۵٬۹۰۷
ویرایش
جز (←مشخصات) |
جز (←مشخصات) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
== مشخصات == | == مشخصات == | ||
[[پرونده:John Picacio the Others.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|آدر- اثر John Picacio]] | [[پرونده:John Picacio the Others.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|آدر- اثر John Picacio]] | ||
آدرها در سرآغاز بازی تاج وتخت، بلند و لاغر با گوشتی به رنگ پریدگی شیر و چشمانی آبی، عمیق تر و آبی تر از چشمان انسان، سوزاننده مثل یخ و به درخشندگی و سردی ستارگان آبی ظاهر شدند.{{رف|نش|23}} وایت واکری که با پادشاه شب ازدواج کرده بود، نیز به طور مشابه، با داشتن پوستی به سفیدی ماه و چشمانی چون ستارگان آبی توصیف شده بود. [[ننه ی پیر]] (Old Nan) آنها را چیزهای مرده ی سردی توصیف می کند که از هرگونه حیات متنفرند، اما جرج.آر.آر.مارتین در ایمیلی به هنرمند کتاب های کمیک تامی پترسون نوشته: | آدرها در سرآغاز بازی تاج وتخت، بلند و لاغر با گوشتی به رنگ پریدگی شیر و چشمانی آبی، عمیق تر و آبی تر از چشمان انسان، سوزاننده مثل یخ و به درخشندگی و سردی ستارگان آبی ظاهر شدند.{{رف|نش|23}} وایت واکری که با [[پادشاه شب]] ازدواج کرده بود، نیز به طور مشابه، با داشتن پوستی به سفیدی ماه و چشمانی چون ستارگان آبی توصیف شده بود. [[ننه ی پیر]] (Old Nan) آنها را چیزهای مرده ی سردی توصیف می کند که از هرگونه حیات متنفرند، اما [[جرج.آر.آر.مارتین]] در ایمیلی به هنرمند کتاب های کمیک تامی پترسون نوشته: | ||
{{نقل قول|آدرها مرده نیستن. اونا عجیب، زیبا ...فکر میکنم، آه ... [[جن هایی]] (Sidhe) از جنس یخ، یا چیزی شبیه به اون ...نوع متفاوتی از زندگی ... فرای انسان، موزون و خطرناکند.}} | {{نقل قول|آدرها مرده نیستن. اونا عجیب، زیبا ...فکر میکنم، آه ... [[جن هایی]] (Sidhe) از جنس یخ، یا چیزی شبیه به اون ...نوع متفاوتی از زندگی ... فرای انسان، موزون و خطرناکند.}} | ||
آنها زرهی صیقلی می پوشند که با هر قدم رنگش عوض می شود؛ تقریبا شبیه زره پنهانی که یکبار گفته شد [[فرزندان جنگل]] (Children of the Forest) می پوشیده اند. بنا بر گفته های پترسون: | آنها زرهی صیقلی می پوشند که با هر قدم رنگش عوض می شود؛ تقریبا شبیه زره پنهانی که یکبار گفته شد [[فرزندان جنگل]] (Children of the Forest) می پوشیده اند. بنا بر گفته های پترسون: | ||
{{نقل قول|صحبت های زیادی با جرج داشته ام.او به من راجع به شمشیرهای یخی و زره های بازتابنده و استتارگری گفت که تصویر اجسام اطراف را درست مثل یک برکه ساکن و تمیز می گیرند. او زیاد درباره ی آنچه آنها نیستند صحبت کرد، اما آنچه آنها هستند سختتر از آن است که بتوان در غالب کلمات آورد.}} | {{نقل قول|صحبت های زیادی با جرج داشته ام.او به من راجع به شمشیرهای یخی و زره های بازتابنده و استتارگری گفت که تصویر اجسام اطراف را درست مثل یک برکه ساکن و تمیز می گیرند. او زیاد درباره ی آنچه آنها نیستند صحبت کرد، اما آنچه آنها هستند سختتر از آن است که بتوان در غالب کلمات آورد.}} | ||
آدرها شمشیرزنانی ممتازند و از شمشیرهای نازک کریستالی استفاده می کنند که گفته می شود آنقدر سردند که هر جسمی را که با آن ها در تماس باشد، خرد می کنند، از جمله تیغه های فولادی که نگهبانان شب در خدمت دارند.{{رف|بتت|مقدمه}} | |||
آدرها شمشیرزنانی ممتازند و از شمشیرهای نازک کریستالی استفاده می کنند که گفته می شود آنقدر سردند که هر جسمی را که با آن ها در تماس باشد، خرد می کنند، از جمله تیغه های فولادی که [[نگهبانان شب]] در خدمت دارند.{{رف|بتت|مقدمه}} شمشیر آدری که [[سمول تارلی]] دید با نور ضعیف آبی سوسو می زد و تیغه ی یخی آبی آن شعله های مشعل [[گرن]] (Grenn) را با چنان جیغ مهیبی خاموش کرد که گویی در گوش سم سوزن فرو شد. وقتی از [[جرج.آر.آر.مارتین]] سوال شد که آیا می داند شمشیر آدر از چه موادی ساخته می شود، پاسخ داد: | |||
{{نقل قول|یخ.اما نه مثل یخ معمولی قدیمی. آدرها کارهایی می تونن با یخ انجام بدن و موادی می تونن از آن بسازن، که ما نمی توانیم تصور کنیم<ref>[http://web.archive.org/web/20051103091500/nrctc.edu/fhq/vol1iss3/00103009.htm/ «مصاحبه با اژدها» کپی رایت 2003، رابرت شاو]</ref>.}} | {{نقل قول|یخ.اما نه مثل یخ معمولی قدیمی. آدرها کارهایی می تونن با یخ انجام بدن و موادی می تونن از آن بسازن، که ما نمی توانیم تصور کنیم<ref>[http://web.archive.org/web/20051103091500/nrctc.edu/fhq/vol1iss3/00103009.htm/ «مصاحبه با اژدها» کپی رایت 2003، رابرت شاو]</ref>.}} | ||
آدرها به سبکی از روی برف می گذرند و هیچ ردی برای مشخص شدن محل عبورشان باقی نمی گذارند.حرکتشان به سرعت نور است. [[زبان ها|زبان]] شان (Language) ناشناخته است، گرچه خوانندگان حدس می زنند [[زبان کهن]] (Old Tongue) باشد. در سرآغاز کتاب، وقتی یکی از آنها حرف زد،گفته شد صدایش مثل شکستن یخ بود، اما این ممکن است شکلی از صحبت باشد. وحشی ها باور دارند آدرها و وایت هایشان می توانند حیات یا شاید گرمایش را بو بکشند. ننه ی پیر عادت داشت بگوید، وحشی هایی بودند که با آدرها می خوابیدند و بچه های نیمه انسان به دنیا می آوردند.{{رف|بتت|1}}{{رف|نش|23}} | آدرها به سبکی از روی برف می گذرند و هیچ ردی برای مشخص شدن محل عبورشان باقی نمی گذارند.حرکتشان به سرعت نور است. [[زبان ها|زبان]] شان (Language) ناشناخته است، گرچه خوانندگان حدس می زنند [[زبان کهن]] (Old Tongue) باشد. در سرآغاز کتاب، وقتی یکی از آنها حرف زد،گفته شد صدایش مثل شکستن یخ بود، اما این ممکن است شکلی از صحبت باشد. وحشی ها باور دارند آدرها و وایت هایشان می توانند حیات یا شاید گرمایش را بو بکشند. ننه ی پیر عادت داشت بگوید، وحشی هایی بودند که با آدرها می خوابیدند و بچه های نیمه انسان به دنیا می آوردند.{{رف|بتت|1}}{{رف|نش|23}} | ||
ویرایش