۲۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
{{نقل قول|خدایان شما دروگو را از من گرفتید، کسی که خورشید و ستاره ی من بود. شما از خون من آشامیدید. اکنون وقت آن است که من را یاری کنید، من به درگاه خدایان دعا می کنم. به من آگاهی دهید که راه درست را تشخیص دهم و به من قدرتی عطا کنید که بتوانم بچه هایم را ایمان نگهدارم|}} | {{نقل قول|خدایان شما دروگو را از من گرفتید، کسی که خورشید و ستاره ی من بود. شما از خون من آشامیدید. اکنون وقت آن است که من را یاری کنید، من به درگاه خدایان دعا می کنم. به من آگاهی دهید که راه درست را تشخیص دهم و به من قدرتی عطا کنید که بتوانم بچه هایم را ایمان نگهدارم|}} | ||
قبل از ازدواجش با [[هیزدار زو لوراک]] (Hizdahr zo Loraq) در [[میرین]] دنریس با خود فکر می کند که او باید در مورد ازدواجش خوشحال و مشتاق باشد. دنی شب اولین ازدواجش را به یاد می آورد. وقتی که کال دروگو با کرگی او را زیر نور ستارگان مال خود کرد. او به یاد می آورد که او چقدر ترسیده بود در این حال چقدر هیجان زده بود. او از خود می پرسد که آیا این ازدواجش هم مانند قبل میشود؟ ...اما او به وضوح در قلب خود احساس می کند که او دیگر آن آدم قبل نیست و این داماد جدید هم کال دروگو نیست.}} | قبل از ازدواجش با [[هیزدار زو لوراک]] (Hizdahr zo Loraq) در [[میرین]] دنریس با خود فکر می کند که او باید در مورد ازدواجش خوشحال و مشتاق باشد. دنی شب اولین ازدواجش را به یاد می آورد. وقتی که کال دروگو با کرگی او را زیر نور ستارگان مال خود کرد. او به یاد می آورد که او چقدر ترسیده بود در این حال چقدر هیجان زده بود. او از خود می پرسد که آیا این ازدواجش هم مانند قبل میشود؟ ...اما او به وضوح در قلب خود احساس می کند که او دیگر آن آدم قبل نیست و این داماد جدید هم کال دروگو نیست.}} | ||
== نقل قول ها == | |||
{{نقل قول|..." خورشید و ستاره ی من منو یک ملکه ساخت. ولی اگه اون یک مرد دیگه ای بود، ممکن بود خیلی فرق داشته باشه.|دنریس به [[باریستان سلمی|آرستان ریش سفید]] (Arstan Whitebeard)}} | |||
[[en:drogo]] | [[en:drogo]] | ||
[[it:drogo]] | [[it:drogo]] | ||
{{الگو:همسران پادشاهان وستروس}} | {{الگو:همسران پادشاهان وستروس}} |
ویرایش