نبرد روکزرست
نبرد روکزرست در سرزمینهای تاجگذاری در جریان رقص اژدهایان روی داد.[۱]
| نبرد روکزرست | |||||||||||||||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| | |||||||||||||||||
| | |||||||||||||||||
| تاریخ | اواخر سال 129 پس از ورود اگان | ||||||||||||||||
| مکان | روکزرست | ||||||||||||||||
| نتیجه | پیروزی برای سبزها | ||||||||||||||||
| |||||||||||||||||
سِر کریستون کول، فرمانده گارد پادشاهی و دست پادشاه تازهی اگان دوم تارگرین، راهبردی تهاجمیتر از سلفش، سِر اتو های تاور، برای سبزها طراحی کرد. کریستون نقشهای برای به دام انداختن سیاهان در روکزرست ریخت و همزمان قصد داشت خاندانهای نزدیک در سرزمین تاجها را که متحد ملکه رینیرا تارگرین بودند، به اطاعت وادارد.[۱]
کریستون کول با ۱۰۰ شوالیه، ۵۰۰ مرد جنگی و سه برابر آن مزدور—در مجموع حدود ۲۴۰۰ نفر—از جاده شاهی بیرون آمد. لرد راسبی و لرد استوک ورث که برای پرهیز از اعدام در کینگزرود به تازگی به اگان تسلیم شده بودند، به اجبار موظف شدند با افزودن نیروهای خود وفاداریشان را ثابت کنند. با این نیروهای تازه، سپاه سبز بهسوی داسکندیل پیشروی کرد. شهر بندری و دیوارکشیشده غافلگیر و بیدفاع ماند و بهسرعت به دست نیروهای اگان دوم افتاد و غارت شد. لرد گانثور دارکلین به جرم خیانت گردن زده شد و بیشتر شوالیههای خانگی او سوگند وفاداری به اگان یاد کردند، هرچند اندکی مرگ را بر این انتخاب ترجیح دادند.[۱]
لرد استانتون از نزدیک شدن سپاه کریستون آگاه شده بود. او دروازههای روکزرست را بست، اما نتوانست مانع از سوختن مزارع یا کشتار مردم عادی و دامهایش شود. با کاهش ذخایر غذایی در روکزرست، لرد استانتون برای کمک از ملکه رینیرا تارگرین پیغام فرستاد و کلاغی به دراگون استون روانه کرد.[۱]
نبرد
رینیس تارگرین و اژدهایش میلیس تنها برای کمک به لرد استانتون آمدند اما در دام سبزها افتادند. وگار و سانفایر به همراه ایمون تارگرین و اگان دوم بر آنان یورش بردند. پس از نبردی خونین در آسمان، سه اژدها به زمین سقوط کردند؛ میلیس و رینیس کشته شدند، سانفایر بهشدت زخمی شد و اگان نیز دچار سوختگی و شکستگی گردید.
پیامد
سبزها سرهای لرد استانتون و میلیس را به کینگزرود آوردند و در معرض دید عام قرار دادند. اگان دوم یک سال از کار افتاد و ایمون تارگرین نایبالسلطنه شد. مرگ رینیس و از دست رفتن میلیس ضربهای بزرگ بر سیاهان بود و کورلیس ولاریون خشمگینانه رینیرا تارگرین را مقصر دانست...