پرش به محتوا

تیریون لنیستر: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۲: خط ۴۲:
در طول مدتی که او در [[دیوار]] به سر میبرد ، تیریون با [[جان اسنو]] دوست میشود و او را راهنمایی میکند . تیریون که خودش را یک طرد شده همانند یک اسنو حرامزاده میپندارد ، به [[جان اسنو|جان]] کمک میکند که با هویت و سرنوشتش کنار بیاید . قبل از اینکه تیریون [[دیوار]] را ترک کند ، [[جان اسنو|جان]] از او میخواهد که به برادرش [[برن استارک|برن]] هم مانند او کمک کند ، تیریون به [[جان اسنو|جان]] قول میدهد که اینکار را انجام دهد .{{رف|بتت|21}} او در راه بازگشت به جنوب در [[وینترفل]] توقف میکند . با وجود استقبال خصمانه [[راب استارک]] (Robb Stark) از او و همچنین حمله [[دایرولف]] (direwolves) استارک در ابتدای ورودش ، تیریون نقشه ساخت زین مخصوصی را به [[استاد لوین]] (Maester Luwin) میدهد که با ساخت آن زین به [[برن استارک|برن]] با توجه به معلولیتش اجازه سوار شدن بر روی اسب را میدهد و همین مسئله باعث میشود تا [[راب استارک|راب]] به او اتاقی را در [[وینترفل]] پیشنهاد دهد ، او پیشنهاد را رد میکند و ترجیح میدهد تا در کاروانسرایی در همان نزدیکی بماند.{{رف|بتت|24}}
در طول مدتی که او در [[دیوار]] به سر میبرد ، تیریون با [[جان اسنو]] دوست میشود و او را راهنمایی میکند . تیریون که خودش را یک طرد شده همانند یک اسنو حرامزاده میپندارد ، به [[جان اسنو|جان]] کمک میکند که با هویت و سرنوشتش کنار بیاید . قبل از اینکه تیریون [[دیوار]] را ترک کند ، [[جان اسنو|جان]] از او میخواهد که به برادرش [[برن استارک|برن]] هم مانند او کمک کند ، تیریون به [[جان اسنو|جان]] قول میدهد که اینکار را انجام دهد .{{رف|بتت|21}} او در راه بازگشت به جنوب در [[وینترفل]] توقف میکند . با وجود استقبال خصمانه [[راب استارک]] (Robb Stark) از او و همچنین حمله [[دایرولف]] (direwolves) استارک در ابتدای ورودش ، تیریون نقشه ساخت زین مخصوصی را به [[استاد لوین]] (Maester Luwin) میدهد که با ساخت آن زین به [[برن استارک|برن]] با توجه به معلولیتش اجازه سوار شدن بر روی اسب را میدهد و همین مسئله باعث میشود تا [[راب استارک|راب]] به او اتاقی را در [[وینترفل]] پیشنهاد دهد ، او پیشنهاد را رد میکند و ترجیح میدهد تا در کاروانسرایی در همان نزدیکی بماند.{{رف|بتت|24}}


در راه بازگشت به [[بارانداز پادشاه]] (King’s Landing) ، تیریون در مسافرخانه ای به نام [[کراس رودز]] (The Crossroads) با [[کتلین تالی|کتلین استارک]] (Catelyn Stark) برخورد میکند . تیریون بی اطلاع از این بود که [[بتایر بیلیش]] (Petyr Baelish) به [[کتلین تالی|کتلین]] گفته است که خنجر استفاده شده در اقدام به قتل ناموفق به [[برن استارک|برن]] ، متعلق به تیریون است . در نتیجه [[کتلین تالی|کتلین]] با کمک برخی از پرچمداران پدرش که در آنجا حضور داشتند تیریون را دستگیر و برای محاکمه به [[ایری]] (Eyrie) می برد .{{رف|بتت|28}} {{رف|بتت|31}} در آنجا [[لایسا ارن]] (Lysa Arryn) ، او را به خاطر جرم های ، ارسال آدمکش برای قتل [[برن استارک|برن]] و همچنین قتل همسرش [[جان ارن]] (Jon Arryn) محکوم میکند ، در حالی که تیریون بی گناه بود . برای اینکه او تسلیم شود و اعتراف کند ، [[لایسا ارن|لایسا]] او را در [[سلولهای آسمانی]] (Sky Cells) زندانی میکند ، سلولهایی با کفی شیب دار که یک سوی آن به سمت پرتگاه است . در مدتی که او در [[سلولهای آسمانی]] زندانی بود ، در شگفت بود که عاملان واقعی جرمهایی که به آن متهم شده است چه کسانی میتوانند باشند . او فکر کرد که ممکن است خواهر و برادرش مسئول هر دو اتفاق بوده باشند ، اما اقدام به قتل [[برن استارک|برن]] بسیار ناشیانه تر از آن بود که بتواند کار [[جیمی]] یا [[سرسی]] باشد. در نهایت تیریون موفق شد از طریق رشوه دادن به زندان بانش [[مورد]] (Mord) به [[لایسا ارن|لایسا]] پیغام برساند که آماده است اعتراف کند . زمانی که [[لایسا ارن|لایسا]] تمامی اعضای دادگاه [[دره]] (Vale) را برای شنیدن اعترافات او احضار میکند ، تیریون خواستار محاکمه از طریق مبارزه میشود.{{رف|بتت|38}}
در راه بازگشت به [[بارانداز پادشاه]] (King’s Landing) ، تیریون در مسافرخانه ای به نام [[کراس رودز]] (The Crossroads) با [[کتلین تالی|کتلین استارک]] (Catelyn Stark) برخورد میکند . تیریون بی اطلاع از این بود که [[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish) به [[کتلین تالی|کتلین]] گفته است که خنجر استفاده شده در اقدام به قتل ناموفق به [[برن استارک|برن]] ، متعلق به تیریون است . در نتیجه [[کتلین تالی|کتلین]] با کمک برخی از پرچمداران پدرش که در آنجا حضور داشتند تیریون را دستگیر و برای محاکمه به [[ایری]] (Eyrie) می برد .{{رف|بتت|28}} {{رف|بتت|31}} در آنجا [[لایسا ارن]] (Lysa Arryn) ، او را به خاطر جرم های ، ارسال آدمکش برای قتل [[برن استارک|برن]] و همچنین قتل همسرش [[جان ارن]] (Jon Arryn) محکوم میکند ، در حالی که تیریون بی گناه بود . برای اینکه او تسلیم شود و اعتراف کند ، [[لایسا ارن|لایسا]] او را در [[سلولهای آسمانی]] (Sky Cells) زندانی میکند ، سلولهایی با کفی شیب دار که یک سوی آن به سمت پرتگاه است . در مدتی که او در [[سلولهای آسمانی]] زندانی بود ، در شگفت بود که عاملان واقعی جرمهایی که به آن متهم شده است چه کسانی میتوانند باشند . او فکر کرد که ممکن است خواهر و برادرش مسئول هر دو اتفاق بوده باشند ، اما اقدام به قتل [[برن استارک|برن]] بسیار ناشیانه تر از آن بود که بتواند کار [[جیمی]] یا [[سرسی]] باشد. در نهایت تیریون موفق شد از طریق رشوه دادن به زندان بانش [[مورد]] (Mord) به [[لایسا ارن|لایسا]] پیغام برساند که آماده است اعتراف کند . زمانی که [[لایسا ارن|لایسا]] تمامی اعضای دادگاه [[دره]] (Vale) را برای شنیدن اعترافات او احضار میکند ، تیریون خواستار محاکمه از طریق مبارزه میشود.{{رف|بتت|38}}


مبارز تیریون ، [[بران]] مزدور (The sellsword Bronn) ، مبارز [[لایسا ارن|لایسا]] سر [[واردیس ایگن]] (Ser Vardis Egen) را شکست میدهد ، و آزادی تیریون را تامین میکند .{{رف|بتت|40}} آنها هر دو [[ایری]] را از طریق راه خطرناک [[جاده شرقی]] (The Eastern Road) ترک میکنند ، و در حین مسیر توسط [[قبایل کوهستان]] (The mountain clans) که رهبریشان به عهده [[شاگا]] (Shagga) بود محاصره میشوند . تیریون با استفاده از عقل و کلمات سریع خود [[مردان قبایل]] را با وعده سلاح ، زره و افتخار به سمت خود می کشاند .{{رف|بتت|42}} در نهایت گروهشان در خارج از کوهستان به اردوگاه سپاهیان لنیستر میرسند که توسط پدرش لرد [[تایوین]] رهبری میشدند ، کسانی که پس از دستگیری تیریون به [[سرزمین های رودخانه]](Riverlands) حمله کرده بودند .
مبارز تیریون ، [[بران]] مزدور (The sellsword Bronn) ، مبارز [[لایسا ارن|لایسا]] سر [[واردیس ایگن]] (Ser Vardis Egen) را شکست میدهد ، و آزادی تیریون را تامین میکند .{{رف|بتت|40}} آنها هر دو [[ایری]] را از طریق راه خطرناک [[جاده شرقی]] (The Eastern Road) ترک میکنند ، و در حین مسیر توسط [[قبایل کوهستان]] (The mountain clans) که رهبریشان به عهده [[شاگا]] (Shagga) بود محاصره میشوند . تیریون با استفاده از عقل و کلمات سریع خود [[مردان قبایل]] را با وعده سلاح ، زره و افتخار به سمت خود می کشاند .{{رف|بتت|42}} در نهایت گروهشان در خارج از کوهستان به اردوگاه سپاهیان لنیستر میرسند که توسط پدرش لرد [[تایوین]] رهبری میشدند ، کسانی که پس از دستگیری تیریون به [[سرزمین های رودخانه]](Riverlands) حمله کرده بودند .
۳۳۱

ویرایش