۵۳۷
ویرایش
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
{{مقاله اصلی|غارت آستاپور}} | {{مقاله اصلی|غارت آستاپور}} | ||
[[دنریس تارگرین]] در نزدیکی آستاپور لنگر انداخته و تمامی [[آویژه]]های شهر را خریداری میکند. پس از آنکه آنسالیدها تحت مالکیت او درآمدند، دنریس [[غارت آستاپور|شهر را غارت میکند]]، تمامی بردگان را آزاد میکند و تمامی | [[دنریس تارگرین]] در نزدیکی آستاپور لنگر انداخته و تمامی [[آویژه]]های شهر را خریداری میکند. پس از آنکه آنسالیدها تحت مالکیت او درآمدند، دنریس [[غارت آستاپور|شهر را غارت میکند]]، تمامی بردگان را آزاد میکند و تمامی اربابان خوب را میکشد. | ||
دنریس به محض خروج از شهر، شورایی سه نفره از یک درمانگر، یک محقق و یک روحانی را برای حکمرانی به شهر برمیگزیند. آنها به دست [[کلیون]] (Cleon)، قصاب سابق برکنار میشوند چرا که گروهی از مردم به رهبری کلیون معتقد بودند که این سه قصد دارند اربابان خوب را دوباره به قدرت برسانند. او پس از اعدام اعضای شورا خود را پادشاه مینامد و تمام پسران نجیبزاده را دستگیر کرده و به عنوان آویژههای جدید تحت تربیت قرار میدهد. اکنون تمامی هرمهای شهر اردوگاه نظامی هستند، خیابانها مملو از اجساد است و بازارها عاری از غذا و برده برای خریداری هستند.{{رف|یش|71}} | دنریس به محض خروج از شهر، شورایی سه نفره از یک درمانگر، یک محقق و یک روحانی را برای حکمرانی به شهر برمیگزیند. آنها به دست [[کلیون]] (Cleon)، قصاب سابق برکنار میشوند چرا که گروهی از مردم به رهبری کلیون معتقد بودند که این سه قصد دارند اربابان خوب را دوباره به قدرت برسانند. او پس از اعدام اعضای شورا خود را پادشاه مینامد و تمام پسران نجیبزاده را دستگیر کرده و به عنوان آویژههای جدید تحت تربیت قرار میدهد. اکنون تمامی هرمهای شهر اردوگاه نظامی هستند، خیابانها مملو از اجساد است و بازارها عاری از غذا و برده برای خریداری هستند.{{رف|یش|71}} |
ویرایش