۱٬۹۴۶
ویرایش
استاد آمون (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
استاد آمون (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
{{نقل قول|تو بزرگترین خادم من هستی تایوین اما یک مرد وارثش را به ازدواج دختر یک خدمتکار در نمیاره.|پادشاه ایریس در جواب پیشنهاد تایوین مبنی بر ازدواج شاهزاده ریگار با سرسی}} | {{نقل قول|تو بزرگترین خادم من هستی تایوین اما یک مرد وارثش را به ازدواج دختر یک خدمتکار در نمیاره.|پادشاه ایریس در جواب پیشنهاد تایوین مبنی بر ازدواج شاهزاده ریگار با سرسی}} | ||
== نقل قول هایی درباره ایریس == | |||
{{نقل قول|ایریس درون خون خودش بر روی زمین مرده بود. اسکلت های اژدهایانش که بر روی دیوار آویزان بودند نگاهش می کردند. مردان لنیستر همه جا بودند. جیمی شنل سفید گارد پادشاهی را بر روی زره طلایی اش پوشیده بود. من هنوز هم می توانم ببینمش. حتی شمشیر طلایی اش را. او بر روی تخت آهنین نشسته بود، بالاتر از همه ی شوالیه هایش، کلاه خودی که شکل سر یک شیر بود را پوشیده بود. چقدر درخشان بود! |ادارد استارک}} | |||
ویرایش