مخفی شده بود، حرامزاده بائل و دختر استارک، لرد وینترفل شد.{{رف|نش|51}}{{سخ}}سالها بعد که بائل، پادشاه آنسوی دیوار شد، با هدایت ارتش وحشی ها به سمت جنوب لشکرکشی کرد، و در [[فروزن فورد]] - [[گدار یخزده]] (Frozen Ford) با پسر خود به مبارزه پرداخت، اما نتوانست هم خون خودش را بکشد، و مرگ به دست لرد استارک را پذیرفت. پسرش سر او را به وینترفل برگرداند، و وقتی مادرش، سر آوازه خوان محبوب خود را به عنوان غنیمت جنگی دید، خودش را در بالای برجهای قلعه به پایین پرت کرد. | ||
=== میراث === | === میراث === | ||
{{اسپویلر|داستان بائل آوازه خوان، الهام بخش [[منس ریدر]] (Mance Rayder) برای نفوذ به وینترفل، | {{اسپویلر|داستان بائل آوازه خوان، الهام بخش [[منس ریدر]] (Mance Rayder) برای نفوذ به وینترفل، | ||
برای نجات [[آریا استارک]] (که در واقع [[جین پول]] (Jeyne Poole) بود) شد. او خود را آوازه خوانی به نام آبل (abel)، که در هم ریخته ی اسم بائل (Bael) است، معرفی کرد.}} | برای نجات [[آریا استارک]] (که در واقع [[جین پول]] (Jeyne Poole) بود) شد. او خود را آوازه خوانی به نام آبل (abel)، که در هم ریخته ی اسم بائل (Bael) است، معرفی کرد.}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع|1}} | {{منابع|1}} |
ویرایش