۵٬۹۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
== نقل قول های راب == | == نقل قول های راب == | ||
{{نقل قول|'''راب''': من نمیتونم [[جیمی لنیستر|شاه کش]] رو آزاد کنم، حتی اگه دلم می خواست. لرهام محاله بهش رضایت بدن.<br />'''کتلین''': لردهات تو رو شاه خودشون کردن.<br />'''راب''': و به همون راحتی میتونن عزلم کنن.{{رف|نش|7}}|راب به [[کتلین تالی|کتلین]]}} | |||
{{نقل قول|من یادگرفتم که عشق همیشه معقول نیست. می تونه ما رو به حماقت سوق بده، اما ما از قلبمون پیروی می کنیم ... تا هرجا که می خواد ببرمون.{{رف|یش|14}}}} | {{نقل قول|من یادگرفتم که عشق همیشه معقول نیست. می تونه ما رو به حماقت سوق بده، اما ما از قلبمون پیروی می کنیم ... تا هرجا که می خواد ببرمون.{{رف|یش|14}}}} | ||
{{نقل قول|من جز نبرد تو همه چیز خرابکاری کردم، مگه نه؟ من فکر می کردم نبردها سختترین قسمتش اند، اما ... اگه به تو گوش می کردم و تیون رو گروگان نگه می داشتم، هنوز به شمال حکومت می کردم و برن و ریکان هم زنده و سالم تو وینترفل بودن.{{رف|یش|14}}|راب به [[کتلین تالی|کتلین استارک]]}} | {{نقل قول|من جز نبرد تو همه چیز خرابکاری کردم، مگه نه؟ من فکر می کردم نبردها سختترین قسمتش اند، اما ... اگه به تو گوش می کردم و تیون رو گروگان نگه می داشتم، هنوز به شمال حکومت می کردم و برن و ریکان هم زنده و سالم تو وینترفل بودن.{{رف|یش|14}}|راب به [[کتلین تالی|کتلین استارک]]}} | ||
{{نقل قول|'''راب''': جان گنده، تا وقتی برگردم لرد کاراستارک رو ایجا نگه دار، و هفت نفر دیگه رو دار بزن.<br />'''جان گنده''': حتی مرده ها رو؟<br />'''راب''': بله. من اجازه نمی دم چنین کثافاتی رودخونه های دایی والامقامم رو آلوده کنن. بذارین کلاغ ها بخورنشون.<br />'''یکی از اسرا''': امان بدین، سر. من کسی رو نکشتم، من فقط کنار در وایساده بودم تا مراقب نگهبانا باشم.<br />'''راب''': قصد لرد ریکارد رو می دونستی؟ بیرون کشیدن چاقوها رو دیدی؟ صدای فریادها رو شنیدی، جیغ ها، ضجه های بخشش رو؟<br />'''اسیر:''' آره، دیدم. ولی تو هیچ کدوم دست نداشتم. من فقط بیننده بودم، قسم می خوردم...<br />'''راب''': لرد آمبر، این کی فقط بیننده بوده. اون رو آخر از همه دار بزن، اینطوری می تونه مردن بقیه رو ببینه.{{رف|یش|20}}|راب به [[جان آمبر (جان گنده)|جان گنده]]}} | |||
{{نقل قول|'''بلک فیش''': مطمئنی این کار [[هریون کاراستارک|کاراستارک جوان]] رو به دشمنت تبدیل نمی کنه؟<br />'''راب''': چه کار دیگه ای ممکنه بکنه؟ من می خوام پدرشو بکشم، گمون نکنم ازم تشکر کنه.<br />'''بلک فیش''': ممکنه بکنه. خیلی از پسرا از پدراشون متنفرن، و به عنوان دلجویی می تونی اونو لرد [[کارهولد]] کنی.'''راب''': حتی اگه هریون این طوری باشه، هیچ وقت نمی تونه قاتل پدرشو ببخشه. مردانش بر علیه ش می شن. اینا شمالین عمو. شمال فراموش نمی کنه.{{رف|یش|20}}|راب به [[بریندن تالی|بلک فیش]]}} | |||
{{نقل قول|خدایان رحم کنند، چرا باید کسی بخواد شاه بشه؟ وقتی همه فریاد می زدن پادشاه شمال، پادشاه شمال، من به خودم گفتم ... با خودم قسم خوردم ... که پادشاه خوبی باشم، به شرافتمندی پدر، قوی، عادل، وفادار به دوستان و شجاع در مقابل دشمنان ... حالا حتی نمی تونم بگم دوست و دشمن کدومه. چطور همه چیز انقدر گیج کننده شد؟ لرد ریکارد در نیم دوجین نبرد در کنار من جنگید. پسراش به خاطر من تو ویسپرینگ وود مردند. تیون فری و ویلم لنیستر دشمنام بودند. حالا من باید پدر دوستان کشته شدم رو به خاطر اونا بکشم.{{رف|یش|20}}}} | {{نقل قول|خدایان رحم کنند، چرا باید کسی بخواد شاه بشه؟ وقتی همه فریاد می زدن پادشاه شمال، پادشاه شمال، من به خودم گفتم ... با خودم قسم خوردم ... که پادشاه خوبی باشم، به شرافتمندی پدر، قوی، عادل، وفادار به دوستان و شجاع در مقابل دشمنان ... حالا حتی نمی تونم بگم دوست و دشمن کدومه. چطور همه چیز انقدر گیج کننده شد؟ لرد ریکارد در نیم دوجین نبرد در کنار من جنگید. پسراش به خاطر من تو ویسپرینگ وود مردند. تیون فری و ویلم لنیستر دشمنام بودند. حالا من باید پدر دوستان کشته شدم رو به خاطر اونا بکشم.{{رف|یش|20}}}} | ||
{{نقل قول|من هر نبردی رو بردم، با این حال یه جوری جنگ رو باختم.{{رف|یش|35}}}} | {{نقل قول|من هر نبردی رو بردم، با این حال یه جوری جنگ رو باختم.{{رف|یش|35}}}} | ||
ویرایش