رویاها و پیشگویی ها: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۱۱۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۴
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۸: خط ۴۸:
{{نقل قول|«برای رفتن به شمال باید به جنوب بروی، برای رسیدن به غرب باید به شرق بروی. برای جلو رفتن باید به عقب بروی و برای لمس کردن روشنایی باید از زیر سایه ها عبور کنی». دنی پرسید:«کوایته؟ کجایی؟» سپس او دید. نقابش از نور ستارگان بود. با صدای زنانه در گوشش زمزمه کرد: «به یاد داشته باش چه کسی هستی دنریس. اژدهاها میدانند، تو چطور؟»{{رف|ربا|71}}|}}}}
{{نقل قول|«برای رفتن به شمال باید به جنوب بروی، برای رسیدن به غرب باید به شرق بروی. برای جلو رفتن باید به عقب بروی و برای لمس کردن روشنایی باید از زیر سایه ها عبور کنی». دنی پرسید:«کوایته؟ کجایی؟» سپس او دید. نقابش از نور ستارگان بود. با صدای زنانه در گوشش زمزمه کرد: «به یاد داشته باش چه کسی هستی دنریس. اژدهاها میدانند، تو چطور؟»{{رف|ربا|71}}|}}}}
====خانه نامیرایان====
====خانه نامیرایان====
دنریس در زمانی که در [[خانه نامیرایان]](House of the Undying) بود پشگویی هایی انجام داد. گرچه برخی از این پیشگویی ها مانند [[عروسی سرخ]](Red Wedding) نشانه های نشخصی داشتند، بقیه پیشگویی ها به صورت رمز آلود است. از آنجا که [[نامیراها]] نسبت به او حالت تهاجمی داشتند به نظر میرسد که برخی از این تصاویر دستکاری شده اند.
{{نقل قول|جلوتر او به مهمانی جنازه ها رسید که وحشیانه سلاخی شده بودند. مهمانها در میان صندلی های واژگون و سه پایه ها میزها پراکنده بودند، در میان حمامی از خون لخته شده. بعضی ها دست و پا از دست داده بودند و حتی سرشان. دستهای قطع شده جام در دست داشتند، یا قاشق چوبی، مرغ بریان شده و یا تکه های نان. در تخت بالای مجلس [[راب استارک|مردی مرده با سر گرگ]] قرار داشت. او تاجی آهنین بر سر داشت و ران گوسفندی یه جای چوگان پادشاهی در دست؛ چشمانش با التماس دنی را دنبال میکرد.{{رف|نش|48}}|}}
# زنی زیبا و برهنه توسط چهار کوتوله خدمتکار مورد تجاوز قرار گرفته بود. (احتمالا پیشگویی [[جنگ پنچ پادشاه]](War of the Five Kings))
# مهمانی مرده هایی که جام و قاشق و غذا در دست داشتند. با مردی مرده و با سر گرگ روی تخت پادشاهی با تاجی آهنین. احتمالا پیشگویی [[عروسی سرخ]].
# خانه کودکی دنی با [[در قرمز]] در [[براووس]](Braavos).
# تالار تخت پادشاه با جمجمه های اژدها بر روی دیوار. جایی که شاهی شبیه به [[ایریس تارگرین دوم]](Aerys II Targaryen) بر روی تختی خاردار نشسته و به نظر میرسد دستور آتش زدن [[قلعه سرخ]](Red Keep) را در جریان [[غارت بارانداز پادشاه]] می دهد.
# اتاقی که در آن مردی با موهای نقره ای(احتمالا [[ریگار تارگرین]](Rhaegar Targaryen)) پسر خودش را اگان نامگذاری میکند و میگوید که پسر همان «[[شاهزاده وعده داده شده]]» است و شروع به نواختن چنگ می کند.
# جادوگری با شکوه که به دروغ ادعا میکند که نامیرای [[کارت]] است و به دنی پیشنهاد میدهد تا راز زبان اژدها را به او یاد دهد.
وقتی دنریس به تالار نامیراها میرسد آنها با زمزمه به او چیزهایی میگویند و او را «مادر اژدها» و «فرزند سه» خطاب میکنند و پیشگویی هایی انجام میدهند: «سه آتش باید برافروزی ... یکی برای زندگی، یکی برای مرگ و یکی برای عشق. سه اسب باید سوار شوی ... یکی به تخت یکی به وحشت و یکی به عشق. سه بار به تو خیانت میشود ... یکبار برای خون، یک بار برای پول و یکبار برای عشق.»
نامیراها پیش از آنکه به دنریس حمله کنند و توسط اژدهاها کشته شوند چیزهای دیگری به او نشان می دهند{{رف|نش|48}}:
# مرگ وحشتناک ویسریس.
# فرمانروایی بلند قد با پوست مسی و موی طلایی زیر پرچمی با طرح نریان آتشین و شهری سوخته در پشت سرش.(این احتمالا گوشه ای از چیزی که [[ریگو]](Rhaego) میتوانست باشد است)
# مردی در حال مرگ(احتمالا ریگار) که یاقوت ها از سینه اش به بیرون پرت میشوند با آخرین نفسش نام زنی را زمزمه میکند.
# پادشاهی با چشمان آبی که هیچ سایه ای ندارد شمشیر قرمزی در دست دارد. (احتمالا [[استنیس باراتیون]](Stannis Baratheon) و شمشیرش [[لایت برینگر]](Lightbringer))
# اژدهایی پارچه ای بر فراز تیرکی در میان مردم شادمان.
# هیولای بزرگ سنگی از برجی در حال دود کردن بلند میشود و نفسی از سایه دارد.
# [[نقره ای]]، اسب دنریس، در میان علفزار میتازد و به سمت رودی تاریک در زیر دریای ستارگان میرود.
# جنازه ای بر دماغه کشتی با چشمانی روشن و لبهای خندان [[گری اسکیل|خاکستری]].
# گلی آبی از روزنه ای در [[دیوار|دیوار یخی]] میروید و هوا را از عطرش پر میکند.
===جوجن رید===


==منابع==
==منابع==