رینیس تارگرین: تفاوت میان نسخه‌ها

| نام_شاه = [[پرونده:House Targaryen crest.PNG|راست|50px]] راینیس تارگرین [[پرونده:House Targaryen crest.PNG|چپ|50px]]

| توضیح_تصویر = شهبانو راینیس اثر Amoka

| نام_کامل = راینیس از [[خاندان تارگرین]]

شهبانو '''راینیس تارگرین''' (Rhaenys Targaryen)، خواهر-شهبانوی جوان تر [[اگان تارگرین اول|اگان اول]] و همسر مورد علاقه او بود.

[[پرونده:Rhaenys targaryen by feliche.jpg|بندانگشتی|چپ|275px|راینیس تارگرین، اثر feliche]]

[[پرونده:Rhaenys riding Meraxes.jpg|بندانگشتی|چپ|275px|راینیس سوار بر اژدهایش [[مراکسس]] به جنگ می رفت.]]

راینیس یک یا دو سال از اگان جوان تر بود. او موهای تارگرینی طلایی-نقره ای داشت و آن ها را بلند و لَخت نگه می داشت. او از لحاظ فیزیکی نسبت به خواهرش لاغرتر و خوش اندام تر بود و نیز گفته می شود که نسبت به او کم تر سخت گیر و بیش تر سرزنده بود.<ref>[http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Entry/More_Targaryen_Descriptions/ توصیف تارگرین ها از زبان مارتین]</ref>او همچنین به موسیقی و شعر علاقه مند بود.<ref>[http://asoiaf.westeros.org/index.php/topic/72313-reading-from-the-world-of-ice-and-fire/page__st__40 متن هایی از دنیای آتش و یخ]</ref>

راینیس در [[جنگ فتح]] سوار بر اژدهایش [[مراکسس]] شرکت نمود. [[رازبی]] به صورت مسالمت آمیز تسلیم او شد. پس از آن او و مراکسس به ارتش [[اوریس براتیون]] که در حال پیشروی به سوی [[سرزمین های طوفان]] بود، پیوستند و در [[نبرد آخرین طوفان]]، [[آرگیلاک دارندون|آرگیلاک سرکش]] را شکست دادند.

راینیس، همراه ویسنیا و اگان در نبرد [[عرصه آتش]]، هنگامی که برای نخستین بار و تنها بار هر سه [[اژدها]] بر روی دشمن آتش گشودند، پیروزی خود را تضمین کردند.

پس از نبرد [[عرصه آتش]]، اگان به شمال رفت تا با [[خاندان استارک|استارک ها]] مقابله کند، و راینیس حمله به [[دورن]] را رهبری کرد. اما دورنی ها از حضور در نبرد مستقیم سر باز زدند، و در عوض شیوه حملات چریکی را برگزیدند، به این صورت که به طور ناگهانی به ارتش راینیس یورش می بردند و سپس به سرعت در کوهستان ها و بیابان ها ناپدید می شدند. راینیس قلعه ها و سکونت گاه ها را تسخیر کرد، اما آنان هیچ ارزشی نداشتند، چرا که مردم آن جا که از واقعه [[هارن هال]] درس گرفته بودند، پیش از رسیدن راینیس شهرها را تخلیه می کردند، و تنها سالمندان و ناتوانان را بر جا می گذاشتند.

راینیس که نا امید و خسته گشته بود، مستقیما به [[سان اسپیر]] پرواز کرد و خواستار تسلیم [[ماریا مارتل|پرنسس ماریا]] شد. ماریا اما در عوض به او گفت: «این جا دورن است. کسی تو را نمی خواهد. از بیم جانت بازگرد.» راینیس چنین پاسخ داد که با "''آتش و خون''" باز می گردد، و ماریا تنها شعار خاندان خویش را به زبان آورد: «سرکوب نشده، سر خم نکرده، شکسته نشده». سرانجام ارتش تارگرین عقب نشینی کرد و دورن را تسخیر نشده رها کرد.

راینیس مادر [[اینیس تارگرین اول|اینیس اول]] بود، و قسمت اعظم سلسله [[تارگرین]] از دودمان او بودند. [[دنریس|دنریس استورم بورن]] آخرین نفر از نسل اوست که هنوز نام خاندان تارگرین را بر خود دارد، هرچند دودمان او در میان [[خاندان براتیون|براتیون ها]] و [[خاندان مارتل|مارتل ها]] هم یافت می شود.